لغات قرآن با حرف خا

خَلْقِ

ترجمه خَلْقِ : آفریدن (خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خُلِقَ

ترجمه خُلِقَ : آفریده شد – خلق شد (خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خُلُقُ

ترجمه خُلُقُ : اخلاقها – رفتارها(جمع خُلق که هم معنی با خَلق است با این تفاوت که خَلق مختص به هیئت‏ها و اشکال و صور دیدنی است و خُلق مختص به قوا و اخلاقیاتی است که با بصیرت درک می‏شود…

خَلَقْتَ

ترجمه خَلَقْتَ : آفریدی-خلق کردی(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خَلَقْتُ

ترجمه خَلَقْتُ : آفریدم-خلق کردم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خُلِقَتْ

ترجمه خُلِقَتْ : آفریده شد-خلق شد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خِلْفَهً

ترجمه خِلْفَهً : هر چیزی است که در جای چیزی دیگر نشسته باشد و به عکس ، و گویا مانند کلمه جلسه – که نوعی نشستن را می‏رساند – نوعی از جانشینی را افاده می‏کند

خَلَقْتُکَ

ترجمه خَلَقْتُکَ : تورا آفریدم-تو را خلق کردم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خَلَفْتُمُونِی

ترجمه خَلَفْتُمُونِی : جانشینی مرا کردید

خَلَقْتَنِی

ترجمه خَلَقْتَنِی: مرا خلق کردی(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خَلْفَکَ

ترجمه خَلْفَکَ : پشت سر تو (آنان که بعداز تو می آیند)

خَلَقْتَهُ

ترجمه خَلَقْتَهُ : اورا آفریدی-اوراخلق کردی(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

خْلِفَکُمْ

ترجمه خْلِفَکُمْ : پشت سر شما (آنان که بعداز شما می آیند)

خَلَقَکَ

ترجمه خَلَقَکَ : تورا آفرید-تو را خلق کرد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)