ترجمه فارسی قرآن

ترجمه سوره زخرف – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
حم. (۱)

سوگند به کتاب مبین (و روشنگر)، (2)

که ما آن را قرآنى فصیح و عربى قرار دادیم، شاید شما (آن را) درک کنید! (۳)

و آن در «ام‏الکتاب‏» ( لوح محفوظ) نزد ما بلندپایه و استوار است! (4)

آیا این ذکر ( قرآن) را از شما بازگیریم بخاطر اینکه قومی اسرافکارید؟! (5)

چه بسیار پیامبرانى که (براى هدایت) در میان اقوام پیشین فرستادیم; (6)

ولى هیچ پیامبرى به سوى آنها نمی‏آمد مگر اینکه او را استهزا می‏کردند. (7)

ولى ما کسانى را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت. (۸)

هر گاه از آنان بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما می‏گویند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفریده است‏»! (9)

همان کسى که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راه‏هایى آفرید باشد، که هدایت شوید (و به مقصد برسید)! (۱۰)

همان کسى که از آسمان آبى فرستاد بمقدار معین، و بوسیله آن سرزمین مرده را حیات بخشیدیم; همین گونه (در قیامت از قبرها) شما را خارج می‏سازند! (۱۱)

و همان کسى که همه زوجها را آفرید، وبراى شما از کشتیها و چهارپایان مرکبهایى قرارداد که بر آن سوار می‏شوید، (۱2)

تا بر پشت آنها بخوبى قرار گیرید; سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکر شوید و بگویید: «پاک و منزه است کسى که این را مسخر ما ساخت، وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم; (۱۳)

و ما به سوى پروردگارمان بازمی‏گردیم!» (۱4)

آنها براى خداوند از میان بندگانش جزئى قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند); انسان کفران‏کننده آشکارى است! (۱5)

آیا از میان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب کرده و پسران را براى شما برگزیده است؟! (۱6)

در حالى که هرگاه یکى از آنها را به همان چیزى که براى خداوند رحمان شبیه قرار داده ( به تولد دختر) بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه می‏شود و خشمگین می‏گردد! (۱7)

آیا کسى را که در لابلاى زینتها پرورش می‏یابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست (فرزند خدا می‏خوانید)؟! (۱۸)

آنها فرشتگان را که بندگان خداوند رحمانند مؤنث پنداشتند; آیا شاهد آفرینش آنها بوده اند؟ ! گواهى آنان نوشته می‏شود و (از آن) بازخواست خواهند شد! (۱9)

آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان می‏خواست ما آنها را پرستش نمی‏کردیم!» ولى به این امر هیچ گونه علم و یقین ندارند و جز دروغ چیزى نمی‏گویند! (2۰)

یا اینکه ما کتابى پیش از این به آنان داده‏ایم و آنها به آن تمسک می‏جویند؟! (2۱)

بلکه آنها می‏گویند: «ما نیاکان خود را بر آئینى یافتیم، و ما نیز به پیروى آنان هدایت یافته‏ایم.; س‏ذللّه (22)

و این‏گونه در هیچ شهر و دیارى پیش از تو پیامبر انذارکننده‏اى نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: «ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا می‏کنیم.» (2۳)

(پیامبرشان) گفت: «آیا اگر من آیینى هدایت‏بخش‏تر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم (باز هم انکار می‏کنید)؟!» گفتند: «(آرى،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏اید کافریم! س‏ذللّه (24)

به همین جهت از آنها انتقام گرفتیم; بنگر پایان کار تکذیب‏کنندگان چگونه بود! (25)

و به خاطر بیاور هنگامی را که ابراهیم به پدرش ( عمویش آزر) و قومش گفت: «من از آنچه شما می‏پرستید بیزارم. (26)

مگر آن کسى که مرا آفریده، که او هدایتم خواهد کرد!» (27)

او کلمه توحید را کلمه پاینده‏اى در نسلهاى بعد از خود قرار داد، شاید به سوى خدا باز گردند! (2۸)

ولى من این گروه و پدرانشان را از مواهب دنیا بهره‏مند ساختم تا حق و فرستاده آشکار (الهى) به سراغشان آمد; (29)

هنگامی که حق به سراغشان آمد; گفتند: «این سحر است، و ما نسبت به آن کافریم‏»! (۳۰)

و گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از این دو شهر (مکه و طائف) ناز ل نشده است؟!» (۳۱)

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می‏کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند); و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‏آورى می‏کنند بهتر است! (۳2)

اگر (تمکن کفار از مواهب مادى) سبب نمی‏شد که همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى کسانى که به (خداوند) رحمان کافر می‏شدند خانه‏هایى قرار می‏دادیم با سقفهایى از نقره و نردبانهایى که از آن بالا روند، (۳۳)

و براى خانه‏هایشان درها و تختهایى (زیبا و نقره‏اى) قرار می‏دادیم که بر آن تکیه کنند; (۳4)

و انواع زیورها; ولى تمام اینها بهره زندگى دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است! (۳5)

و هر کس از یاد خدا روى‏گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! (۳6)

و آنها ( شیاطین) این گروه را از راه خدا بازمی‏دارند، در حالى که گمان می‏کنند هدایت‏یافتگان حقیقى آنها هستند! (۳7)

تا زمانى که (در قیامت) نزد ما حاضر شود می‏گوید: اى کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود; چه بد همنشینى بودى! (۳۸)

ولى به آنها می‏گوییم:) هرگز این گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا که ظلم کردید; و همه در عذاب مشترکید! (۳9)

(اى پیامبر!) آیا تو می‏توانى سخن خود را به گوش کران برسانى، یا کوران و کسانى را که در گمراهى آشکارى هستند هدایت کنى؟! (4۰)

و هرگاه تو را از میان آنها ببریم، حتما از آنان انتقام خواهیم گرفت; (4۱)

یا اگر (زنده بمانى و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده‏ایم به تو نشان دهیم، باز ما بر آنها مسلطیم! (42)

آنچه را بر تو وحى شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمی. (4۳)

و این مایه یادآورى (و عظمت) تو و قوم تو است و بزودى سوال خواهید شد. (44)

از رسولانى که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش قرار دادیم؟! (45)

ما موسى را با آیات خود به سوى فرعون و درباریان او فرستادیم; (موسى به آنها) گفت: «من فرستاده پروردگار جهانیانم‏» (46)

ولى هنگامی که او آیات ما را براى آنها آورد، به آن می‏خندیدند! (47)

ما هیچ آیه (و معجزه‏اى) به آنان نشان نمی‏دادیم مگر اینکه از دیگرى بزرگتر (و مهمتر) بود; و آنها را به (انواع) عذاب گرفتار کردیم شاید بازگردند! (4۸)

(وقتى گرفتار بلا می‏شدند می)گفتند: «اى ساحر! پروردگارت را به عهدى که با تو کرده بخوان (تا ما را از این بلا برهاند) که ما هدایت خواهیم یافت (و ایمان می‏آوریم)!» (49)

اما هنگامی که عذاب را از آنها برطرف می‏ساختیم پیمان خود را می‏شکستند! (5۰)

فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آیا حکومت مصر از آن من نیست، و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیا نمی‏بینید؟ (5۱)

مگر نه این است که من از این مردى که از خانواده و طبقه پستى است و هرگز نمی‏تواند فصیح سخن بگوید برترم؟ (52)

(اگر راست می‏گوید) چرا دستبندهاى طلا به او داده نشده، یا اینکه چرا فرشتگان دوشادوش او نیامده‏اند (تا گفتارش را تایید کنند)؟! (5۳)

(فرعون) قوم خود را سبک شمرد، در نتیجه از او اطاعت کردند; آنان قومی فاسق بودند! (54)

اما هنگامی که ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتیم و همه را غرق کردیم. (55)

و آنها را پیشگامان (در عذاب) و عبرتى براى دیگران قرار دادیم. (56)

و هنگامی که درباره فرزند مریم مثلى زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فریاد راه انداختند. (57)

و گفتند: «آیا خدایان ما بهترند یا او ( مسیح)؟! (اگر معبودان ما در دوزخند، مسیح نیز در دوزخ است، چرا که معبود واقع شده)!» ولى آنها این مثل را جز از طریق جدال (و لجاج) براى تو نزدند; آنان گروهى کینه‏توز و پرخاشگرند! (5۸)

مسیح فقط بنده‏ اى بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائیل قرار دادیم. (59)

و هرگاه بخواهیم به جاى شما در زمین فرشتگانى قرار می‏دهیم که جانشین (شما) گردند! (6۰)

و او ( مسیح) سبب آگاهى بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسى گواه نزدیکى رستاخیز است); هرگز در آن تردید نکنید; و از من پیروى کنید که این راه مستقیم است! (6۱)

و شیطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، که او دشمن آشکار شماست! (62)

و هنگامی که عیسى دلایل روشن (براى آنها) آورد گفت: «من براى شما حکمت آورده‏ام، و آمده‏ام تا برخى از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم; پس تقواى الهى پیشه کنید و از من اطاعت نمایید! (6۳)

خداوند پروردگار من و پروردگار شماست; (تنها) او را پرستش کنید که راه راست همین است! س‏ذللّه (64)

ولى گروه‏هایى از میان آنها (درباره مسیح) اختلاف کردند (و بعضى او را خدا پنداشتند); واى بر کسانى که ستم کردند از عذاب روزى دردناک! (65)

آیا جز این انتظار دارند که قیامت ناگهان به سراغشان آید در حالى که نمی‏فهمند؟ (66)

دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران! (67)

اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین می‏شوید! (6۸)

همان کسانى که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند. (69)

(به آنها خطاب می‏شود:) شما و همسرانتان در نهایت شادمانى وارد بهشت شوید! (7۰)

(این در حالى است که) ظرفها(ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها می‏گردانند; و در آن (بهشت) آنچه دلها می‏خواهد و چشمها از آن لذت می‏برد موجود است; و شما همیشه در آن خواهید ماند! (7۱)

این بهشتى است که شما وارث آن می‏شوید بخاطر اعمالى که انجام می‏دادید! (72)

و در آن براى شما میوه‏هاى فراوان است که از آن می‏خورید. (7۳)

(ولى) مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه می‏مانند. (74)

هرگز عذاب آنان تخفیف نمی‏یابد، و در آنجا از همه چیز مایوسند. (75)

ما به آنها ستم نکردیم، آنان خود ستمکار بودند! (76)

آنها فریاد می‏کشند: «اى مالک دوزخ! (اى کاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)! س‏ذللّه می‏گوید: «شما در این جا ماندنى هستید!» (77)

ما حق را براى شما آوردیم; ولى بیشتر شما از حق کراهت داشتید! (7۸)

بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند; ما نیز اراده محکمی (درباره آنها) داریم! (79)

آیا آنان می‏پندارند که ما اسرار نهانى و سخنان درگوشى آنان را نمی‏شنویم؟ آرى، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‏نویسند! (۸۰)

بگو: «اگر براى خداوند فرزندى بود، من نخستین پرستنده او بودم!» (۸۱)

منزه است پروردگار آسمانها و زمین، پروردگار عرش، از توصیفى که آنها می‏کنند! (۸2)

آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‏ور باشند و سرگرم بازى شوند تا روزى را که به آنها وعده داده شده است ملاقات کنند (و نتیجه کار خود را ببینند)! (۸۳)

و کسى است که در آسمان معبود است و در زمین معبود; و او حکیم و علیم است! (۸4)

پر برکت و پایدار است کسى که حکومت آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است از آن اوست; و آگاهى از قیام قیامت نزد اوست و به سوى او بازگردانده می‏شوید! (۸5)

کسانى را که غیر از او می‏خوانند قادر بر شفاعت نیستند; مگر آنها که شهادت به حق داده‏اند و بخوبى آگاهند! (۸6)

و اگر از آنها بپرسى چه کسى آنان را آفریده، قطعا می‏گویند: خدا; پس چگونه از عبادت او منحرف می‏شوند؟! (۸7)

آنها چگونه از شکایت پیامبر که می‏گوید: «پروردگارا! اینها قومی هستند که ایمان نمی آورند س‏ذللّه (غافل می‏شوند؟!) (۸۸)

پس (اکنون که چنین است) از آنان روى برگردان و بگو: «سلام بر شما»، اما بزودى خواهند دانست! (۸9)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا