ترجمه سوره مریم – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

کهیعص (1)

(این) یادى است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‏اش زکریا… (2)

در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) پنهان خواند… (3)

گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده; و شعله پیرى تمام سرم را فراگرفته; و من هرگز در دعاى تو، از اجابت محروم نبوده‏ام! (4)

و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق پاسدارى از آیین تو را نگاه ندارند)! و (از طرفى) همسرم نازا و عقیم است; تو از نزد خود جانشینى به من ببخش… (5)

که وارث من و دودمان یعقوب باشد; و او را مورد رضایتت قرار ده!» (6)

اى زکریا! ما تو را به فرزندى بشارت می‏دهیم که نامش «یحیى‏» است; و پیش از این، همنامی براى او قرار نداده‏ایم! (7)

گفت: «پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود؟! در حالى که همسرم نازا و عقیم است، و من نیز از شدت پیرى افتاده شده‏ ام!» (8)

فرمود: «پروردگارت این گونه گفته (و اراده کرده)! این بر من آسان است; و قبلا تو را آفریدم در حالى که چیزى نبودى!» (9)

عرض کرد: «پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلم (با مردم) نخواهى داشت; در حالى که زبانت سالم است!» (10)

او از محراب عبادتش به سوى مردم بیرون آمد; و با اشاره به آنها گفت: «(بشکرانه این موهبت،) صبح و شام خدا را تسبیح گویید!» (11)

اى یحیى! کتاب (خدا) را با قوت بگیر! و ما فرمان نبوت (و عقل کافى) در کودکى به او دادیم! (12)

و رحمت و محبتى از ناحیه خود به او بخشیدیم، و پاکى (دل و جان)! و او پرهیزگار بود! (13)

او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود; و جبار (و متکبر) و عصیانگر نبود! (14)

سلام بر او، آن روز که تولد یافت، و آن روز که می‏میرد، و آن روز که زنده برانگیخته می‏شود! (15)

و در این کتاب (آسمانى)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانواده‏اش جدا شد، و در ناحیه شرقى (بیت المقدس) قرار گرفت; (16)

و میان خود و آنان حجابى افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوى او فرستادیم; و او در شکل انسانى بى‏عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد! (17)

او (سخت ترسید و) گفت: «من از شر تو، به خداى رحمان پناه می‏برم اگر پرهیزگارى! (18)

گفت: «من فرستاده پروردگار توام; (آمده‏ام) تا پسر پاکیزه‏اى به تو ببخشم!» (19)

گفت: «چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد؟! در حالى که تاکنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده‏اى هم نبوده‏ام!» (20)

گفت: «مطلب همین است! پروردگارت فرموده: این کار بر من آسان است! (ما او را می‏آفرینیم، تا قدرت خویش را آشکار سازیم;) و او را براى مردم نشانه‏اى قرار دهیم; و رحمتى باشد از سوى ما! و این امرى است پایان یافته (و جاى گفتگو ندارد)!» (21)

سرانجام (مریم) به او باردار شد; و او را به نقطه دور دستى برد (و خلوت گزید) (22)

درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایى کشاند; (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اى کاش پیش از این مرده بودم، و بکلى فراموش می‏شدم!» (23)

ناگهان از طرف پایین پایش او را صدا زد که: «غمگین مباش! پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است! (24)

و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه‏اى بر تو فرو می‏ریزد! (25)

(از این غذاى لذیذ) بخور; و (از آن آب گوارا) بنوش; و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هرگاه کسى از انسانها را دیدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه‏اى نذر کرده‏ام; بنابراین امروز با هیچ انسانى هیچ سخن نمی‏گویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!)» (26)

(مریم) در حالى که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد; گفتند: «اى مریم! کار بسیار عجیب و بدى انجام دادى! (27)

اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد کاره‏اى!!» (28)

(مریم) به او اشاره کرد; گفتند: «چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوییم؟!» (29)

(ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدایم; او کتاب (آسمانى) به من داده; و مرا پیامبر قرار داده است! (30)

و مرا -هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده; و تا زمانى که زنده‏ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است! (31)

و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده; و جبار و شقى قرار نداده است! (32)

و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولد شدم، و در آن روز که می‏میرم، و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد!» (33)

این است عیسى پسر مریم; گفتار حقى که در آن تردید می‏کنند! (34)

هرگز براى خدا شایسته نبود که فرزندى اختیار کند! منزه است او! هرگاه چیزى را فرمان دهد، می‏گوید: «موجود باش!» همان دم موجود می‏شود! (35)

و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش کنید; این است راه راست! (36)

ولى (بعد از او) گروه‏هایى از میان پیروانش اختلاف کردند; واى به حال کافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخیز)! (37)

در آن روز که نزد ما می‏آیند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بینایى پیدا می‏کنند! ولى این ستمگران امروز در گمراهى آشکارند! (38)

آنان را از روز حسرت ( روز رستاخیز که براى همه مایه تاسف است) بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان می‏یابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمی‏آورند! (39)

ما، زمین و تمام کسانى را که بر آن هستند، به ارث می‏بریم; و همگى بسوى ما بازگردانده می‏شوند! (40)

در این کتاب، ابراهیم را یاد کن، که او بسیار راستگو، و پیامبر (خدا) بود! (41)

هنگامی که به پدرش گفت: «اى پدر! چرا چیزى را می‏پرستى که نه می‏شنود، و نه می‏بیند، و نه هیچ مشکلى را از تو حل می‏کند؟! (42)

اى پدر! دانشى براى من آمده که براى تو نیامده است; بنابر این از من پیروى کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم! (43)

اى پدر! شیطان را پرستش مکن، که شیطان نسبت به خداوند رحمان، عصیانگر بود! (44)

اى پدر! من از این می‏ترسم که از سوى خداوند رحمان عذابى به تو رسد، در نتیجه از دوستان شیطان باشى!» (45)

گفت: «اى ابراهیم! آیا تو از معبودهاى من روى گردانى؟! اگر (از این کار) دست برندارى، تو را سنگسار می‏کنم! و براى مدتى طولانى از من دور شو!» (46)

(ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! من بزودى از پروردگارم برایت تقاضاى عفو می‏کنم; چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است! (47)

و از شما، و آنچه غیر خدا می‏خوانید، کناره‏گیرى می‏کنم; و پروردگارم را می‏خوانم; و امیدوارم در خواندن پروردگارم بى ‏پاسـخ نمانم!» (48)

هنگامی که از آنان و آنچه غیر خدا می‏پرستیدند کناره‏گیرى کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم; و هر یک را پیامبرى (بزرگ) قرار دادیم! (49)

و از رحمت خود به آنان عطا کردیم; و براى آنها نام نیک و مقام برجسته‏اى (در میان همه امتها) قرار دادیم! (50)

و در این کتاب (آسمانى) از موسى یاد کن، که او مخلص بود، و رسول و پیامبرى والا مقام! (51)

ما او را از طرف راست (کوه) طور فراخواندیم; و نجواکنان او را (به خود) نزدیک ساختیم; (52)

و ما از رحمت خود، برادرش هارون را -که پیامبر بود- به او بخشیدیم. (53)

و در این کتاب (آسمانى) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعده‏هایش صادق، و رسول و پیامبرى (بزرگ) بود! (54)

او همواره خانواده‏اش را به نماز و زکات فرمان می‏داد; و همواره مورد رضایت پروردگارش بود. (55)

و در این کتاب، از ادریس (نیز) یاد کن، او بسیار راستگو و پیامبر (بزرگى) بود. (56)

و ما او را به مقام والایى رساندیم. (57)

آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، و از کسانى که هدایت کردیم و برگزیدیم. آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده می‏شد به خاک می‏افتادند، در حالى که سجده می‏کردند و گریان بودند. (58)

اما پس از آنان، فرزندان ناشایسته‏اى روى کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروى نمودند; و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند دید! (59)

مگر آنان که توبه کنند، و ایمان بیاورند، و کار شایسته انجام دهند; چنین کسانى داخل بهشت می‏شوند، و کمترین ستمی به آنان نخواهد شد. (60)

وارد باغهایى جاودانى می‏شوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است; هر چند آن را ندیده‏اند; مسلما وعده خدا تحقق یافتنى است! (61)

در آن جا هرگز گفتار لغو و بیهوده‏اى نمی‏شنوند; و جز سلام در آن جا سخنى نیست; و هر صبح و شام، روزى آنان در بهشت مقرر است. (62)

این همان بهشتى است که به بندگان پرهیزگار خود، به ارث می‏دهیم. (63)

(پس از تاخیر وحى، جبرئیل به پیامبر عرض کرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمی‏شویم; آنچه پیش روى ما، و پشت سر ما، و آنچه میان این دو می‏باشد، همه از آن اوست; و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده (و نیست)! (64)

همان پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن; و در راه عبادتش شکیبا باش! آیا مثل و مانندى براى او می‏یابى؟! (65)

انسان می‏گوید: «آیا پس از مردن، زنده (از قبر) بیرون خواهم آمد؟!» (66)

آیا انسان به خاطر نمی‏آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالى که چیزى نبود؟! (67)

سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با شیاطین در قیامت جمع می‏کنیم; سپس همه را -در حالى که به زانو درآمده‏اند- گرداگرد جهنم حاضر می‏سازیم. (68)

سپس از هر گروه و جمعیتى، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده‏اند، جدا می‏کنیم. (69)

بعد از آن، ما بخوبى از کسانى که براى سوختن در آتش سزاوارترند، آگاهتریم! (70)

و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم می‏شوید; این امرى است حتمی و قطعى بر پروردگارت! (71)

سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایى می‏بخشیم; و ظالمان را -در حالى که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده‏اند- در آن رها می‏سازیم. (72)

و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده می‏شود، کافران به مؤمنان می‏گویند: «کدام یک از دو گروه ( ما و شما) جایگاهش بهتر، و جلسات انس و مشورتش زیباتر، و بخشش او بیشتر است؟ !» (73)

چه بسیار اقوامی را پیش از آنان نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از آنها بهتر بود، و هم ظاهرشان آراسته‏تر! (74)

بگو: «کسى که در گمراهى است، باید خداوند به او مهلت دهد تا زمانى که وعده الهى را با چشم خود ببینند: یا عذاب (این دنیا)، یا (عذاب) قیامت! (آن روز) خواهند دانست چه کسى جایش بدتر، و لشکرش ناتوانتر است!» (75)

(اما) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان می‏افزاید; و آثار شایسته‏اى که (از انسان) باقى می‏ماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! (76)

آیا دیدى کسى را که به آیات ما کافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراوانى به من داده خواهد شد»؟! (77)

آیا او از غیب آگاه گشته، یا نزد خدا عهد و پیمانى گرفته است؟! (78)

هرگز چنین نیست! ما بزودى آنچه را می‏گوید می‏نویسیم و عذاب را بر او مستمر خواهیم داشت! (79)

آنچه را او می‏گوید (از اموال و فرزندان)، از او به ارث می‏بریم، و به صورت تنها نزد ما خواهد آمد! (80)

و آنان غیر از خدا، معبودانى را براى خود برگزیدند تا مایه عزتشان باشد! (چه پندار خامی!) (81)

هرگز چنین نیست! به زودى (معبودها) منکر عبادت آنان خواهند شد; (بلکه) بر ضدشان قیام می‏کنند! (82)

آیا ندیدى که ما شیاطین را بسوى کافران فرستادیم تا آنان را شدیدا تحریک کنند؟! (83)

پس درباره آنان شتاب مکن; ما آنها (و اعمالشان) را به دقت شماره میکنیم! (84)

در آن روز که پرهیزگاران را دسته جمعى بسوى خداوند رحمان (و پاداشهاى او) محشور می‏کنیم… (85)

و مجرمان را (همچون شتران تشنه‏کامی که‏به سوى آبگاه می‏روند) به جهنم می‏رانیم… (86)

آنان هرگز مالک شفاعت نیستند; مگر کسى که نزد خداوند رحمان، عهد و پیمانى دارد. (87)

و گفتند: «خداوند رحمان فرزندى براى خود برگزیده است‏». (88)

راستى مطلب زشت و زننده‏اى گفتید! (89)

نزدیک است به خاطر این سخن آسمانها از هم متلاشى گردد، و زمین شکافته شود، و کوه‏ها بشدت فرو ریزد… (90)

از این رو که براى خداوند رحمان فرزندى قائل شدند! (91)

در حالى که هرگز براى خداوند رحمان سزاوار نیست که فرزندى برگزیند! (92)

تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، بنده اویند! (93)

خداوند همه آنها را احصا کرده، و به دقت شمرده است! (94)

و همگى روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر می‏شوند! (95)

مسلما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار می‏دهد! (96)

و ما فقط آن ( قرآن) را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بوسیله آن بشارت دهى، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار کنى. (97)

چه بسیار اقوام (بى‏ایمان و گنهکارى) را که پیش از آنان هلاک کردیم; آیا احدى از آنها را احساس می‏کنى؟! یا کمترین صدایى از آنان می‏شنوى؟! (98)

خروج از نسخه موبایل