معارف اسلامی

زکات در قرآن

1 – و اذاخذنا میثاق بنى اسرائیل لاتبعیدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذى القوبى و الیتامی و المساکین و قولو الناس حسنا و اقیموا الصلوه و اتوا الزکوه ثم تولیتم الا قلیلا منکم و انتم معرضون . سوره بقره / 83

زمانى که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و نزدیکان ، یتیمان و بى نوایان خوبى کنید و به مردم نیک بگویید، نماز را برپا دارید و زکات بدهید (با پیمانى که بسته بودید) همگى سرپیچى کردید و جز عده اندکى از شما بقیه روگردانیدید.

در این آیه مبارکه به دو نکته اشاره شده است :
نکته اول آیه درباره اخذ پیمان و تعهد از بنى اسرائیل می باشد. لازم به توضیح است مواردى که در زیر شرح آن می آید جزو برنامه دینى ، اخلاقى بین اسرائیل (فرزندان یعقوب ) بوده و نمونه بارز و روشنى است از معارف الهى و آیین آنان در آن زمان . و بنى اسرائیل قبول کردند او صاف حسنه اى که در آیه آمده است را داشته باشند:

1- پرستش خداى بى همتا و اینکه در برابر هیچ معبودى جز خدا سر تعظیم فرو نیاورند. و اذا اخذنا میثاق بنى اسرائیل لا تعبدون الا الله
2- درباره پدر و مادر نیکى کنید و بالوالدین احسانا
3- نسبت به خویشان ، یتیمان و مستمندان نیز به نیکى رفتار نمایید. و ذى القربى و الیتامی و المساکین
4-با مردم با روش خویش ملاقات کنید و سخن نیکو بگویید.
5- نماز را برپا دارید توجهتان در هر حال به خدا باشد. و اقیمو الصلوه
6- زکات بدهید، در حق محرومان جامعه کوتاهى روا مدارید و از آنها غفلت نکنید. و اتواالزکاه
تمام این معارف و دستورات عالیه در آیین توحیدى بنى اسرائیل بوده است و آیه شریفه به روشنى دلالت به مطالب فوق دارد.

ارزشهاى زندگى
نکته دوم : اایه شریفه اگر چه درباره اسرائیل نازل شده ولى مندرجات و مفاهیم آن اصول کلى است و تنها اختصاص به بنى اسرائیل ندارد، بلکه براى همه مردم دنیاست ، براى زنده ماندن و زندگى ملت هاست ، رمز بقاء قدرتمندى و سر بلندى آنان ، در عمل و به کارگیرى دستورات الهى است . آیه مبارکه براى مبارکه براى همبستگى و از هم نپاشیدن جامعه بعد از پرستش خداوند متعال ، احسان و نیکى به پدر و مادر را در درجه اول ، و حسن سلوک و نیکى به اقوام و خویشاوندان و سخن نیک با مردم و رفتار محبت آمیز با آنان را در درجه دوم ، موجب اتحاد و یکپارچگى دانسته ، تا دشمن نتواند در جامعه اسلامی نفوذکند و با ایجاد اختلاف و نفاق افکنى ، آنها را به سقوط و تباهى بکشاند.

ضامن تداوم و وحدت و رمز شکست ناپذیرى مسلمین ، در اجراى تعالیم زنده قرآن کریم می باشد. بویژه بعد از اقامه نماز، پرداخت زکات نقش ‍ مهمی در ایجاد الفت و اخوت بین مسلمین دارد، چرا که افراد مستمند و ضعیف اجتماع ، هنگامی که تحت حمایت اغنیاء قرار گرفتند، طبقات جامعه بهم نزدیک می شوند و همه طبقات جامعه از رفاه نسبى برخوردار می گردند.

2- و اقیموا الصلوه و اتوا الزکاه و ما تقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله ان الله بما تعملون بصیر. سوره بقره / 110
نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و هر کار خیرى را که براى خود می فرستید نزد خداوند آن را خواهید یافت . به راستى خداوند به تمام احمال شما آگاه است .

توضیح :
هنگامی که اعمالى همچون نماز و بخشش هایى همچون زکات را در راه خدا انجالم می دهید و وقتى براى نفع رساندن به برادران ایمانى و دفع زیان از آنان ، از وجاهت اجتماعى و آبروى خود سرمایه گذارى می کنید، قطعا ثواب آن را نزد خدا می یابید و از گناهان پاک می شوید، پاداش نیکى هاى شما به گونه اى مضاعف به شما برمی گردد و مزید درجات می شود، با اینگونه عبادات ، هم بدنه اجتماع را نیرومند می سازید و هم نشاط روحى در خودتان پیدا می شود.

او صاف و پاداش بخشى از کارهاى عبادى که در دنیا انجام می دهند، در فهم هیچ کس نمی گنجد و نمی دانند چه پاداش عظیمی براى آنان مهیا شده است . فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قوه اعین (1)
هیچ کس نمی داند چه پاداش هاى مهمی که مایه چشم روشنى است براى آنها مخفى شده است . این پاداش عظیم جزاى کارهاى خیرى است که در دنیا انجام می دادند.

در حدیث پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) می خوانیم : ان الله یقول اعدت لعبادى الصالحین ما لا عین رات و الا اذن سمعت ، و لا خطر على قلب بشر. (2)

خدا می فرماید من براى بندگان صالحم نعمت هایى آماده کرده ام که هیچ چشمی مثل آن را ندیده و هیچ گوشى (وصف ) آن را نشنیده و بر فکر و اندیشه احدى نگذشته است .

اداى زکات یکى از عباداتى است که پاداش عظیم آن در دنیا قابل تصور نیست ، علاوه بر اینکه موجب نظم زندگى اجتماعى نیز می شود. در روایتى آمده دهنده زکات روز قیامت در عالى ترین غرفه هاى بهشتى جاى خواهد گرفت (هنیاءله ) گوارا باد بر او

ارزشهاى عالى انسان
یکى از ارزش ها در زندگى انسان سخاوت است . در دین مقدس اسلام سخاوت یک فضیلت محسوب می شود، گرچه یک نفر غیر مسلمان باشد. در بعض روایات ، اسلام این فضایت را در مورد حاتم طائى که سخى ترین انسان هاى زمان خود بوده تاءیید می کند.

امام سجاد (علیه السلام ) فرموده : خداوند متعال به موسى (علیه السلام ) وحى کرد که سامرى را نکش ، زیرا او سخاوتمند است . ان الله اوحى الى موسى ان لا تقتل سامرى فانه سخى امام صادق (علیه السلام ) فرموده : که رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) به یکى از مشرکان (که به اسارت در آمده بود) فرمود اگر جبرئیل از سوى خداوند براى من خبر نیاورده بود که تو مرد سخاوتمندى و مردم را اطعام می کنى ، تو را می کشتم . آن مرد مشرک گفت مگر خداوند تو سخاوت را دوست می دارد فرمود آرى ، آنگاه آن مرد شهادتین را بر زبان جارى کرد.

سخاوت یکى از عالى ترین صفات نفسانى است که دارنده آن از این نظر به جمال و فضیلت انسانى نائل می گردد. اگر شخصى داراى همه کمالات و سرچشمه تمام فضایل انسانى باشد، نمونه اى از انسان کامل است ، همچون ائمه طاهرین سلام الله علیهم که مجموعه اى از خوبى ها و فضیلت ها بودند. سخاوت آنان زبان زد دوست و دشمن بوده است ، مصداق بارز آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى می باشند.

در روایت آمده است هر کس واجب مالى خود را مانند خمس و زکات را ادا کند سخاوت دارد حال اگر گسى فوق واجبات مقرره اتفاق کند و تمام اموالش را میان فقرا و نیازمندان تقسیم نماید، نصف آن را بذل درویشان کند و نصف دیگر را براى خود بگذارد. به حقیقت سخاوتمندترین انسان ها است .

انفاق امام حسن مجتبى (علیه السلام )
حضرت مجتبى ، در مورد انفاق و پرداخت حق فقراء بیش از زکات و صدقات بخشش می کرد ابن شهر آشوب از امام صادق (علیه السلام ) روایت کرده که : امام حسن (علیه السلام ) بیست و پنج مرتبه پیاده از دینه به حج رفته و سه مرتبه مالش را در راه خدا قسمت کرد، نصف آن را خود بر می داشت و نصف دیگر را به بیچارگان می داد. این بذل و بخشش و سخاوت ذاتى حضرت ، موجب شگفتى همگان از خاص و عام گردید تا جایى که نظر ویل دورانتدانشمند غربى را به خود جلب کرده است . او می گوید: زندگى حضرت حسن (علیه السلام ) پر است از همکارى و معاونت با فقراء بقدرى این انفاق را دنبال می کرد که گاهى صندوق دار اعلام می داشت که چیزى در صندوق نمانده باز حضرتش دست از بخشش ‍ و انفاق بر نمی داشت . این کرم و بخشش نه تنها در مورد مردم و دوستانش ‍ عملى می شد بلکه عنایاتش بقدرى وسیع بود که حتى شامل حیوانات هم می گردید.

موقعى که طعام میل می فرمود و سگى در پیش روى او بود، هر زمانى که لقمه اى براى خود بر می داشت مثل آن را نیز براى آن سگ می افکند. اجازه خواستند که سگ را دور سازند، فرمود بگذارید باشد، زیرا من حیا می کنم از خداوند که صاحب روحى در روى من نظر کند و من چیزى بخورم و به او نخورانم . (3)

3. و اقیموا الصلوه و اتوا الزکاه و ارکعوا مع الراکعین . سوره بقره / 43
نماز را بپا دارید و زکات را ادا کنید، با رکوع کنندگان رکوع نمایید. (نماز جماعت را فراموش نکنید)

توضیح :
در این آیه خطاب به مسلمین به سه دستور مهم اسلامی نماز، زکات و نماز جماعت اشاره شده است :
اول نماز واجب را که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) از سوى خواوند براى شما آورد، در جامعه اسلامی به پا دارید یعنى تنها به خواندن نماز اکتفا نکنید، بلکه کارى کنید که آیین نماز در میان جامعه مسلمین مخصوصا نسل جوان برپا شود، همانگونه که در نظام اسلامی ما، ستادى به نام اقامه نمازتشکیل شده است .

امید است این طرح در میان تمام اقشار جامعه فراگیر شود و مردم بزرگوارمان علاوه بر استقبال از این طرح ، خود پیش قدم در این برنامه روحانى و وظیفه مهم گردند.

سؤ الى که در اینجا می توان مطرح ساخت آن است که چرا از میان افعال نماز، تنها رکوع اختصاص به ذکر پیدا کرده است (با رکوع کنندگان رکوع کنید)؟

اول : مرحوم طبرسى صاحب تفسیر مجمع البیان وجوهى ذکر کرده از جمله آنکه : نماز یهود داراى رکوع نبوده و این نماز مسلمانهاست که رکوع از ارکان آن می باشد و خطاب به ملت یهود است (که یهودیان مسلمان شوید و نماز با رکوع ، با رکوع کنندگان که مسلمین می باشند انجام دهید.

دوم : به مسلمین دستور می دهد لازم است پس از پیوند با آفریدگار یکتا، به وسیله نماز، با اداى حقوق مالى همچون زکات با مردم پیوند برقرار کنید، تا سرانجام همه با هم در راه خدا به حرکت توحیدى خود ادامه دهید و با انسجام و یکپارچگى ، به رشته اعتصاب الهى چنگ بزنید. و اعتصمو بحبل الله جمعا(4)

سوم : اقامه نماز و اداء زکات باعث می شود آحاد مردم از غنى و فقیر، شهرى و روستایى و… با انگیزه الهى در نماز جمعه و جماعت با شور و شوق حضور پیدا کنند. مفسرین فرموده اند مقصود از امر به رکوع دسته جمعى ، تشویق و ترغیب مسلمانهاست به شرکت در نماز جمعه و جماعات ، تا دشمنان اسلام به این وسیله به وحشت افتند.

4- و لقد اخذ الله میثاق بنى اسرائیل و بعثنا منهم اثنى عشر نقیبا و قال الله النى معکم لئن اقمتم الصلوه و اتیتم الزکاه و امنتم برسلى و عزرتمو هم اقر ضتم الله قرضا حسنا لا کفرن عنکم سیئاتکم و لادخلتم جنات تجرى من تحتها الانهار فمن کفر بعد ذالک منکم فقد ضل سواء السبیل . سوره مائده / 12.

همانا خدا از بنى اسرائیل پیمان و دوازده پیشوا و رئیس از میان هر قبیله اى (سبطى ) از آنها برانگیختم خدا به بنى اسرائیل گفت که من (هر هرحال ) با شمایم هر گاه نماز بپا دارید و زکات بدهید و آتیتم الزکاه و به فرستادگان من ایمان آورید و امنتم برسلى و آنها را عزیز و گرامی دارید و به خدا قرض نیکو دهید (یعنى به بندگان خدا قرض بى منت و بدون ربا بدهید) در آن هنگام گناهان شما را بیامرزم و شما را در بهشتى وارد گردانم که از زیر درختانش نهرها جارى است ، پس هر کس از شما به عهد خدا (آمدن کتاب و رسولان و حجت هاى آسمانى ) کافر شود سخت از راه ، دور افتاد است فقد ضل سواء السبیل .

توضیح :

شرارت یهود و تصمیم به ترور پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله )
خداوند از جنایت یهود و تصمیم به قتل پیغمبر خدا پرده برداشت و از شر و فتنه آنان رسولش را نگهدارى کرد و خیانت باطنى و اعمال زشت آنها را گوشزد نمود. تا مسلمانان در برخورد با یهودیان هوشیار باشند و باعث آرامش پیغمبر گردد اذهم قوم ان یبسطوا الیکم ایدیهم فکف ایدیهم عنکم (5) آنگاه که گروهى از یهود همت و اراده کردند به شما ستم (و قتل ) روا دارند، خدادست جنایتکار آنها را از شما کوتاه کرد.

ماءموریت سیاسى نمایندگان موسى (علیه السلام ) به سرزمین شام
خداوند متعال از بنى اسرائیل عهد و پیمان گرفت (گرچه پیمان شکنى کردند و قساوت و دشمنى خود را آشکار ساختند) و آنها را به اخلاص در عبادت و ایمان به فرستادگانش دعوت کرد. قرآن مجید می فرماید: اما دوازده نفر سر کرده (نقیب ) از آنها رابه وسیله موسى (علیه السلام ) ماءموریت دادیم و گفتیم اگر با ما باشید شما را رستگار خواهیم نمود. و بعثنا منهم اثنى عشر نقیبا و قال الله انى معکم ائن اقتم الصلوه و اتیتم الزکاه … الایه

اگر در هر حال به یاد من باشید و نماز به پا دارید، زکات بدهید و به دستوراتم عمل کنید شما را به بهشت مرعود داخل خواهیم کرد. آنان به فرمان خدا عمل نکردند و در انجام ماءموریت صادقانه گزارش ندادند اما داستان ماءموریت این است :

بعد از هلاکت فرعون و استقرار حکومت بنى اسرائیل در مصر فرمانروایى آن منطقه به دست قوم موسى و یادانش افتاد و ماءمور شدند به سرزمین شام روند و به حکومت جباران و طاغوتیان آنجا خاتمه دهند، حضرت موسى (علیه السلام ) به فرمان الهى از هر سبطى ، معتمدى را انتخاب کرد و با جماعت بنى اسرائیل رهسپار آن دیار شد. چون به نزدیک کنعان رسیدند، حضرت موسى نقیبان و معتمدان را به جاسوسى فرستاد. چون مراجعت کردند، بنى اسرائیل را از نیرومندى و عظمت قوم ترساندند و گزارش ‍ خائنانه و غیر واقعى دادند جز دو نفر از دوازده نفر به نام یوشع سبط یوسف و قالب از سبط یهود سرانجام آن خبر که ریشه در خوف از جنگ و شهادت داشت ، سبب ترس و اضطراب بنى اسرائیل وضعیت پیروان حضرت موسى گردید که ضایعات و تلفات بسیارى براى نیروى حق به دنبال (6) تمام این بدبختیها که دامن گیر بنى اسرائیل شد و مورد لعن پروردگار قرار گرفتند (لعناهم آنان را لعنت کردیم و از رحمت خود دور ساختیم ) به واسطه پیمان شکنى آنان بود (فبما نقضهم میثاقهم ) (7)

با عمل نکردن به دستوراتى که به آنها داده شده بود عهد و پیمان خود را شکستند و چنانکه در ترجمه آیه بیان کردیم یکى از آن پیمان شکنى ، خوددارى از انفاق و ندادن زکات بود. همانگونه که در سطور گذشته مکررا گفته شد. در آیات زیادى از قرآن کریم زکات از امورى است که نافرمانى آن سبب نزول عذاب و سلب برکات الهى می گردد.

پروردگارا ایمان ما را آنچنان محکم گردان که بتوانیم در برابر آزمایش ها استقامت ورزیم و از پیمان شکنان نباشیم .

نکته هاى آیه :
1- نماز، زکات و انفاق از دستورات همه ادیان الهى است .
2- ایمان به انبیاء به تنهایى کافى نیست ، یارى آنان هم لازم است . و عزرتموهم
3- تنها انجام واجبات کافى نیست ، مجموعه واجبات و مستحبات کارساز است . (نماز و زکات و انفاق )
4- کمک به خلق کمک به خداست اقرضتم الله
5- رهبر دینى باید از سوى خدا تعیین شود (بعثنا) و برگزیدگان انبیاء هم باید به فرمان خداوند باشند.
6- نماز و زکات و انفاق در کنار رهبرى و ولایت مفهوم دارد، آن هم قبول ولایت همه انبیاء نه برخى از آنان
7- اگر رهبر از خود مردم باشد موفق است . بعثنا منهم
8- بهشت را به بها می دهند نه بهانه ، اگر نماز، زکات ، ایمان به پیامبران ، امداد رسانى و انفاق بود، بهشت پاداش آن است . در غیر این صورت دستیابى به نعمات دنیاى باقى میسر نیست .
9- بهشت ، جاى آلودگان نیست ، اول باید پاک شد، آنگاه به پشت رفت . لاکفرن … لادخلنکم
10- راه دستیابى به عفو خدا، ایمان و عمل صالح است . لاکفرن عنکم سیئاتکم (8)
5- و رحمتى وسعت کل شى فساکتبها اللذین یتقون و یوتون الزکاه و الذین هم با یاتنا یؤ منون . سوره اعراف / 156

رحمت واسعه الهى
رحمت من همه موجودات را در برگرفته است ، قطعا براى آنان که تقوى دارند و زکات مال خویش را به فقیران می دهند و به آیات خدا می گروند و ایمان می آورند رحمتم مخصوص آنان و حتى خواهد بود.

توضیح :
از جمله تقاضاهاى حضرت موسى قبل از آیه این بود که خدایا سرنوشت ما را در دنیا و آخرت به نیکى و خوشبختى مقدر فرما. واکتب لنا فى هذا الذنیا حسنه و فى الاخره (9) که همانا هدایت ما از تو است . خداوند در پاسخ موسى فرمود: عذاب من به هر که خواهم می رسد به خاطر گناه و نافرمانى است که استحقاق غذاب پیدا کردند، ممکن است مغفرتم شامل آنان گردد اما رحمت من در دنیا شامل حال خوبان و بدان می شود ولى در آخرت ، تنها مخصوص نیکان و متقیان و آنان که زکات مال می دهند می باشد الذین یتقون و یوتون الزکاه (10)

چنانکه ملاحظه می شود آیه شریفه بعد از داشتن ایمان و تقواى الهى ، به مهم ترین واجبات دینى که زکات است اشاره می کند و آن را مخصوص به ذکر نموده ، زیرا همه واجبات دنى که زکات است اشاره می کند و آن را مصون به ذکر نموده ، زیرا همه واجبات اسلامی در زندگى مؤ منان مطرح می باشد اما اداى زکات نسبت به واجبات دیگر پر مشقت تر است .

سؤ ال یهود و نصارى ادعا کردند ما نیز مانند مسلمانها شرایط بهشت رفتن را داریم به دلیل آنکه ما هم تقوى خواهیم داشت و هم زکات می دهیم و از جمله کسانى هستیم که به آخرت ایمان و یقین داریم . بنابراین رحمت و آمرزش خداوند در آخرت به ما می رسد و اهل بهشت خواهیم بود.

پاسخ : خداوند متعال پاسخ این سؤ ال را در قرآن داده است : به اینکه کارهاى عبادى که شما (یهود و نصارى ) انجام می دهید گرچه کار خوبى است ولیکن قبولى آن یک شرط دارد و آن پیروى از پیغمبر ختمی مرتبت الذین یتبعون الرسول (11) است آن پیامبر امی النبى الامی که در تورات و انجیل که در دست شماست نام و نشان و اوصافش را نوشته می یابید الذى یجدونه مکتوبا عندهم فى التورات و الاجیل (12) ولى شما که آن پیغمبر عزیز را انکار می کنید؟ چگونه آرزوى بهشت دارید؟ !

نکته هاى آیه :
1- رحمت الهى بیکران و نامحدود است و اگر کسى مشمول آن شد و بهره مند نگردید کوتاهى از خود اوست .
2- رحمت الهى گرچه بى نهایت است ، اما شرط بهره ورى از آن تقوى ، زکات و ایمان به آیات پروردگار است .
3- رحمت الهى که شامل همه چیز در جهان هستى می شود رحمتى وسعت کل شى ء همان رحمت دنیوى است که از رحمانیت خداوند استفاده می شود. گرچه رحمت در اینجا عام است . دنیا و آخرت را در برمی گیرد ولى رحیم بودنش در آخرت فقط شامل گروه خاصى می شود، همانگونه که در ذیل آیه 156 سوره اعراف می خوانیم : فساءکتبها الذین یتقون و یؤ تون الزکاه ، و الذین هم بایاتنا یؤ منون . (رحمت ما شامل حال کسانى می وشد که داراى تقوى هستند، زکات می دهند و به آیات ما ایمان می آورند) در مفردات راغب آمده است : (13) همانا خداوند بخشاینده (رحمن ) است در دنیا و رحیم و مهربان است در رستاخیز و بخشش و احسان خداوند در دنیا عام است ، شامل حال مؤ منین و کافرین می شود و در آخرت مختص مؤ منین است . قلیلى از رحمت الهى نصیب اهل دنیا شده که تمام محبت ها و مهربانى ها که آغاز دنیا تا کنون مردم به یکدیگر کرده و می نمایند از آن جزء قلیل است و بخش عظیمی از آن در قیامت مخصوص اهل محشر است .

رحمت خداوند
به روایت سلمان فارسى رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) فرمود: خداوند متعال را صد رحمت است یک جزء آن را مخصوص اهل دنیا قرار داده که به یکدیگر مهربانى و محبت می کنند و نود و نه جز دیگر را مخصوص روز قیامت گردانیده است . و تشعه و تسعون لیوم القیامه (14)

تفسیر المیزان (15) از کتاب در المنثور نقل کرده است که اعرابى به مدینه آمد، و نزدیک مسجد شترش را خوابانید و مهار کرد، آنگاه پشت سر رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) نماز گزارد سپس دست به سوى آسمان گرفته ندا کرد، بار خدایا به من (پیامبرت ) محمد (صلى الله علیه وآله ) رحمت آور و در این رحمت هیچ کس را شریک ما مگردان رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) فرمود: با این بیان رحمت واسعه الهى را جمع کردى ، به راستى که خداوند صد رحمت آفرید و یک جز آن را به زمین فرو فرستاد است و تمام خلق از جن و انس و بهائم با آن به یکدیگر عطوفت و مهرانى می کنند و نود و نه جزء رحمت ، در پیشگاه خداوند است تا روز ستا خیز (که شامل حال مردم قیامت از اولین تا آخرین می شود).

این روایت را علامه طباطبایى قدس سره نیز در تفسیر المیزان از درالمنثورنقل کرده است :
سلمان فارسى گفته که نبى اکرم (صلى الله علیه وآله ) فرمود: خداى را یکصد رحمت است ان لله ماءه رحمه از آن صد رحمت یک بخش (در دنیا) تمام آفریدگان به وسیله آن به هم محبت و شفقت می نمایند، حیوانات وحشى به بچه هاشان عطوفت می کنند نود و نه قسمت از رحمت را براى روز قیامت ذخیره کرده است و آخر تسعه و تسعین الى یوم القیمه (16)

6 الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکاه و امروا با المعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور. سوره حج / 41.
صالحان و یاران خدا آنهایى هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت و توانمندى دادیم نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهى از منکر می کنند سرانجام کارها با خداست .

توضیح :
از نشانه هاى بارز و روشن اهل ایمان و دین باوران این است که هر گاه از سوى خداوند سبحان در زمین اقتدار و آزادى پیدا کردند و اختیاراتى در اداره امور جامعه به دستشان افتاد، حکومت شایسته اى تشکیل می دهند، که داراى بعد معنوى و مردمی است .

از مختصات اولیه برنامه اجرایى و حکومتى چهار چیز است :
1- نماز باید برپا داشته شود.
2- زکات باید ادا گردد.
3و 4 امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یک فرهنگ اصیل و ارزشى در جامعه اسلامی عمل گردد. علت اختصاص این فرائض و ویژگى ها به یاران و بندگان صالح مورد عنایت پروردگار متعال در آیه شریفه از بین واجبات اسلامی ، به خاطر جایگاه رفیع و والاى این بخش از واجبات و اهمیت آنهاست . پر واضح است که زکات ، در این میان یکى از اصول و ارزش هاى چهارگانه در قرآن و از ارکان پنجگانه (خمسه ) اسلام در روایت امام باقر(17) شناخته شده است .

تفسیر صافى اوصاف مذکور در آیه را طبق روایتى از امام باقر (علیه السلام ) به حضرت مهدى و یارانش تفسیر کرده است :

عن الباقر (علیه السلام ) فهذه لال محمد صلوات الله علیهم و والمهدى (علیه السلام ) و اصحابه ، امام باقر (علیه السلام ) در تفسیر آیه : الذین ان مکناهم فى الارض فرمود: این آیه از آن آل محمد و مهدى و یاران اوست . یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها. (18)

خداوند حکومت شرق و غرب عالم را در قبضه اقتدار آنها قرار می دهد. دین حق را آشکار و پیروز می گردانند. بدعت گزاران و اهل باطل را نابود می سازند همانگونه که آنها حق را نابود کرده بودند، آنگاه (با گسترش ‍ عدالت ) جهان به گونه اى می شود که روى زمین اثرى از ظلم دیده نمی شود چرا که یاران حضرت مهدى (علیه السلام ) امر به معروف و نهى از منکر می نمایند به شیوه اى که آیین اسلام بر همه ادیان باطل غالب شود:

و یظهر الدین و ییت الله به باصحابه البدع و الباطل کما امات الشقاء(19) الحق ، حتى لا یرى این الظلم و یامرون بالمعروف و ینون عن المنکر
قابل توجه اینکه اینگونه احادیث بیان کننده مصداق روشن و آشکار آیه الذین ان مکناهم فى الارض … می باشد، بنابراین با عام بودن آیه منافات ندارد و در هر زمان شامل افراد مبارز و مجاهد و دین باوران حقیقى می شود.

در این زمان که خداوند سبحان نعمت قدرت و حکومت اسلامی را به ما عطا کرده و مؤ منان را متمکن ساخته و از علم و آگاهى و نیروى جسمی و فکرى برخوردار گردانیده می توانند با توانمندى و نیروى ایمانشان در طرح اقامه نماز و ترویج فرهنگ زکات واجراى امر به معروف و نهى از منکر نقش ‍ به سزا و مؤ ثرى داشته باشند.

7- و کان یامر اهله بالصلوه و الزکاه و کان عند ربه مرضیا
سوره مریم / 55
روش (اسماعیل ) این بود که : پیوسته خاندان خود را به نماز و زکات توصیه می کرد.
توضیح :
1- خداوند سبحان در قرآن مجید از اسماعیل با اوصافى همچون صادق الوعد یاد می کند زیرا در وعده اى که می داد صادق بود، و به آن وفا می کرد انه کان صادق الوعد(20)
2- او را پیامبر بزرگوار، رسول و نبى معرفى می کند وکان رسولانبیاء
3- او آمر به معروف بود، نخست خانواده خود را به نماز و زکات دعوت می کرد. و کان یامر اهله بالصلوه و الزکاه
4- همواره مورد رضایت و خشنودى پروردگارش بود. و کان عند ربه مرضیا.
در میان این صفات ممتازى که براى اسماعیل در قرآن به چشم می خورد امر کردن وى خاندانش را به نماز و زکات بیشتر مورد اهمیت و تاءکید قرار گرفته است ، چرا که امر به نماز رابطه با خدا را برقرار می کند و امر به زکات رابطه با خلق را، نکته قابل توجه اینکه نماز و زکات در آیین اسماعیل به عنوان وظیفه اى دینى مشروعیت داشته و تبلیغ رسالت خود را نخست از نماز و زکات شروع کرده است زیرا کلیه ادیان الهى موقعیت ویژه و جایگاه مهمی براى این دو فریضه قائل شده اند و نیز اجراى این دو فریضه را از خانواده خویش که نزدیک ترین مردم به وى بودند آغاز نمود. شیوه تبلیغى پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) هم طبق آیه شریفه و انذر عشیرتک الاقربین (21) همین گونه بوده است .
ابتدا از خدیجه ، همسر گرامیش و على (علیه السلام ) پسر عمش شروع نمود. سپس موافق امر الهى به نزدیکان و بستگانش اسلام را عرضه نمود. خداوند پیغمبر بزرگوار در آیه و امر اهلک بالصلوه مخاطب قرار داده که خانواده ات را به نماز بده و در انجام این وظیفه مقدس شکیبا باش . واصطبر علیها.

8- و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیزات و اقام الصلوه و ایتا الزکاه و کانوا لنا عابدین .
سوره انبیاء/73
ما آنها را پیشوایان (دین ) قرار دادیم که مردم را به امر ما رهبرى کنند. کارهاى نیک و برپا داشتن نماز و پرداختن زکات به آنها وحى کردیم و آنها تنها مرا عبادت می کردند.
توضیح :
ویژگى هاى زیادى در آیات از این آیه براى حضرت ابراهیم و سپس براى اسحاق و یعقوب بیان شده است و در آیه مورد بحث این شرح آمده است :
1- خداوند درباره ابراهیم و فرزندانش فرموده : ما آنها را رهبران مادى و معنوى ، جسمی و فکرى جامعه قرار دادیم تا مردم را به امر ما هدایت کنند و جعلناهم ائمه یهدون بامرنااز کلمه ائمه که جمع امام است استفاده می شود، خداى متعال علاوه بر مقام نبوت و رسالت که به ابراهیم و فرزندانش داده مقام عالى رهبرى و امامت (22) را نیز به آنان مرحمت فرمود است .
2- ما آنها را به کارهاى نیک از طریق نداى آسمانى (وحى ) آگاه کردیم و اوحینا الیهم فعل الخیرات
3- بر پاداشتن نماز اقام الصلوه
4- اداى زکات و ایتاء الزکاه
با توجه به اینکه کارهاى خیر فعل الخیرات شمامل تمام برنامه هاى دینى می شود، ذکر خصوص برپاداشتن نماز و اداى زکات – علاوه بر اینکه مشروعیت این دو فریضه را در آیین حضرت ابراهیم و فرزندانش ثابت می کند – اهمیت نماز و زکات را نسبت به تعبد دستورات دینى نشان می دهد.
5- فرزندان حضرت ابراهیم (علیه السلام ) و دو فرزندش اسحاق و یعقوب به فرمان خداوند متعال مردم را به حق رهبرى می کردند، و آنچه می گفتند خود بدان عمل می کردند یعنى مطیع محض خدا بودند.
در حدیث امامت آمده : خداوند متعال ابراهیم (علیه السلام ) را بامامت گرامی داشت و نیز در ذریه اش قرار داد و هبناله اسحق و یعقوب نافله و کلا جعلنا صاحین و جعلنا هم ائمه یهدون باءمرنا پیوسته این منصب والاى امامت در ذریه آن حضرت ادامه دارد تا به پیامبر معظم اسلام می رسد، و از رسول خدا به على (علیه السلام ) و از آن حضرت به نخبگان فرزندانش همانانکه خدا علم و ایمان را بانان عطا کرده الذین اوتوا العلم و الایمان و این مقام عظماى امامت براى آنان تا روز رستاخیز باقى خواهد بود. (23)

9 انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوه و اتى الزکاه .
سوره توبه / 18
مساجد را تنها کسى آباد می کند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشد و نماز را برپا دارد و زکات بدهد.
توضیح :
تنها کسانى صلاحیت و شایستگى آباد سازى مساجد را دارند که داراى پنج شرط باشند:
1- ایمان به خدا
2- اعتقاد به روز قیامت
3- نماز را به پا دارند.
4- زکات بدهند.
5- از احدى خوف نداشته باشد مگر از خدا
شرط اول و دوم اشاره به داشتن اعتقاد و باور قلبى است که در حقیقت جنبه زیربنایى در تفکر انسان دارد یعنى تا انگیزه الهى نباشد. هیچ عمل خالص و شایسته اى از انسان سر نمی زند، اگر چه ظاهر عمل آراسته باشد، چون براى خدا نیست و در باطن آلوده به انواع غرض هاى مادى دنیوى (همچون ریا و نفاق و خودنمایى ) است اثرى ندارد.
شرط سوم و چهارم : برپا داشتن نماز و دادن زکات است که دو رکن احکام اسلام می باشد از اینکه در میان آن همه دستورات دینى نماز و زکات اختصاص به ذکر یافته است ، در این زمینه مرحوم استاد علامه طباطبایى رحمه الله علیه در تفسیر المیزان فرموده : براى اینکه این دو: (نماز و زکات ) دو رکن اسلام هستند، در هیچ حالى از حالات (تحقیق اسلام ) از این دو بى نیاز نیست لکونها الرکنین الذین لاغنى عنها فى حال من الاحوال (24)

شرط پنجم : از هیچ کس نترسد جز خدا، یعنى تنها در برابر فرمان خدا احساس مسؤ ولیت بنماید و از نافرمانى او بترسد و امید به رحمت او داشته باشد و قلش مملو از عشق به خدا و همواره به یاد او باشد.

قابل توجه است : در این آیه شایستگى عمران و آبادى مساجد را خداوند متعال مشروط به شرایط مذکور نموده که از جمله آنها دادن زکات ایتاءالزکاه می باشد. زیرا اگر کسى اعتقاد به زکات نداشته باشد کافر است . در تفسیر المیزان آمده است هر کسى یکى از فروعات دین را مانند نماز و زکات عمدا ترک کند او کافر به آیات الهى است و مجرد ایمان به خدا و روز رستاخیز کفایت نمی کند اگر چه به او مسلمان گفته شود. این در صورتى است که به زبان ، اسلام را انکار نکند والا اگر به زبان انکار بنماید، دیگر مسلمان نیست . (25)

10- فاقیموا الصلوه و اتوا الزکاه و اعتصموا بالله هو مولکم فنعم الولى و نعم النصیر.
سوره حج / 78
پس از نماز به پادارید و زکات بدهید (همواره ) به خدا متوسل شوید که او سرپرست و یاور شماست چه مولاى خوبى و یاور شایسته اى است .

توضیح :
در صدر آیه شریفه فوق (در سوره حج ) آمده است :
در راه خدا جهاد کنید و جاهدوا فى الله و براى خدا حق جهاد را در راه او(با دشمنان دین و با نفس اماره ) ادا کنید، و خدا شما را برگزید هواجتبکم و در دین براى شما مشقت و تنگنایى قرار نداد، این همان آیین پدر شما ابراهیم استمله ابیکم ابراهیم او پیش از این شما را مسلمان نامید، تا پیامبر گواه و شاهد بر شما باشد و شما گواه بر مردم .
خداوند متعال مسلمانان را به امتیازاتى مفتخر نموده و آنان را شایسته و لایق کرامت هایى دانسته که بایستى شکر گزار این همه تشریفات که خداوند به امت پیامبر بزرگوار اسلام مرحمت کرده بود باشند.

زکات مکمل آیین اسلامی
تشکر از نعمت خداوند، پیروى از دستورات اوست ، همانگونه که آیه مورد بحث با (فا) تفریع شده به آیات قبل ، که اى مؤ منین : پس نماز به پا دارید و زکات بدهید فاقیموالصلوه و اتوالزکاه یعنى با همه صفاتى که خداوند به شما ملت ابراهیم و امت اسلامی مرحمت کرده تکامل آن صفات ، هنگامی است که به اقامه نماز و دادن زکات موفق گردید و خود را به این دو صفت بیارایید.

بنابراین نخست باید به او صاف ایمانى و نکاتى از آیه شریفه و جاهدوا فى الله حق جهاده هو اجتبکم … الایه (26) توجه کنیم و خود را به آن متصف نموده سپس به نماز و زکات بپردازیم . توجه کنیم و خود را به آن متصف نمود سپس نموده سپس به نماز و زکات بپردازیم .

نکاتى از آیه :
خداوند متعال مسلمانان را به امتیازاتى مفتخر نموده است از جمله :
1- صدور فرمان جنگ و جهاد با دشمنان خدا و اجازه کشتن آنان در مقابل آن همه فتنه و ضررهایى که به مسلمین می زند.
2- شما را به دین مقدس اسلام مشرف و سرافراز کرد.
3- در دین دارى بر شما سخت نگرفت و شریعت سهل و آسان را براى شما مقرر ساخت .
4- دین اسلام ، دین پدر شما ابراهیم است که خدا از پیش به خاطر آیین او شما را مسلمان نامید.
5- خداوند این افتخار را نصیب شما کرد که رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) شاهد و ناظر به احوال شماست و شما هم گواه بر سایر مردم باشید.
جامعه اسلامی هنگامی به کمال انسانى اسلامی نائل می شود که پس از تحصیل صفات عالى از آیه شریفه ، برنامه نماز و زکات بگونه اى جامع و کامل در زندگى مسلمانان راه یابد و از شعار به عمل برسد.

رابطه زکات و تهذیب نفس
11 الذین هم الزکاه فاعلون .
سوره مؤ منون 4
مؤ منون کسانیند که زکات می دهند و عامل به دستور زکات می باشند.

زکات و تهذیب نفس
توضیح :
در تفسیر فیض کاشانى (صافى ) روایتى (27) از امام صادق (علیه السلام ) آمده است :
کسى که مقدار کمی زکات مالش را (عمدا) ندهد نه تنها مؤ من نیست که مسلمان هم نیست و هیچ مردانگى در او وجود ندارد.

در تفسیر المیزان می خوانیم : یادآورى زکات با نماز، قرینه روشنى است که نماز وسیله پاکیزگى روح است و مقصود از زکات تطهیر نفس از اخلاق رذیله و پست نیست بلکه به معنى پاک کردن مال (تطهیر المال ) می باشد به وسیله انفاق ، (البته روشن است ، پاک کردن مال در تهذیب نفس اثر می گذارد و رابطه آن را با زکات برقرار می دارد) با توجه به اینکه آیه مورد بحث در سوره مؤ منون آمده و در مکه نازل شده و در آن هنگام احکام زکات معروف اصطلاحى نازل نگردیده بود. به همین خاطر بعضى از مفسرین ، زکات در آیه الذین هم الزکاه فاعلون را زکات مستحبى دانسته اند ولى ممکن است که مراد زکات واجب نیز باشد نه آن زکات معمولى محدود به حد و شرایط معین در فقه اسلامی بلکه به معنى وجود کلى انفاق ، یعنى قدرى از مال را در راه خدا دادن .

زمانى که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) از مکه به مدینه هجرت کردند و اسلام پیش رفت و مسلمانان به قدرت رسیدند و تشکیل حکومت دادند، براى اداره امور کشور نوپاى اسلامی نیاز به تاءسیس بیت المال بود. در این شرایط لازم شد مسلمانان تحت یک برنامه حساب شده و منظم به دستور رسول معظم اسلام (صلى الله علیه وآله ) زکات مال خود را (در صورتى که به نصاب مقرر برسد) به بیت المال واریز کنند.

بنابراین آنچه بعضى زکات را به پاکیزگى روح از اخلاق رذیله معنى کرده اند و از معنى انفاق مالى و بخشش قدرى از مال در راه خدا منصرف دانسته اند قابل قبول نیست . برداشت مفسرین بزرگوارى مانند طبرسى ، صاحب مجمع البیان و صافى فیض کاشانى و المیزان از زکات به کمک و استفاده از روایات اهل بیت زکات مال می باشد.

آیه وللزکاه فاعلون در مقام بیان یکى از صفات برجسته مؤ منان است . به دنبال آیاتى که اوصاف اهل ایمان را بیان داشته ، همانطورى که مرحوم استاد علامه طباطبایى رضوان الله علیه می فرماید آمدن آیه زکات الزکاه فاعلون در کنار نماز الذین هم فى صلوتهم خاشعون قرینه روشنى است که مقصود از زکات در آیه انفاق مالى است . (28)

12 و اقیمواالصلوه و اتوالزکاه واصیعوا الرسول لعکم ترحمون .
سوره نور / 56
(مؤ منین ) نماز را به پا دارید و زکات (اموالتان ) را ادا کنید و رسول (خدا) را اطاعت نمائید تا مشمول رحمت او شوید.
توضیح :
اگر مشتاق رحمت الهى هستید به سه امر توجه کنید و به آن عمل نمایید: نماز، زکات و پیروى از رسول خدا (مقام رهبرى اسلام )
سؤ ال : پیروى از رسول خدا، قطعا متضمن عمل به نماز و زکات هم هست پس چرا در آیه اختصاص به ذکر پیدا کرده آن هم در اول آیه شریفه ؟
پاسخ : نظر به اهمیت فوق العاده اى که نماز و زکات نسبت به واجبات دیگر دارد به عنوان ذکر خاص آمده است .

13. رجال لاتلهیم تجاره و لابیع عن ذکر الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکاه یخافون یوما تتقلب فیه القلوب و الابصار.
سوره نور / 37
مردانى که تجارت و دادوستد، آنها را از یاد خدا و بر پاداشتین نماز و اداى زکات باز نمی دارد، از روزى بیم ناکند که دل ها و چشمها در آن روز دگرگون می شود.
توضیح :
در این آیه مبارکه دو نکته ، جالب توجه است :

نکته اول : سه موضوع است .
یاد خدا، برپا داشتن نماز و اداى زکات ، که در قرآن و حدیث از موقعیت بالایى برخوردار می باشد و عامل بودن به آنها از صفات عالى و ممتاز مؤ منانى است که خداوند متعال از آنها به رجال یاد کرده است رجال لاتلهیم تجاره و لا بیع(29)

امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در دو خطبه نهج البلاغه (30) به این آیه تمسک فرموده است و درباره اهمیت دادن به اصل نماز و زکات و محافظت و پاسدارى از آن تاءکید و توصیه فراوان نمود است تا آنجا که می فرماید بى گمان از مؤ منین رجالى می باشند که حق نماز را با بصیرت و زکات را که عامل نزدیکى مسلمانان به حق می باشد و وسیله ارتباط و دوستى با یکدیگر است و همراه نماز رقم خورده است به خوبى شناخته اند، به گونه اى که زیور و زیبایى هیچ متاع و کالاى سودآورى و نه محبت فرزند (نور چشمی )، از به پا داشتن نماز و اداى زکات غافلشان نمی کند. و قد عرف حقها رجال من المؤ منین الذین لاتشغلهم عنها زینه متاع و لاقره عین من ولدد و لا مال (31) سپس فرموده : همانگونه که خداوند سبحان می فرماید رجال لاتلهیم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکاه مردانى که تجارت و خرید و فروش کالاى دنیا آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و اداى زکات باز نمی دارد (چرا که آنها از روز قیامت می ترسند، روزى که دل ها و چشم ها در آن روز ترسان و گریان می شود.)

پرودگارا ما را مشمول رحمت و راءفتت قرار بده و زا وحشت و دهشت آن روز برهان .
نکته دوم : تجارت و داد و ستد سرچشمه برکت و درآمد است و در نزد تجار و بازارى ، بسیار عزیز و با ارزش است . مخصوصا به محل کسب خود علاقه شدید دارند، چرا که آبرو و شخصیت خود را از آنجا و در سرمایه دارى می دانند و تحصیل سرمایه هم از راه معاملات به دست می آید.

