لغات قرآن با حرف واو
-
لغتنامه قرآن
وَرَائِهِ
ترجمه وَرَائِهِ : دنبالش – دور تا دورش – پشتش (کلمه ی وراء هم به معنی دنبال و هم معنی احاطه می دهد. عبارت “وَﭐللَّهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِیطٌ ” یعنی خداوند از همه سو بر آنان احاطه دارد )
-
لغتنامه قرآن
وَرَائِهِم
ترجمه وَرَائِهِم : دنبالشان – دور تا دورشان – پشتشان (کلمه ی وراء هم به معنی دنبال و هم معنی احاطه می دهد. عبارت “وَﭐللَّهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِیطٌ ” یعنی خداوند از همه سو بر آنان احاطه دارد )
-
لغتنامه قرآن
وَرِثَ
ترجمه وَرِثَ: به میراث برد – ارث برد(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده . در معنی عبارت “أُوْلَـٰئِکَ…
-
لغتنامه قرآن
وَرَثَهِ
ترجمه وَرَثَهِ: وارثان(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده . در معنی عبارت “أُوْلَـٰئِکَ هُمُ ﭐلْوَارِثُونَ ﭐلَّذِینَ یَرِثُونَ ﭐلْفِرْدَوْسَ…
-
لغتنامه قرآن
وَرِثُواْ
ترجمه وَرِثُواْ : به میراث بردند – ارث بردند(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده . در معنی عبارت…
-
لغتنامه قرآن
وَرِثَهُ
ترجمه وَرِثَهُ : از او ارث برد(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده . در معنی عبارت “أُوْلَـٰئِکَ هُمُ…
-
لغتنامه قرآن
وِرْدُ
ترجمه وِرْدُ: آبی که انسان و حیوان پس از تلاش و چرخیدنش به دنبال آن به گلویش میریزد – آبی که انسان و حیوانات تشنه به لب آن میآیند و از آن مینوشند ( کلمه وَرَد در اصل لغت به…
-
لغتنامه قرآن
وَدَّ
ترجمه وَدَّ : دوست دارد (دوست داشتنی که آثارش در عمل ظاهر گردد)
-
لغتنامه قرآن
وَرَدَ
ترجمه وَرَدَ: به لب آب رفت ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معنای قصد رفتن بسوی آب است و به تدریج در چیزهای دیگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء – به لب آب رفتم مصدر آن…
-
لغتنامه قرآن
وُدّاً
ترجمه وُدّاً : موّدت – دوست داشتنی که آثارش در عمل ظاهر گردد – محبّت ( در مورد آیه “إِنَّ ﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ﭐلصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ ﭐلرَّحْمَـٰنُ وُدّاً ” در روایات شیعه و سنی آمده است که منظور این است…
-
لغتنامه قرآن
وِرْداً
ترجمه وِرْداً : به صورت آمدن تشنگان بر لب آب ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معنای قصد رفتن بسوی آب است و به تدریج در چیزهای دیگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء – به لب…
-
لغتنامه قرآن
وَجْهِ
ترجمه وَجْهِ : رو- صورت – خودِ (ﭐبْتِغَاءَ وَجْهِ یعنی طلب خشنودی از آن جهت که رضایت از کسی به منزله ی رو کردن به او و عدم رضایت مانند پشت کردن به اوست .وجه هر چیزی به معنای ناحیهای…
-
لغتنامه قرآن
وِجْهَهٌ
ترجمه وِجْهَهٌ: چیزی که به آن رو کنند و متوجه آن شوند (کلمه “وجهه” بمعنای چیزیست که آدمی رو به آن میکند ، مانند قبله ، که آن نیز بمعنای چیزی است که انسان متوجه آن میشود. عبارت “وَلِکُلٍّ وِجْهَهٌ…
-
لغتنامه قرآن
وَجَّهْتُ
ترجمه وَجَّهْتُ: با تمام وجود رو کردم – بسیار متوجّه نمودم (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح…