ترجمه فارسی قرآن

ترجمه سوره غافر – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

حم. (۱)

این کتابى است که از سوى خداوند قادر و دانا نازل شده است. (۲)

خداوندى که آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، داراى مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است; هیچ معبودى جز او نیست; و بازگشت (همه شما) تنها بسوى اوست. (۳)

تنها کسانى که در آیات ما مجادله می‏کنند که (از روى عناد) کافر شده‏اند; پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرت‏نمایى آنان) تو را بفریبد! (۴)

پیش از آنها قوم نوح و اقوامی که بعد از ایشان بودند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند; و هر امتى در پى آن بود که توطئه کند و پیامبرش را بگیرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند; اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم); ببین که مجازات من چگونه بود! (۵)

و این گونه فرمان پروردگارت درباره کسانى که کافر شدند مسلم شده که آنها همه اهل آتشند! (۶)

فرشتگانى که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن (طواف می‏کنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را می‏گویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار می‏کنند (و می گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است; پس کسانى راکه توبه کرده و راه تو را پیروى می‏کنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (۷)

پروردگارا! آنها را در باغهاى جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‏اى وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی! (۸)

و آنان را از بدیها نگاه دار، و هر کس را که در آن روز از بدیها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساخته‏اى; و این است همان رستگارى عظیم! (۹)

کسانى را که کافر شدند روز قیامت صدا می‏زنند که عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بیشتر است، چرا که بسوى ایمان دعوت می‏شدید، ولى انکار می‏کردید! (۱۰)

آنها می‏گویند: «پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى; اکنون به گناهان خود معترفیم; آیا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟» (۱۱)

این بخاطر آن است که وقتى خداوند به یگانگى خوانده می‏شد انکار می‏کردید، و اگر براى او همتایى می‏پنداشتند ایمان می‏آوردید; اکنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود کیفر می‏دهد). (۱۲)

او کسى است که آیات خود را به شما نشان می‏دهد و از آسمان براى شما روزى (با ارزشى) می‏فرستد; تنها کسانى متذکر این حقایق می‏شوند که بسوى خدا باز می‏گردند. (۱۳)

(تنها) خدا را بخوانید و دین خود را براى او خالص کنید، هرچند کافران ناخشنود باشند! (۱۴)

او درجات (بندگان صالح) را بالا می‏برد، او صاحب عرش است، روح (مقدس) را به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد القاء می‏کند تا (مردم را) از روز ملاقات ( روز رستاخیز) بیم دهد! (۱۵)

روزى که همه آنان آشکار می‏شوند و چیزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند; (و گفته می‏شود: ) حکومت امروز براى کیست؟ براى خداوند یکتاى قهار است! (۱۶)

امروز هر کس در برابر کارى که انجام داده است پاداش داده می‏ شود; امروز هیچ ظلمی نیست; خداوند سریع الحساب است! (۱۷)

و آنها را از روز نزدیک بترسان، هنگامی که از شدت وحشت دلها به گلوگاه می‏رسد و تمامی وجود آنها مملو از اندوه می‏گردد; براى ستمکاران دوستى وجود ندارد، و نه شفاعت کننده‏اى که شفاعتش پذیرفته شود. (۱۸)

او چشمهایى را که به خیانت می‏گردد و آنچه را سینه‏ها پنهان می‏دارند، می‏داند. (۱۹)

خداوند بحق داورى می‏کند، و معبودهایى را که غیر از او می‏خوانند هیچ گونه داورى ندارند; خداوند شنوا و بیناست! (۲۰)

آیا آنها روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ایجاد آثار مهم در زمین از اینها برتر بودند; ولى خداوند ایشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (۲۱)

این براى آن بود که پیامبرانشان پیوسته با دلایل روشن به سراغشان می‏آمدند، ولى آنها انکار می‏کردند; خداوند هم آنان را گرفت (و کیفر داد) که او قوى و مجازاتش شدید است! (۲۲)

ما موسى را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم… (۲۳)

بسوى فرعون و هامان و قارون; ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسیار دروغگو است!» (۲۴)

و هنگامی که حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران کسانى را که با موسى ایمان آورده‏اند بکشید و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذارید!» اما نقشه کافران جز در گمراهى نیست (و نقش بر آب می‏شود). (۲۵)

و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من می‏ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!» (۲۶)

موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه می‏برم از هر متکبرى که به روز حساب ایمان نمی‏آورد!» (۲۷)

و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان می‏داشت گفت: «آیا می‏خواهید مردى را بکشید بخاطر اینکه می‏گوید: پروردگار من «الله‏» است، در حالى که دلایل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهایى را که وعده می‏دهد به شما خواهد رسید; خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمی‏کند. (۲۸)

اى قوم من! امروز حکومت از آن شماست و در این سرزمین پیروزید; اگر عذاب خدا به سراغ ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد کرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمی‏دهم، و شما را جز به راه صحیح راهنمایى نمی‏کنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (۲۹)

آن مرد باایمان گفت: «اى قوم من! من بر شما از روزى همانند روز (عذاب) اقوام پیشین بیمناکم! (۳۰)

و از عادتى همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که بعد از آنان بودند (از شرک و کفر و طغیان) می‏ترسم; و خداوند ظلم و ستمی بر بندگانش نمی‏خواهد. (۳۱)

اى قوم من! من بر شما از روزى که مردم یکدیگر را صدا می‏زنند (و از هم یارى می‏ طلبند و صدایشان به جایى نمی‏رسد) بیمناکم! (۳۲)

همان روزى که روى می‏گردانید و فرار می‏کنید; اما هیچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نیست; و هر کس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدایت‏کننده‏اى براى او نیست! (۳۳)

پیش از این یوسف دلایل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود تردید داشتید; تا زمانى که از دنیا رفت، گفتید: هرگز خداوند بعد از او پیامبرى مبعوث نخواهد کرد! این گونه خداوند هر اسرافکار تردیدکننده‏اى را گمراه می‏سازد! (۳۴)

همانها که در آیات خدا بى‏آنکه دلیلى برایشان آمده باشد به مجادله برمی‏خیزند; (این کارشان) خشم عظیمی نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آورده‏اند به بار می‏آورد; این گونه خداوند بر دل هر متکبر جبارى مهر می‏نهد!» (۳۵)

فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شاید به وسایلى دست یابم، (۳۶)

وسایل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم; هر چند گمان می‏کنم او دروغگو باشد!; س‏ذللّه اینچنین اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه کرد و از راه حق باز داشته شد; و توطئه فرعون (و همفکران او) جز به نابودى نمی‏انجامد! (۳۷)

کسى که (از قوم فرعون) ایمان آورده بود گفت: «اى قوم من! از من پیروى کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم. (۳۸)

اى قوم من! این زندگى دنیا، تنها متاع زودگذرى است; و آخرت سراى همیشگى است! (۳۹)

هر کس بدى کند، جز بمانند آن کیفر داده نمی‏شود; ولى هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد -خواه مرد یا زن- در حالى که مؤمن باشد آنها وارد بهشت می‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد. (۴۰)

اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات دعوت می‏کنم، اما شما مرا بسوى آتش فرا می‏خوانید؟! (۴۱)

مرا دعوت می‏کنید که به خداوند یگانه کافر شوم و همتایى که به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى که من شما را بسوى خداوند عزیز غفار دعوت می‏کنم! (۴۲)

قطعا آنچه مرا بسوى آن می‏خوانید، نه دعوت (و حاکمیتى) در دنیا دارد و نه در آخرت; و تنها بازگشت ما در قیامت بسوى خداست; و مسرفان اهل آتشند! (۴۳)

و بزودى آنچه را به شما می‏گویم به خاطر خواهید آورد! من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست!» (۴۴)

خداوند او را از نقشه‏ هاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد! (۴۵)

عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه می‏شوند; و روزى که قیامت برپا شود (می‏فرماید:) «آل فرعون را در سخت‏ترین عذابها وارد کنید!» (۴۶)

به خاطر بیاور هنگامی را که در آتش دوزخ با هم محاجه می‏کنند; ضعیفان به مستکبران می‏گویند: «ما پیرو شما بودیم، آیا شما (امروز) سهمی از آتش را بجاى ما پذیرا می‏شوید؟!» (۴۷)

مستکبران می‏گویند: «ما همگى در آن هستیم، زیرا خداوند در میان بندگانش (بعدالت) حکم کرده است!» (۴۸)

و آنها که در آتشند به ماموران دوزخ می‏گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد!» (۴۹)

آنها می‏گویند: «آیا پیامبران شما دلایل روشن برایتان نیاوردند؟!» می‏گویند: «آرى!» آنها می‏گویند: «پس هر چه می‏خواهید (خدا را) بخوانید; ولى دعاى کافران (به جایى نمی‏رسد و) جز در ضلالت نیست!» (۵۰)

ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده‏اند، در زندگى دنیا و (در آخرت) روزى که گواهان به پا می‏خیزند یارى می‏دهیم! (۵۱)

روزى که عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمی‏ بخشد; و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جایگاه) بد نیز براى‏آنان است. (۵۲)

و ما به موسى هدایت بخشیدیم، و بنى اسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. (۵۳)

کتابى که مایه هدایت و تذکر براى صاحبان عقل بود! (۵۴)

پس (اى پیامبر!) صبر و شکیبایى پیشه کن که وعده خدا حق است، و براى گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور! (۵۵)

کسانى که در آیات خداوند بدون دلیلى که براى آنها آمده باشد ستیزه‏جویى می‏کنند، در سینه‏هایشان فقط تکبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست! (۵۶)

آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است، ولى بیشتر مردم نمی‏دانند. (۵۷)

هرگز نابینا و بینا یکسان نیستند; همچنین کسانى که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏اند با بدکاران یکسان نخواهند بود; اما کمتر متذکر می‏شوید! (۵۸)

روز قیامت به یقین آمدنى است، و شکى در آن نیست; ولى اکثر مردم ایمان نمی آورند! (۵۹)

پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم! کسانى که از عبادت من تکبر می‏ورزند به زودى با ذلت وارد دوزخ می‏شوند!» (۶۰)

خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید، و روز را روشنى‏ بخش قرار داد; خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است; ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمی‏کنند! (۶۱)

این است خداوند، پروردگار شما که آفریننده همه چیز است; هیچ معبودى جز او نیست; با این حال چگونه از راه حق منحرف می‏شوید؟! (۶۲)

اینچنین کسانى که آیات خدا را انکار می‏کردند (از راه راست) منحرف می‏شوند! (۶۳)

خداوند کسى است که زمین را براى شما جایگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان); و شما را صورتگرى کرد، و صورتتان را نیکو آفرید; و از چیزهایى پاکیزه به شما روزى داد; این است خداوند پروردگار شما! جاوید و پربرکت است خداوندى که پروردگار عالمیان است! (۶۴)

زنده (واقعى) اوست; معبودى جز او نیست; پس او را بخوانید در حالى که دین خود را براى او خالص کرده‏اید! ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است! (۶۵)

بگو: «من نهى شده‏ام از اینکه معبودهایى را که شما غیر از خدا می‏خوانید بپرستم، چون دلایل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است; و مامورم که تنها در برابر پروردگار عالمیان تسلیم باشم!» (۶۶)

او کسى است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شکم مادر) بیرون می‏فرستد، بعد به مرحله کمال قوت خود می‏رسید، و بعد از آن پیر می‏شوید و (در این میان) گروهى از شما پیش از رسیدن به این مرحله می‏میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود می‏رسید; و شاید تعقل کنید! (۶۷)

او کسى است که زنده می‏کند و می‏میراند; و هنگامی که کارى را مقرر کند، تنها به آن می‏گوید: «موجود باش!» بى‏درنگ موجود می‏شود! (۶۸)

آیا ندیدى کسانى را که در آیات خدا مجادله می‏کنند، چگونه از راه حق منحرف می شوند؟! (۶۹)

همان کسانى که کتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستاده‏ایم تکذیب کردند; اما بزودى (نتیجه کار خود را) می‏دانند! (۷۰)

در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را می‏ کشند… (۷۱)

و در آب جوشان وارد می‏کنند; سپس در آتش دوزخ افروخته می‏شوند! (۷۲)

سپس به آنها گفته می‏شود: «کجایند آنچه را همتاى خدا قرار می‏دادید، (۷۳)

همان معبودهایى را که جز خدا پرستش می‏کردید؟!» آنها می‏گویند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند; بلکه ما اصلا پیش از این چیزى را پرستش نمی‏کردیم‏»! این گونه خداوند کافران را گمراه می‏سازد! (۷۴)

این (عذاب) بخاطر آن است که بناحق در زمین شادى می‏کردید و از روى غرور و مستى به خوشحالى می‏پرداختید! (۷۵)

از درهاى جهنم وارد شوید و جاودانه در آن بمانید; و چه بد است جایگاه متکبران! (۷۶)

پس (اى پیامبر) صبر کن که وعده خدا حق است; و هرگاه قسمتى از مجازاتهایى را که به آنها وعده داده‏ایم در حال حیاتت به تو ارائه دهیم، یا تو را (پیش از آن) از دنیا ببریم (مهم نیست); چرا که همه آنان را تنها بسوى ما باز می‏گردانند! (۷۷)

ما پیش از تو رسولانى فرستادیم; سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نکرده‏ایم; و هیچ پیامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بیاورد و هنگامی که فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد; و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد! (۷۸)

خداوند کسى است که چهارپایان را براى شما آفرید تا بعضى را سوار شوید و از بعضى تغذیه کنید. (۷۹)

و براى شما در آنها منافع بسیارى (جز اینها) است، تا بوسیله آنها به مقصدى که در دل دارید برسید; و بر آنها و بر کشتیها سوار می‏شوید. (۸۰)

او آیاتش را همواره به شما نشان می‏دهد; پس کدام یک از آیات او را انکار می‏کنید؟! (۸۱)

آیا روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چه شد؟! همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود; اما هرگز آنچه را به دست می‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نیاز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور کند)! (۸۲)

هنگامی که رسولانشان دلایل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى که خود داشتند خوشحال بودند (و غیر آن را هیچ می‏شمردند); ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر می‏گرفتند آنان را فراگرفت! (۸۳)

هنگامی که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: «هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایى که همتاى او می‏شمردیم کافر شدیم!» (۸۴)

اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان براى آنها سودى نداشت!این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند! (۸۵)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا