لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    بَشَّرْتُمُونِی

    ترجمه بَشَّرْتُمُونِی : بشارتم می دهید

  • بدون تصویر

    بُشْرَاکُمُ

    ترجمه بُشْرَاکُمُ : بشارت باد برشما (حرکت حرف میم به دلیل تقارنش با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد می باشد)

  • بدون تصویر

    بُشْراً

    ترجمه بُشْراً : نوید بخش – بشارت دهنده

  • بدون تصویر

    بُشِّرَ

    ترجمه بُشِّرَ : بشارت داده شد

  • بدون تصویر

    بَشَر

    ترجمه بَشَر: بشر- انسان – آدمی – ظاهر پوست انسان (در عبارت “لَوَّاحَهٌ لِّلْبَشَرِ “،جمع بشره)

  • بدون تصویر

    بَشِّر

    ترجمه بَشِّر: بشارت ده((در عبارت “بَشِّرِ ﭐلْمُنَافِقِینَ “به دلیل رسیدن دو ساکن به هم ،حرف “را” کسره گرفته است)

  • بدون تصویر

    بِسْمِ

    ترجمه بِسْمِ : به نامِ – با یاری جستن از اسمِ

  • بدون تصویر

    بَسَطتَ

    ترجمه بَسَطتَ : دراز کنی

  • بدون تصویر

    بَسْطَهً

    ترجمه بَسْطَهً : گسترش

  • بدون تصویر

    بَسَطَ

    ترجمه بَسَطَ : گسترش داد-وسعت داد

  • بدون تصویر

    بَسْطِ

    ترجمه بَسْطِ: گسترش

  • بدون تصویر

    بَسَرَ

    ترجمه بَسَرَ: اظهار کراهت کرد – بی میلی و کراهتش را در چهره اش آشکار ساخت (مصدر بسور به معنای بی‏میلی و کراهت نمایان از چهره است .عبارت “عَبَسَ وَبَسَرَ” یعنی : چهره در هم کشید و اظهار کراهت نمود…

  • بدون تصویر

    بُسَّتِ

    ترجمه بُسَّتِ : کوبیده وخورد شد مثل آرد

  • بدون تصویر

    بِسَاطاً

    ترجمه بِسَاطاً : گسترده و پهن شده – گستردنی نگفتنی

دکمه بازگشت به بالا