در عزای حسین آسمان سینه زد
هم زمین ناله کرد هم زمان سینه زد
درسما هر کجا بزم غم شد به پا
جبرئیل امین بی امان سینه زد
عرش حق شد سیه پوش از این ماجرا
زین الم هر ملک در جنان سینه زد
سر نهاده به زانوی غم فاطمه
ضجه ها میزد ازعمق جان سینه زد
گرد نعش به خون خفته ی کشته ای
کودکی دیده تر نوحه خوان سینه زد
خواهری بی قرار در کنار تن
بی سر و پاره ای خون فشان سینه زد
درعزای سری خون چکان بر سنان
دختری خسته و ناتوان سینه زد
در عزای حسین آسمان سینه زد
هم زمین ناله کرد هم زمان سینه زد
صوت قرآن چون گوش آمد از روی نی
نیزه دار حسین ناگهان سینه زد
قتل گاه حسین عصر عاشورا که شد
بر تن سرور کشتگان سینه زد
کاروان چون گذشت از بر کشتگان
به شهیدان نصر دُر فشان سینه زد
اهل کوفه همه غرق شادی و شور
میزبان خنده کرد میهمان سینه زد
در عزای حسین آسمان سینه زد
هم زمین ناله کرد هم زمان سینه زد