ترجمه فارسی قرآن

ترجمه سوره ابراهیم – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

الر، (این) کتابى است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها(ى شرک و ظلم و جهل،) به سوى روشنایى (ایمان و عدل و آگاهى،) بفرمان پروردگارشان در آورى، بسوى راه خداوند عزیز و حمید. (1)

همان خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست; واى بر کافران از مجازات شدید (الهى)! (2)

همانها که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى‏دهند; و (مردم را) از راه خدا باز مى‏دارند; و مى‏خواهند راه حق را منحرف سازند; آنها در گمراهى دورى هستند! (۳)

ما هیچ پیامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستادیم; تا (حقایق را) براى آنها آشکار سازد; سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) هدایت مى‏کند; و او توانا و حکیم است. (۴)

ما موسى را با آیات خود فرستادیم; (و دستور دادیم:) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر! و س‏خ‏للّهایام الله‏» را به آنان یاد آور! در این، نشانه‏هایى است براى هر صبر کننده شکرگزار! (۵)

و (به خاطر بیاور) هنگامى را که موسى به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانى که شما را از (چنگال) آل فرعون رهایى بخشید! همانها که شما را به بدترین وجهى عذاب مى‏کردند; پسرانتان را سر مى‏بریدند، و زنانتان را (براى خدمتگارى) زنده مى‏گذاشتند; و در این، آزمایش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود!» (۶)

و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود; و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است!» (۷)

و موسى (به بنى اسرائیل) گفت: «اگر شما و همه مردم روى زمین کافر شوید، (به خدا زیانى نمى‏رسد; چرا که) خداوند، بى‏نیاز و شایسته ستایش است!» (۸)

آیا خبر کسانى که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! «قوم نوح‏» و «عاد» و «ثمود» و آنها که پس از ایشان بودند; همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست; پیامبرانشان دلایل روشن براى آنان آوردند، ولى آنها (از روى تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏اید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانید، شک و تردید داریم!; س‏ذللّه (۹)

رسولان آنها گفتند: «آیا در خدا شک است؟! خدایى که آسمانها و زمین را آفریده; او شما را دعوت مى‏کند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعدمقررى شما را باقى گذارد!» آنها گفتند: «(ما اینها را نمى‏فهمیم! همین اندازه مى‏دانیم که) شما انسانهایى همانند ما هستید، مى‏خواهید ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستیدند بازدارید; شما دلیل و معجزه روشنى براى ما بیاورید!» (1۰)

پیامبرانشان به آنها گفتند: «درست است که ما بشرى همانند شما هستیم، ولى خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)، نعمت مى‏بخشد (و مقام رسالت عطا مى‏کند)! و ما هرگز نمى‏توانیم معجزه‏اى جز بفرمان خدا بیاوریم! (و از تهدیدهاى شما نمى‏هراسیم;) افراد باایمان باید تنها بر خدا توکل کنند! (11)

و چرا بر خدا توکل نکنیم، با اینکه ما را به راه‏هاى (سعادت) رهبرى کرده است؟! و ما بطور مسلم در برابر آزارهاى شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمى‏داریم)! و توکل‏کنندگان، باید فقط بر خدا توکل کنند!» (12)

(ولى) کافران به پیامبران خود گفتند: «ما قطعا شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه به آیین ما بازگردید!» در این حال، پروردگارشان به آنها وحى فرستاد که: «ما ظالمان را هلاک مى‏کنیم! (1۳)

و شما را بعد از آنان در زمین سکوت خواهیم داد، این (موفقیت)، براى کسى است که از مقام (عدالت) من بترسد; و از عذاب (من) بیمناک باشد!» (1۴)

و آنها (از خدا) تقاضاى فتح و پیروزى (بر کفار) کردند; و (سرانجام) هر گردنکش منحرفى نومید و نابود شد! (1۵)

به دنبال او جهنم خواهد بود; و از آب بد بوى متعفنى نوشانده مى‏شود! (1۶)

بزحمت جرعه جرعه آن را سرمى‏کشد; و هرگز حاضر نیست به میل خود آن را بیاشامد; و مرگ از هرجا به سراغ او مى‏آید; ولى با این همه نمى‏میرد! و بدنبال آن، عذاب شدیدى است! (1۷)

اعمال کسانى که به پروردگارشان کافر شدند، همچون خاکسترى است در برابر تندباد در یک روز طوفانى! آنها توانایى ندارند کمترین چیزى از آنچه را انجام داده‏اند، به دست آورند; و این همان گمراهى دور و دراز است! (1۸)

آیا ندیدى خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفریده است؟! اگر بخواهد، شما را مى‏برد و خلق تازه‏اى مى‏آورد! (1۹)

و این کار براى خدا مشکل نیست! (2۰)

و (در قیامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى‏شوند; در این هنگام، ضعفا ( دنباله‏روان نادان) به مستکبران (و رهبران گمراه) مى‏گویند: «ما پیروان شما بودیم! آیا (اکنون که بخاطر پیروى از شما گرفتار مجازات الهى شده‏ایم،) شما حاضرید سهمى از عذاب الهى را بپذیرید و از ما بردارید؟» آنها مى‏گویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت مى‏کردیم! (ولى کار از اینها گذشته است،) چه بیتابى کنیم و چه شکیبایى، تفاوتى براى ما ندارد; راه گریزى براى ما نیست!» (21)

و شیطان، هنگامى که کار تمام مى‏شود، مى‏گوید: «خداوند به شما وعده حق داد; و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلف کردم! من بر شما تسلطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید; خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلما ستمکاران عذاب دردناکى دارند! (22)

و کسانى را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغهاى بهشت وارد مى‏کنند; باغهایى که نهرها از زیر درختانش جارى است; به اذن پروردگارشان، جاودانه در آن مى‏مانند; و تحیت آنها در آن، «سلام‏» است. (2۳)

آیا ندیدى چگونه خداوند «کلمه طیبه‏» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‏اى تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! (2۴)

هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش مى‏دهد. و خداوند براى مردم مثلها مى‏زند، شاید متذکر شوند (و پند گیرند)! (2۵)

(همچنین) «کلمه خبیثه‏» (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکى تشبیه کرده که از روى زمین برکنده شده، و قرار و ثباتى ندارد. (2۶)

خداوند کسانى را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار مى‏دارد; هم در این جهان، و هم در سراى دیگر! و ستمگران را گمراه مى‏سازد، (و لطف خود را از آنها برمى‏گیرد) ; خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام مى‏دهد! (2۷)

آیا ندیدى کسانى را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سراى نیستى و نابودى کشاندند؟! (2۸)

(سراى نیستى و نابودى، همان) جهنم است که آنها در آتش آن وارد مى‏شوند; و بد قرارگاهى است! (2۹)

آنها براى خدا همتایانى قرار داده‏اند، تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند; بگو: «(چند روزى از زندگى دنیا و لذات آن) بهره گیرید; اما عاقبت کار شما به سوى آتش (دوزخ) است! س‏ذللّه (۳۰)

به بندگان من که ایمان آورده‏اند بگو نماز را برپا دارند; و از آنچه به آنها روزى داده‏ایم، پنهان و آشکار، انفاق کنند; پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه در آن خرید و فروش است، و نه دوستى! (نه با مال مى‏توانند از کیفر خدا رهایى یابند، و نه با پیوندهاى مادى!) (۳1)

خداوند همان کسى است که آسمانها و زمین را آفرید; و از آسمان، آبى نازل کرد; و با آن، میوه‏ها(ى مختلف) را براى روزى شما (از زمین) بیرون آورد; و کشتى‏ها را مسخر شما گردانید، تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند; و نهرها را (نیز) مسخر شما نمود; (۳2)

و خورشید و ماه را -که با برنامه منظمى درکارند- به تسخیر شما درآورد; و شب و روز را (نیز) مسخر شما ساخت; (۳۳)

و از هر چیزى که از او خواستید، به شما داد; و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است! (۳۴)

(به یاد آورید) زمانى را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این شهر ( مکه) را شهر امنى قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! (۳۵)

پروردگارا! آنها ( بتها) بسیارى از مردم را گمراه ساختند! هر کس از من پیروى کند از من است; و هر کس نافرمانى من کند، تو بخشنده و مهربانى! (۳۶)

پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمین بى‏آب و علفى، در کنار خانه‏اى که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند; تو دلهاى گروهى از مردم را متوجه آنها ساز; و از ثمرات به آنها روزى ده; شاید آنان شکر تو را بجاى آورند! (۳۷)

پروردگارا! تو مى‏دانى آنچه را ما پنهان و یا آشکار مى‏کنیم; و چیزى در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست! (۳۸)

حمد خداى را که در پیرى، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید; مسلما پروردگار من، شنونده (و اجابت کننده) دعاست. (۳۹)

پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا: دعاى مرا بپذیر! (۴۰)

پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا مى‏شود، بیامرز! (۴1)

گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام مى‏دهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را براى روزى تاخیر انداخته است که چشمها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت بازمى‏ایستد… (۴2)

گردنها را کشیده، سرها را به آسمان بلندکرده، حتى پلک چشمهایشان از حرکت بازمى‏ماند; زیرا به هر طرف نگاه کنند، آثار عذاب آشکار است!) و (در این حال) دلهایشان (فرومى‏ریزد; و از اندیشه و امید،) خالى مى‏گردد! (۴۳)

و مردم را از روزى که عذاب الهى به سراغشان مى‏آید، بترسان! آن روز که ظالمان مى‏گویند: س‏خ‏للّهپروردگارا! مدت کوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریم و از پیامبران پیروى کنیم!» (اما پاسـخ مى‏شنوند که:) مگر قبلا سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنایى براى شما نیست؟! (۴۴)

(آرى شما بودید که) در منازل (و کاخهاى) کسانى که به خویشتن ستم کردند، ساکن شدید; و براى شما آشکار شد چگونه با آنان رفتار کردیم; و براى شما، مثلها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید)! (۴۵)

آنها نهایت مکر (و نیرنگ) خود را به کار زدند; و همه مکرها (و توطئه‏هایشان) نزد خدا آشکار است، هر چند مکرشان چنان باشد که کوه‏ها را از جا برکند! (۴۶)

پس گمان مبر که خدا وعده‏اى را که به پیامبرانش داده، تخلف کند! چرا که خداوند قادر و انتقام گیرنده است. (۴۷)

در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهاى دیگرى) مبدل مى‏شود، و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى‏گردند! (۴۸)

و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجیر مى‏بینى! (که دستها و گردنهایشان را به هم بسته است!) (۴۹)

لباسهایشان از قطران ( ماده چسبنده بد بوى قابل اشتعال) است; و صورتهایشان را آتش مى‏پوشاند… (۵۰)

تا خداوند هر کس را، هر آنچه انجام داده، جزا دهد! به یقین، خداوند سریع الحساب است! (۵1)

این (قرآن،) پیام (و ابلاغى) براى (عموم) مردم است; تا همه به وسیله آن انذار شوند، و بدانند او خدا یکتاست; و تا صاحبان مغز (و اندیشه) پند گیرند! (۵2)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا