لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    بَسّاً

    ترجمه بَسّاً : کوبیده ونرم شده (مثل آرد)-کوبیده شدنی نگفتنی

  • بدون تصویر

    بَرِیَّهِ

    ترجمه بَرِیَّهِ : مخلوقات

  • بدون تصویر

    بَرِیئُونَ

    ترجمه بَرِیئُونَ : بیزاران

  • بدون تصویر

    بَرِیءٌ

    ترجمه بَرِیءٌ : بیزار- جدا از چیزی (درجمله “یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً “یعنی گناهی را به کسی که نسبتی با آن نداشته نسبت بدهد)

  • بدون تصویر

    بُرْهَانَکُمْ

    ترجمه بُرْهَانَکُمْ : دلیل شما-حجّت شما

  • بدون تصویر

    بُرْهَانَانِ

    ترجمه بُرْهَانَانِ : دو دلیل – دو حجّت

  • بدون تصویر

    بُرْهَانٌ

    ترجمه بُرْهَانٌ : دلیل -حجّت

  • بدون تصویر

    بُرُوجٍ

    ترجمه بُرُوجٍ : برجها -بناهای استوار وریشه دار-صورتهای فلکی (کلمه بروج جمع بُرج و برج به معنای آن بنائی است که در چهار گوشه ی قلعه‏ها بنا می‏کنند و بنیان آن را محکم می‏کنند تا بتوانند در آن برجها دشمن…

  • بدون تصویر

    بَرَکَاتُهُ

    ترجمه بَرَکَاتُهُ : برکتهایش-خیرهای فراوانش

  • بدون تصویر

    بَرَکَاتٍ

    ترجمه بَرَکَاتٍ : برکتها-خیرهای فراوان

  • بدون تصویر

    بَرْقِهِ

    ترجمه بَرْقِهِ : درخشش-برقش

  • بدون تصویر

    بَرِقَ ﭐلْبَصَرُ

    ترجمه بَرِقَ ﭐلْبَصَرُ : چشم خیره شد

  • بدون تصویر

    بَرْقٌ

    ترجمه بَرْقٌ : درخشش -برق

  • بدون تصویر

    بَرَزُواْ

    ترجمه بَرَزُواْ : بیرون رفتند – بیرون شدند – ظاهر شدند – آشکار شدند – برای مبارزه از لشکر خودی جداشدند و رودرروی دشمن قرار گرفتند(کلمه برزوا فعل ماضی ازمصدر بروز، به معنای ظهور و بیرون شدن است)

دکمه بازگشت به بالا