لغات قرآن با حرف میم
-
لغتنامه قرآن
مَفَرُّ
ترجمه مَفَرُّ : گریزگاه – محل فرار
-
لغتنامه قرآن
مُغْنُونَ
ترجمه مُغْنُونَ : بی نیاز کنندگان – برطرف کنندگان (کلمه مغنون جمع اسم فاعل از اغناء است ، و همانطور که گفته شد : به معنای افادهای است که معنای دفع را هم متضمن باشد و به همین جهت با…
-
لغتنامه قرآن
مُفْرَطُونَ
ترجمه مُفْرَطُونَ : پیشگامان ( فرط و یا افرط در اصل معنایش تقدم و جلو آمدن است و افراط به معنای اسراف و زیادهروی در آمدن است همچنانکه تفریط کوتاهی در آن است و فـَرَط آن کسی است که پیشاپیش…
-
لغتنامه قرآن
مُغَیِّراً
ترجمه مُغَیِّراً: تغییر دهنده
-
لغتنامه قرآن
مَفْرُوضاً
ترجمه مَفْرُوضاً : مقرر شده – تعیین شده (کلمه فرض به معنای قطع هر چیز محکم و جدا کردن بعضی از آن ، از بعضی دیگر است و به همین جهت در معنای وجوب استعمال میشود ، برای اینکه انجام…
-
لغتنامه قرآن
مُغِیرَاتِ
ترجمه مُغِیرَاتِ : سوارانی که غافلگیرانه به دشمن هجوم میبرند(کلمه مغیرات جمع مؤنث اسم فاعل از باب افعال اغاره است ، و اغاره و همچنین غاره به معنای سواره هجوم بردن بر دشمن به طور ناگهانی است ، و این…
-
لغتنامه قرآن
مُفْسِدَ
ترجمه مُفْسِدَ: فسادگر- تباه کننده
-
لغتنامه قرآن
مَفَاتِحُ
ترجمه مَفَاتِحُ : کلیدها
-
لغتنامه قرآن
مَّفَاتِحَهُ
ترجمه مَّفَاتِحَهُ : کلیدهایش
-
لغتنامه قرآن
مَفَازاً
ترجمه مَفَازاً: ظفر یافتن و رسیدن به هدف – کامیابی
-
لغتنامه قرآن
مَغْرِبَیْنِ
ترجمه مَغْرِبَیْنِ : دو مغرب – دو محل غروب (چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود از طرفی با همین…
-
لغتنامه قرآن
مُغْرَقُونَ
ترجمه مُغْرَقُونَ : غرق شدگان
-
لغتنامه قرآن
مُغْرَقِینَ
ترجمه مُغْرَقِینَ : غرق شدگان
-
لغتنامه قرآن
مَغْرَمٍ
ترجمه مَغْرَمٍ : کسی که بی جهت مجبور به پرداخت خسارتی که خود مسببش نبوده شود – ضرر و خسارتی که انسان بدون اینکه جنایت و یا خیانتی مرتکب شده باشد ، از مال خود بپردازد (کلمه غُرم به معنی…