لغات قرآن با حرف واو

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَارِدَهُمْ

    ترجمه وَارِدَهُمْ: آب آور آنها – مامور آبشان (ورود در اصل لغت به معنای آب طلب کردن بوده و بعدها در غیر آن هم استعمال شده)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَازِرَهٌ

    ترجمه وَازِرَهٌ : کسی که سنگینی و باری بر دوش دارد – گناهکار (“وَزَر” به پناهگاهی در کوه می گویند و به مناسبت سنگینی کوه به ثقل و بار “وزْر” می گویند و به همین جهت گناهان را هم وزر…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَاسِعٌ

    ترجمه وَاسِعٌ : دارای وسعت – آن بی نیازی که هر چه بذل کند ، ناتوان نمی‏شود ، و هر قدر بخواهد می‏تواند بذل کند(کلمه واسع در مورد خدای تعالی دلالت می‏کند بر اینکه خدای تعالی از هیچ فعلی و…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَ

    ترجمه وَ: و ( حرف عطف ، کلماتی که توسط “و” به هم عطف و متصل می گردند از لحاظ نقششان در جمله و اعرابشان (اگر تغییر پذیر باشد) یکسان هستند)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَاسِعَهٍ

    ترجمه وَاسِعَهٍ: دارای وسعت (ماده وسعت که کلمه سعه نیز از مشتقات آن است ، در اصل به معنای حالتی در جسم است که با داشتن آن حالت اشیاء دیگر را در خود می‏گنجاند ، مانند سعه ظرف که هر…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَابِلٌ

    ترجمه وَابِلٌ: باران تند و رگبار طولانی

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    وَاصِبٌ

    ترجمه وَاصِبٌ : دائمی و شدید – واجب و لازم (کلمه وصب در اصل به معنای بیماری مزمن و غیر قابل علاج است وصب وصوبا یعنی دایم شد دایم شدنی ، و وصب الدین یعنی دین ، واجب و لازم…

دکمه بازگشت به بالا