حال اگر اینان ، با کثرت علاقه اى که به در آمد و تجارت دارند. هنگام اداى فرائضى همچون نماز و زکات بازار داغ داد و ستد و منافع کلان تجارت را رها کنند و خود را موظف باداى تکلیف و درک فیض عبادت و یاد خدا بدانند، بنا به منطق قرآن به حقیقت همان رجال و شخصیت هایى هستند که ایمان ، سرتاپاى آنان را فرا گرفته ، چراغ هدایت ، دل هایشان را نورانى کرده و به دیده آنها بصیرت بخشیده است . در واقع با خرد و اندیشه خود با مردم حرف می زنند و از راه عقل و بینایى پیش می روند.

یاد خدا (در قلب و عمق جانشان )، مانند نور افکنى قوى ، دل و گوش و چشمان آنها را روشن گردانیده و به غیر خدا دل نمی بندند و کالاى ناچیز دنیا هرگز آها را مشغول نمی کند و روزهاى وحشت ناک و پر تلاطم رستا خیز را به مردم یادآورى می نمایند. داستان عبرت انگیز ستمگران را که بر اثر گناه و نافرمانى تباه شدند براى ایشان بیان می کنند، باشد که عبرت گیرند و از خدا بترسند و مرتکب گناه نشوند با بصیرت و دین شناس شوند و قلب نورانى و اخلاص در عمل پیدا کنند.

زکات محور ایمان
14. و ویل المشرکین الذین لایؤ تون الزکاه و هم بالاخره هم کافرون .
سروه فصلت / 7.
واى بر مشرکان آنان که زکات نمی پردازند و به آخرت ایمان ندارند.

توضیح :
در بین علماء و دانشمندان ، در تفسیر این آیه مبارکه گفتگو و سخنان فروان و نظرات گوناگونى مطرح شده است ، که از بیان اقوال آنان براى اختصار می گذریم و به بیان آنچه از روایات اهل بیت (علیه السلام ) استفاده می شود می پردازیم :

اول : اینکه مراد از زکات همان زکات متعارف است که در قرآن ، قرین نماز قرار گرفته است .
دوم : مقصود از مشرکین در آیه ، آنهایى هستند که در طاعت و بندگى خدا مشرک شدند.

توضیح اینکه مشرکین ، در آیه به قرینه روشنى که از جمله لایؤ تون الزکاه مفهوم می شود، مرتکبین معاصى بزرگند. در حقیقت جمله مذکور تفسیر شرک است یعنى واى بر آنان که زکات نیم دهند آنها در زمره مشرکانند با ندادن زکات ، مرتکب معصیتى بزرگ می شوند و در زمره مانعین زکات قرار می گیرند و از بندگى خدا سرباز زده و مخالفت می ورزند، در واقع خدا را پیروى نکردند و شیطان را اطاعت نمودند. اینها مشرکند واى بر آنها، نشانه شرک در طاعت اینان با دو معرف در ذیل آیه بیان شده است

1- اول آنکه زکات نمی دهند، دوم آنکه به آخرت اعتقاد ندارند. ویل المشرکین الذین لایوتون الزکاه و هم بالاخره هم کافرون (32)

در روایات از اینگونه معاصى ، تعبیر به شرک در طاعت شده است : در تفسیر المیزان روایتى از امام باقر (علیه السلام ) در بیان آیه شریفه و ما یؤ من اکثرهم بالله الا و هم مشرکون (33)

(بیشتر آنان (مردم ) به خدا ایمان نمی آورند مگر ایمانى آلوده به شرک ) آمده است : آن حضرت فرموده : شرک در طاعت است نه در عبادت ، گناهانى که مردم مرتکب می شوند همان شرک طاعت است که به جاى بندگى و طاعت خدا از شیطان اطاعت می کنند، پس به خاطر اطاعت از غیر خدا به خدا مشرک شدند فاشر کوا بالله الصاعه لغیره و اینگونه نا فرمانى خدا شرک در عبارت نیست که غیر خدا را پرستش کرده باشند ولیس ‍ باشراک عباده ان یعبد وا غیر الله (34)

بعضى از شرک ها به گونه اى است که به سر حد کفر نمی رسد در عین حال اطاق شرک به آن می شود چنانچه از امام هشتم شیعیان حضرت امام رضا (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: شرک یبلغ به الکفر (35) (شرکى که به کفر نمی رسد) به این ترتیب آهى ءشریفه مبین این معنى است که زکات در اسلام از جمله دستوراتى است که می تواند شاخص شرک و ایمان باشد. یعنى دادن زکات محور ایمان و دین باورى است و ندادن زکات نشانه از دین برگشتن و شرک است . از طرفى پرداختن زکات در اسلام نشانه قبول داشتن حکومت اسلامی و ندادن آن علامت مخالفت با حکومت اسلامی است که سر از طغیان و قیام بر ضد حکومت در آوردن و مرتکبین این عمل مجرم و از دین برگشته (مرتد) محسوب می گردند.

اصحاب رده و از دین برگشتگان :
در تاریخ اسلام می خوانیم گروهى مرتد شدند، بعد از وفات پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) و به اصحاب رده معروف شدند. آنها جمعى از طوائف (بنى طى ، غطفان و بنى اسد) بودند که از دادن زکات به ماءموران و عاملین حکومت اسلامی خوددارى کردند و با این عمل پرچم مخالفت برافراشتند آنها مخالف صددرصد حکومت نبودند امام از احکام اسلامی زکات را قبل نداشتد. به مصداق آیه شریفه نؤ من ببعض و نکفر ببعض (36) می گفتند اما الصلوه فنصلى و اما الزکاه فلا (نماز را می خوانیم ولى زکات نیم دهیم مسلمانان وفادار به قرآن به دنبال این جریان ، تصمیم گرفتند با این گروه مرتد به پیکان برخیزند.

سرانجام با آنان جنگیده و آنها را در هم کوبیدند (37) مرتد کسى است که بعد از قبول اسلام منکر اسلام یا یکى از احکام آن گردد در این صورت مرتد فطرى است و کشتن او واجب است و توبه اش قبول نمی شود.

بنابراین از آیه مورد بحث استفاده می شود که تارک زکات ، مشرک و منکر روز قیامت است پس پرواضح است که اعتقاد به زکات و پرداختن آن مصونیت از شکر می آورد.

نتیجه آنچه گذشت
بخشى از آیات قرآن کریم درباره زکات و مشروعیت آن بود که در وجوب آن جاى تاءمل و تردید نیست . همچون آیه اتوا الزکاه (38) که در قرآن فراوان آمده است و کلمه اتوابه مقتضاى مفهوم صیغه امر، دلالت بر واجب بودن زکات دارد.
برخى از آیات ، اداى زکات را از صفات افراد با ایمان دانسته و رستگارى آنان را در عمل کردن به زکات بیان کرده اند وللذین هم الزکاه فاعلون (39) مؤ منین سعادتمند آنانند که زکات مالشان را می دهند.
بعضى از آیات ، رجال با ایمان را تعریف می کند، آن چنان به آیین آسمانى عشق می ورزند که نه تجارت پرسود، نه داد و ستد موقت ، مانع آنان از یاد خدا و خواندن نماز و دادن زکات نمی گردد.
رجال لا تلهیم تجاره و لابیع عن ذکر الله ، و اقام الصلوه و ایتا الزکاه (40) شیوه بعض انبیاءمانند حضرت اسماعیل (علیه السلام ) در زنگى این بود که به خانواده اش زکات را توصیه می کرد و کان یاءمر اهله بالصلوه و الزکاه (41) او اهل و عیان خود را به اداى نماز و زکات امر می فرمود.
قرآن معمار و بانیان مساجد را اهل نماز و زکات معرفى می کند، حق تعمیر مسجدها را مختص اهل ایمان و معتقد به روز رستاخیز می داند آنجا که می فرماید:
انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوه و آتى الزکاه (42)
مفهوم بعضى از آیات زکات دلالت داشت بر اینکه اهل نماز و زکات پیمان شکنى با خدا نمی کنند مانند آیه 83 سوره بقره زیرا پیمانى که خدا از بندگانش (بنى اسرائیل ) گرفت ، پیمانى است که روى عقل و فطرت و انبیا واسطه آن بوده اند. على القاعده چنین پیمانى قابل نقض و شکستن نیست و آیه 12 سوره مائده و لقد اخذ الله میثاق بین اسرائیل … الایه دو نکته جالب از آیه فوق استنباط می شود:

1- نقاى بنى اسرائیل دوازده تن بودند، پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) فرموده خلفاى بعد از من نیز دوازده نفرند، به اندازه نقباى بنى اسرائیل . (43) نخستین آنان على بن ابى طالب و آخرینشان حضرت مهدى (علیه السلام ) است .
2- آنان که به پیمان الهى وفا دارند چند شرط را رعایت می کنند: نماز به پا می دارند، زکات می دهند، ایمان می آورند و پیامبران را یارى می کنند و بدون اینها پیمانى باقى نمی ماند و لطف الهى منقطع می شود.
به این ترتیب آیات مربوط به زکات هر یک از زاویه خاصى موجب استحکام اعتقاد قلبى دین باوران بوده و بیان آثار دنیوى و اخروى زکات را در بردارد و سعادتمندى زکات دهندگان را گوشزد نموده است و اینکه اگر اینان زکات می دهند از روى اخلاص است اگر عبادت می کنند براى خداست ، اگر انفاق می نمایند، باطیب خاطر و نیت و قرب الهى انجام می دهند، چرا که هدف آنان عبودیت و خشنودى خداست نه دنیا و جمع ثروت .

بنابراین ثروت را وسیله اى می دانند براى رسیدن به مقام بندگى و رسیدن به هدف . مثل حضرت على (علیه السلام ) که براى تحصیل ثروت تلاش ‍ می کرد قنات و چاه و چشمه هاى بسیارى را احداث و آباد کرد، نخلستانهاى فراوانى به وجود آورد ولى براى خود نگه نمی داشت ، براى ورثه نمی گذاشت ، خودش را به سرمایه و پول وابسته نمی کرد و پس از بدست آوردن ، همه را در راه خدا انفاق می نمود و یا وقف می کرد، چون هدف آن بزرگوار از این تلاش ها و کوششها بندگى خدا بود نه چیز دیگر.
مؤ منانى که اموال آنها مشمول زکات و خمس می شود مورد لطف خداوند واقع شده اند و این سعادت را به دست آورده اند که مال را وسیله قرار داده تا هدف اصلى که سعادت را به دست آورده اند که مال را وسیله قرار داده تا به هدف اصلى که سعادت و عاقبت بخیرى است برسند و اگر از این نعمت و فرصت استفاده نکنند در خسران جبران ناپذیرى واقع می شوند و در حب مال دنیا ذوب می گردند. ذلک هو الخسران المبین .

پی نوشت:

1-سروه الم سجده / 17
2- این حدیث را بسیارى از جمله شیخ طبرسى در مجمع البیان و آلوسى در روح المعانى و قرطبى در تفسیرش نقل کرده اند. محدثان مشهور، بخارى و مسلم نیز آن را در کتب خود آورده اند. به نقل از تفسیر نمونه ج 17، ص 149، این حدیث شریف درباره ثواب روزه گرفتن در ماه رجب و ثواب تعمیر و زیارت قبور ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین در کتاب وسائل آمده است ج 7 اءبواب الصوم المندوب ص 352، ج 10 اءبواب المزار ص 298.
3- گفتار وعاظ محدث زاده ، ص 375.
4- آل عمران آیه 103
5-سوره مائده ، آیه 11
6- استفاده از تفسیر مجمع البیان ، ج 2 / سوره مائده / 171
7- سوره مائده / 13
8- تفسیر نور، ج 3 ص 43
9- سوره اعراف / 156
10- سوره اعراف / 156
11- سوره اعراف / 157
12- سوره اعراف آیه 157
13- مفردات راغب ، ص 192
14- تفسیر المیزان ج / 303
15- ج 8 ص 303
16- المیزان ج 8 / 303
17- کافى ، ج 2، ص 18، در این روایت اسلام بر پنج پایه استوار گردیده یکى از آنها زکات است .
18- تفسیر صافى ، ج 2 / 126
19- الشقاءو الشقاوه نقیض السعاده صحاح العغه (شقى )
20- در روایت تفسیر قمی به نقل از المیزان ج 14/67 و اصول کافى 2/86 به نقل از تفسیر نمونه می خوانیم : خداوند اسماعیل را به صادق الوعد توصیف فرموده : زیرا او در وفاى به عهد فلوق العاده جدى و پایبند بود. با کسى در محلى وعده اى گذارده بود او نیامد، اسماعیل همچنان تا یکسال در انتظار او بود. هنگامی که بعد از این مدت آمد، اسماعیل گفت من همواره در انتظار تو بودم . روسل گرامی به بعضى از اصحابش در مکه نزد خانه خدا و عده داد که بماند تا او برگدد، آن شخص رفت و فراموش کرد که باید برگردد، حضرت سه روز در انتظار او بماند. بعضى از دوستان که از جریان باخبر بودند، آمد و از پیغمبر عذرخوابى کرد. المیزان ج 16 / 68.
21- سوره شعراء/ 214
22- فرق بین نبوت و رسالت با امامت این است که نبى و رسول رابط بین مردم و خداوند می باشند. در امور و فیوضات ظاهریه به عبارت دیگر فقط دستورات الهى را دریافت می کنند و آن را به مردم ابلاغ می کنند هم مژده بهشت را در برابر کارهاى خوب می دهند و هم از گناهان بیم دوزخ را بیان یم نمایند. اما امام رابط بین مردم و پرودگار است و اعطاى فیوضات باطنیه و پرورش دادن انسانها و به اجرا در آوردن برنامه هاى الهى ، چه به وسیله تشکیل حکومت عدل و چه از راه تربیت نفوس متعده در حقیقت مقام امامت مقام تحقق بخشیدن به تمام برنامه هاى دینى است که همان ایصال به مطلوب می باشد، امام درست مانند خورشید است . که با اشعه و انوار خود موجودات زنده را پرورش می دهد و توانایى هاى بالقوه را به فعلیت می رساند. (تفسیرالمیزان و نمونه به تربیت ج 14/333 ج 13/455.

23- تفسیر المیزان ج 14 ص 337 بنقل از کافى و عیون اخبارالرضا.
24- تفسیرالمیزان ، ج 9/209؟
25- پیشین .
26- سوره حج / 78
27- ج 2 / 136
28- تفسیر المیزان ، ج 15/7
29- سوره نور / 38
30- خطبه 190، 213 فیض الاسلام .
31- نهج البلاغه ، خطبه 190.
32- سوره فصلت / 7
33- سوره یوسف / 106
34- المیزان ، ج 11 / 308
35- تفسیر المیزان چ 11/ 309
36- سوره نساء / 150
37- با استفاده از تفسیر نمونه ج 20 / 217 وتفسیر ابوالفتوح ذیل آیه مورد بحث
38- سوره بقره آیه 83 و 110 و آیات دیگر.
39- سوره مؤ منون آیه 4
40- سوره نور، آیه 37
41- سوره مریم ، آیه 55
42- سوره توبه آیه 18
43- مسند امام احمدبن حنبل ج 1، ص 398، به نقل تقسیر نور، ج 3 ص 42.

منابع:
احمد محسنى گرکانى،زکات براى همه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا