متن و ترجمه قرآن

متن و ترجمه سوره معارج – مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿۱﴾
پرسنده‏ اى از عذاب واقع‏شونده‏ اى پرسید (۱)

لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿۲﴾
که اختصاص به کافران دارد [و] آن را بازدارنده‏ اى نیست (۲)

مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿۳﴾
[و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است (۳)

تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾
فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى ‏روند (۴)

فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿۵﴾
پس صبر کن صبرى نیکو (۵)

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿۶﴾
زیرا آنان [عذاب] را دور مى ‏بینند (۶)

وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿۷﴾
و [ما] نزدیکش مى ‏بینیم (۷)

یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿۸﴾
روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود (۸)

وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿۹﴾
و کوهها چون پشم زده گردد (۹)

وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿۱۰﴾
و هیچ دوست صمیمى از دوست صمیمى [حال] نپرسد (۱۰)

یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿۱۱﴾
آنان را به ایشان نشان مى‏ دهند گناهکار آرزو مى ‏کند که کاش براى رهایى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد (۱۱)

وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿۱۲﴾
و [نیز] همسرش و برادرش را (۱۲)

وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ﴿۱۳﴾
و قبیله‏ اش را که به او پناه مى‏ دهد (۱۳)

وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ﴿۱۴﴾
و هر که را که در روى زمین است همه را [عوض مى‏ داد] و آنگاه خود را رها میکرد (۱۴)

کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾
نه چنین است [آتش] زبانه مى ‏کشد (۱۵)

نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿۱۶﴾
پوست‏ سر و اندام را برکننده است (۱۶)

تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿۱۷﴾
هر که را پشت کرده و روى برتافته (۱۷)

وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾
و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى‏ خواند (۱۸)

إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾
به راستى که انسان سخت آزمند [و بى‏ تاب] خلق شده است (۱۹)

إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾
چون صدمه‏ اى به او رسد عجز و لابه کند (۲۰)

وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾
و چون خیرى به او رسد بخل ورزد (۲۱)

إِلَّا الْمُصَلِّینَ ﴿۲۲﴾
غیر از نمازگزاران (۲۲)

الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾
همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى کنند (۲۳)

وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿۲۴﴾
و همانان که در اموالشان حقى معلوم است (۲۴)

لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾
براى سائل و محروم (۲۵)

وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿۲۶﴾
و کسانى که روز جزا را باور دارند (۲۶)

وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾
و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند (۲۷)

إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾
چرا که از عذاب پروردگارشان ایمن نمى‏ توانند بود (۲۸)

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾
و کسانى که دامن خود را حفظ مى کنند (۲۹)

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿۳۰﴾
مگر بر همسران خود یا کنیزانشان که [در این صورت] مورد نکوهش نیستند (۳۰)

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾
و هر کس پا از این [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند (۳۱)

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾
و کسانى که امانتها و پیمان خود را مراعات مى کنند (۳۲)

وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾
و آنان که بر شهادتهاى خود ایستاده‏ اند (۳۳)

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾
و کسانى که بر نمازشان مداومت مى ‏ورزند (۳۴)

أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ ﴿۳۵﴾
آنها هستند که در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (۳۵)

فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ﴿۳۶﴾
چه شده است که آنان که کفر ورزیده‏ اند به سوى تو شتابان (۳۶)

عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ ﴿۳۷﴾
گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى ‏آورند] (۳۷)

أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ ﴿۳۸﴾
آیا هر یک از آنان طمع مى ‏بندد که در بهشت پر نعمت درآورده شود (۳۸)

کَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا یَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾
نه چنین است ما آنان را از آنچه [خود] مى‏ دانند آفریدیم (۳۹)

فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿۴۰﴾
[هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد مى ‏کنم که ما تواناییم (۴۰)

عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَیْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿۴۱﴾
که به جاى آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشى نتوانند جست (۴۱)

فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿۴۲﴾
پس بگذارشان یاوه گویند و بازى کنند تا روزى را که وعده داده شده‏ اند ملاقات نمایند (۴۲)

یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ ﴿۴۳﴾
روزى که از گورها[ى خود] شتابان برآیند گویى که آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند (۴۳)

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿۴۴﴾
دیدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است این است همان روزى که به ایشان وعده داده مى ‏شد (۴۴)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا