معاد در قرآن

سرنوشت کسی که خدا را نشناخته در قیامت چیست؟

با توجه به این که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده: هر انسانى با توجه به اعمالى که انجام می دهد، در قیامت سنجیده می شود (با بهشتى است یا جهنمی)، انسانى که از همان اوّل دیوانه بوده یا خدا را نشناخته است؛ مانند سرخ پوستى که در جنگل زندگى کرده و هیچ شناختى از خداوند نداشته و یا ندارد، پس چگونه هدایت می شود، سرنوشت او در قیامت چیست؟ خداوند چه جایگاه و مقامی را به چنین انسانى می دهد؟

دیوانگان مادامی که در دنیا با این کیفیت باشند، تکلیف ندارند و در آخرت مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت، زیرا یکى از شرایط تکلیف، عقل است. امام باقر(ع) می فرماید: خداوند در قیامت در حساب بندگان به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقت و سخت گیرى می کند.[32]
هم چنین در مورد افرادى که از اسلام و حقانیت آن آگاه نشده اند، به علت آن که هیچ گونه وسیله اى در اختیار آنها نبوده و عقل ناقص آنها توان تحلیل حقایق و عقاید دینى را نداشته اند که به آنها «مستضعف فکرى» گفته شود، تکلیفى متوجه آنان نمی شود و در پیشگاه خداوند متعال معذور خواهند بود؛ مستضعفان افرادى هستند که از نظر فکرى یا بدنى یا اقتصادى آن چنان ضعیف اند که قادر به شناسایى حق از باطل نشوند و یا این که با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ناتوانى جسمی یا ضعف مالى و یا محدودیت هایى که محیط بر آنها تحمیل کرده، قادر به انجام دادن وظایف خود به طور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند؛ مثلا همان گونه که در پرسش اشاره شده، در سرزمینى قرار گرفته اند که بیشتر آنان کافراند و قدرت به دست آنان است و عالم دینى هم وجود ندارد که معارف دین را به آنها برساند و یا محیط کفر و ترس اجازه نمی دهد به آن معارف عمل کنند و از سوى دیگر قدرت بیرون آمدن از آن جا و رفتن به محیط اسلام را هم ندارند و یا این که اصلا به ذهنش خطور نکرده که دین حقى وجود دارد؛ عفو و مغفرت خداوند متعال شامل حال چنین کسانى شده، داخل دوزخ نمی شوند؛ بلکه در آن جا امتحان می شوند، پس اگر در مقابل امر ذات مقدس حق ایستادگى نکنند و اطاعت کردند، به جهنم نمی روند؛ بلکه اهل نجات خواهند بود.
خداوند متعال درباره این افراد می فرماید: (إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَ نِ لاَ یسْتَطِیعُونَ حِیلَهً وَلاَ یهْتَدُونَ سَبِیلاً)[33]؛ مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستى که چاره جویى نتوانند و راهى نیابند.[34]
—————
[32] کلینى، کافى، ج 1، ص 11.
[33] نساء، آیه 98.
[34] ر.ک: المیزان، ج 5، ص 48؛ تفسیر نمونه، ج 4، ص 83 ـ 88؛ شیخ حسین ربانى میانجى، معاد، ص 353 ـ 365.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا