لغات قرآن با حرف واو
-
لغتنامه قرآن
وَلَّوْاْ مُدْبِرِینَ
ترجمه وَلَّوْاْ مُدْبِرِینَ: پشت کنان فرار کردند
-
لغتنامه قرآن
وَهَّاجاً
ترجمه وَهَّاجاً : چیزی که نور و حرارت شدیدی داشته باشد (منظور از چراغ وهاج در عبارت “وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً “خورشید است)
-
لغتنامه قرآن
وَلَّیٰ
ترجمه وَلَّیٰ : رو برگرداند – پشت کرد ورفت
-
لغتنامه قرآن
وَهَبَ
ترجمه وَهَبَ : بخشید
-
لغتنامه قرآن
وَلَّاهُمْ
ترجمه وَلَّاهُمْ: روی شما را برگرداند
-
لغتنامه قرآن
وَلَایَهُ
ترجمه وَلَایَهُ: یاری دادن – سرپرستی و تدبیر امور- دوست داشتنی که همراه با تدبیر امور باشد(ولایت در اصل به معنای مالکیت تدبیر امر است ، مثلا ولی صغیر یا مجنون یا سفیه ، کسی است که مالک تدبیر امور…
-
لغتنامه قرآن
وَلَایَتِهِم
ترجمه وَلَایَتِهِم: دوستی و اداره امور آنان (ولایت در اصل به معنای مالکیت تدبیر امر است ، مثلا ولی صغیر یا مجنون یا سفیه ، کسی است که مالک تدبیر امور و اموال آنان را به عهده دارد. این معنای…
-
لغتنامه قرآن
وَلَدٌ
ترجمه وَلَدٌ: فرزند
-
لغتنامه قرآن
وَلَدَ
ترجمه وَلَدَ: فرزند آورده – بچه آورده
-
لغتنامه قرآن
وُلِدَ
ترجمه وُلِدَ : زاده شد
-
لغتنامه قرآن
وِلْدَانٌ
ترجمه وِلْدَانٌ : فرزندان – نوجوانان (جمع وَلد. در عبارت “یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ” طواف کردن نوجوانان بهشتی بر پیرامون مقربین کنایه است از حسن خدمتگزاری آنان. صفت مخلدون (جاودانی شده ها)برای ولدان به این معنی است که آن…
-
لغتنامه قرآن
وُلِدتُّ
ترجمه وُلِدتُّ: زاده شدم (حرف دال و تا به دلیل تشابه تلفظ در هم ادغام شده اند)
-
لغتنامه قرآن
وَلَدْنَهُمْ
ترجمه وَلَدْنَهُمْ : آنان را زاییدند
-
لغتنامه قرآن
وَقُودِ
ترجمه وَقُودِ: هیزم – آتش گیرانه (ماده سوختنی مثل هیزم یا آنچه باعث سوختن شود مثل فندک)