به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
الر، این آیات کتاب استوار و حکمت آمیز است! (۱)
آیا براى مردم، موجب شگفتى بود که به مردى از آنها وحى فرستادیم که مردم را (از عواقب کفر و گناه) بترسان، و به کسانى که ایمان آوردهاند بشارت ده که براى آنها، سابقه نیک (و پاداشهاى مسلم) نزد پروردگارشان است؟! (اما) کافران گفتند: «این مرد، ساحر آشکارى است!; (۲)
پروردگار شما، خداوندى است که آسمانها و زمین را در شش روز ( شش دوران) آفرید; سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبیر کار (جهان) پرداخت; هیچ شفاعت کنندهاى، جز با اذن او نیست; این است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش کنید! آیا متذکر نمیشوید؟! (۳)
بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعده حقى فرموده; او آفرینش را آغاز میکند، سپس آن را بازمیگرداند، تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بعدالت جزا دهد; و براى کسانى که کافر شدند، نوشیدنى از مایع سوزان است; و عذابى دردناک، بخاطر آنکه کفر میورزیدند! (۴)
او کسى است که خورشید را روشنایى، و ماه را نور قرار داد; و براى آن منزلگاههایى مقدر کرد، تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانید; خداوند این را جز بحق نیافریده; او آیات (خود را) براى گروهى که اهل دانشند، شرح میدهد! (۵)
مسلما در آمد و شد شب و روز، و آنچه خداوند در آسمانها و زمین آفریده، آیات (و نشانههایى) است براى گروهى که پرهیزگارند (و حقایق را میبینند). (۶)
آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند، (۷)
(همه) آنها جایگاهشان آتش است، بخاطر کارهایى که انجام میدادند! (۸)
(ولى) کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت میکند; از زیر (قصرهاى) آنها در باغهاى بهشت، نهرها جارى است. (۹)
گفتار (و دعاى) آنها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهى تو!» و تحیت آنها در آنجا: سلام; و آخرین سخنشان این است که: «حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!» (۱۰)
اگر همان گونه که مردم در به دست آوردن «خوبى»ها عجله دارند، خداوند در مجازاتشان شتاب میکرد، (بزودى) عمرشان به پایان میرسید (و همگى نابود میشدند); ولى کسانى را که ایمان به لقاى ما ندارند، به حال خود رها میکنیم تا در طغیانشان سرگردان شوند! (۱۱)
هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتى) رسد، ما را (در هر حال:) در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، میخواند; اما هنگامی که ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان میرود که گویى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه براى اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتى این عمل را درک نمیکنند)! (۱۲)
ما امتهاى پیش از شما را، هنگامی که ظلم کردند، هلاک نمودیم; در حالى که پیامبرانشان دلایل روشن براى آنها آوردند، ولى آنها ایمان نیاوردند; اینگونه گروه مجرمان را کیفر میدهیم! (۱۳)
سپس شما را جانشینان آنها در روى زمین -پس از ایشان- قرار دادیم; تا ببینیم شما چگونه عمل میکنید! (۱۴)
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، کسانى که ایمان به لقاى ما (و روز رستاخیز) ندارند میگویند: «قرآنى غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن! (و آیات نکوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم; فقط از چیزى که بر من وحى میشود، پیروى میکنم! من اگر پروردگارم را نافرمانى کنم، از مجازات روز بزرگ (قیامت) میترسم!» (۱۵)
بگو: «اگر خدا میخواست، من این آیات را بر شما نمیخواندم; و خداوند از آن آگاهتان نمیکرد; چه اینکه مدتها پیش از این، در میان شما زندگى نمودم; (و هرگز آیهاى نیاوردم;) آیا نمیفهمید؟!» (۱۶)
چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، یا آیات او را تکذیب میکند؟! مسلما مجرمان رستگار نخواهند شد! (۱۷)
آنها غیر از خدا، چیزهایى را میپرستند که نه به آنان زیان میرساند، و نه سودى میبخشد; و میگویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آیا خدا را به چیزى خبر میدهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتایانى که قرار میدهند! (۱۸)
(در آغاز) همه مردم امت واحدى بودند; سپس اختلاف کردند; و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى میشد (و سپس همگى به مجازات میرسیدند). (۱۹)
میگویند: «چرا معجزهاى از پروردگارش بر او نازل نمیشود؟!» بگو: «غیب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانهجویانه باشید، و من هم در انتظار مجازات شما!)» (۲۰)
هنگامی که به مردم، پس از ناراحتى که به آنها رسیده است، رحمتى بچشانیم، در آیات ما نیرنگ میکنند (،و براى آن نعمت و رحمت توجیهات ناروا میکنند); بگو: «خداوند سریعتر از شما مکر ( چارهجویى) میکند; و رسولان ( فرشتگان ) ما، آنچه نیرنگ میکنید (و نقشه میکشید)، مینویسند!» (۲۱)
او کسى است که شما را در خشکى و دریا سیر میدهد; زمانى که در کشتى قرارمیگیرید، و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حرکت میدهد و خوشحال میشوند، ناگهان طوفان شدیدى میوزد; و امواج از هر سو به سراغ آنها میآید; و گمان میکنند هلاک خواهند شد; در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص میخوانند که: «اگر ما را از این گرفتارى نجات دهى، حتما از سپاسگزاران خواهیم بود!» (۲۲)
اما هنگامی که خدا آنها را رهایى بخشید، (باز) به ناحق، در زمین ستم میکنند. اى مردم! ستمهاى شما، به زیان خود شماست! از زندگى دنیا بهره (میبرید)، سپس بازگشت شما بسوى ماست; و ما، شما را به آنچه عمل میکردید، خبر میدهیم! (۲۳)
مثل زندگى دنیا، همانند آبى است که از آسمان نازل کردهایم; که در پى آن، گیاهان (گوناگون) زمین -که مردم و چهارپایان از آن میخورند- میروید; تا زمانى که زمین، زیبایى خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شبهنگام یا در روز، (براى نابودى آن) فرامیرسد; (سرما یا صاعقهاى را بر آن مسلط میسازیم;) و آنچنان آن را درو میکنیم که گویى دیروز هرگز (چنین کشتزارى) نبوده است! این گونه، آیات خود را براى گروهى که میاندیشند، شرح میدهیم! (۲۴)
و خداوند به سراى صلح و سلامت دعوت میکند; و هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) ، به راه راست هدایت مینماید. (۲۵)
کسانى که نیکى کردند، پاداش نیک و افزون بر آن دارند; و تاریکى و ذلت، چهرههایشان را نمیپوشاند; آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۶)
اما کسانى که مرتکب گناهان شدند، جزاى بدى بمقدار آن دارند; و ذلت و خوارى، چهره آنان را میپوشاند; و هیچ چیز نمیتواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهرههایشان آنچنان تاریک است که) گویى با پارههایى از شب تاریک، صورت آنها پوشیده شده! آنها اهل دوزخند; و جاودانه در آن خواهند ماند! (۲۷)
(به خاطر بیاورید) روزى را که همه آنها را جمع میکنیم، سپس به مشرکان میگوییم: «شما و معبودهایتان در جاى خودتان باشید (تا به حسابتان رسیدگى شود!)» سپس آنها را از هم جدا میسازیم (و از هر یک جداگانه سوال میکنیم). و معبودهایشان (به آنها) میگویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمیکردید!» (۲۸)
(آنها در پاسـخ میگویند:) همین بس که خدا میان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بودیم! (۲۹)
در آن جا، هر کس عملى را که قبلا انجام داده است، میآزماید. و همگى بسوى «الله» -مولا و سرپرست حقیقى خود- بازگردانده میشوند; و چیزهایى را که بدروغ همتاى خدا قرار داده بودند، گم و نابود میشوند! (۳۰)
بگو: «چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى میدهد؟ یا چه کسى مالک (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه کسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسى امور (جهان) را تدبیر میکند؟» بزودى (در پاسـخ) میگویند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پیشه نمیکنید (و از خدا نمیترسید)؟! (۳۱)
آن است خداوند، پروردگار حق شما (داراى همه این صفات)! با این حال، بعد از حق، چه چیزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چرا (از پرستش او) روى گردان میشوید؟! (۳۲)
اینچنین فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلم شده که آنها (پس از این همه لجاجت و گناه)، ایمان نخواهند آورد! (۳۳)
بگو: «آیا هیچ یک از معبودهاى شما، آفرینش را ایجاد میکند و سپس بازمیگرداند؟!» بگو: سخللّهتنها خدا آفرینش را ایجاد کرده، سپس بازمیگرداند; با این حال، چرا از حق روىگردان میشوید؟!» (۳۴)
بگو: «آیا هیچ یک از معبودهاى شما، به سوى حق هدایت میکند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت میکند! آیا کسى که هدایت به سوى حق میکند براى پیروى شایستهتر است، یا آن کس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه میشود، چگونه داورى میکنید؟! سذللّه (۳۵)
و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بىاساس)، پیروى نمیکنند; (در حالى که) گمان، هرگز انسان را از حق بىنیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (۳۶)
شایسته نبود (و امکان نداشت) که این قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود; ولى تصدیقى است براى آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانى)، و شرح و تفصیلى بر آنها است; شکى در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (۳۷)
آیا آنها میگویند: «او قرآن را بدروغ بهخدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید; و غیر از خدا، هر کس را میتوانید (به یارى) طلبید!» (۳۸)
(ولى آنها از روى علم و دانش قرآن را انکار نکردند;) بلکه چیزى را تکذیب کردند که آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین گونه تکذیب کردند; پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود! (۳۹)
بعضى از آنها، به آن ایمان میآورند; و بعضى ایمان نمیآورند; و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر میشناسد)! (۴۰)
و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من براى من، و عمل شما براى شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شماانجام میدهید بیزارم!» (۴۱)
گروهى از آنان، بسوى تو گوش فرامیدهند (;اما گویى هیچ نمیشنوند و کرند)! آیا تو میتوانى سخن خود را به گوش کران برسانى، هر چند نفهمند؟! (۴۲)
و گروهى از آنان، به سوى تو مینگرند (اما گویى هیچ نمیبینند)! آیا تو میتوانى نابینایان را هدایت کنى، هر چند نبینند؟! (۴۳)
خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند; ولى این مردمند که به خویشتن ستم میکند! (۴۴)
(به یاد آور) روزى را که (خداوند) آنها را جمع (و محشور) میسازد; آنچنان که (احساس میکنند) گویى جز ساعتى از روز، (در دنیا) توقف نکردند; به آن مقدار که یکدیگر را (ببینند و) بشناسند! مسلما آنها که لقاى خداوند (و روز رستاخیز) را تکذیب کردند، زیان بردند و هدایت نیافتند! (۴۵)
اگر ما، پارهاى از مجازاتهایى را که به آنها وعده دادهایم، (در حال حیات تو (به تو نشان دهیم، و یا) پیش از آنکه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنیا ببریم، در هر حال، بازگشتشان به سوى ماست; سپس خداوند بر آنچه آنها انجام میدادند گواه است! (۴۶)
براى هر امتى، رسولى است; هنگامی که رسولشان به سوى آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داورى میشود; و ستمی به آنها نخواهد شد! (۴۷)
و میگویند: «اگر راست میگوئى، این وعده (مجازات) کى خواهد بود؟» (۴۸)
بگو: «من (حتى) براى خودم زیان و سودى را مالک نیستم، (تا چه رسد براى شما!) مگر آنچه خدا بخواهد. (این مقدار میدانم که) براى هر قوم و ملتى، سرآمدى است; هنگامی که اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات یا مرگشان صادر شود،) نه ساعتى تاخیر میکنند، و نه پیشى میگیرند! (۴۹)
بگو: «اگر مجازات او، شبهنگام یا در روز به سراغ شما آید (،آیا میتوانید آن را از خود دفع کنید؟!)» پس مجرمان براى چه عجله میکنند؟! (۵۰)
یا اینکه آنگاه که واقع شد، به آن ایمان میآورید! (به شما گفته میشود:) حالا؟! در حالى که قبلا براى آن عجله میکردید! (ولى اکنون چه سود!) (۵۱)
سپس به کسانى که ستم کردند گفته میشود: عذاب ابدى را بچشید! آیا جز به آنچه انجام میدادید کیفر داده میشوید؟!» (۵۲)
از تو میپرسند: «آیا آن (وعده مجازات الهى) حق است؟» بگو: «آرى، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است; و شما نمیتوانید از آن جلوگیرى کنید!» (۵۳)
و هر کس که ستم کرده، اگر تمامی آنچه روى زمین است در اختیار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) براى نجات خویش میدهد! و هنگامی که عذاب را ببینند،( پشیمان میشوند; اما) پشیمانى خود را کتمان میکنند (،مبادا رسواتر شوند)! و در میان آنها، بعدالت داورى میشود; و ستمی بر آنها نخواهد شد! (۵۴)
آگاه باشید آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست! آگاه باشید وعده خدا حق است، ولى بیشتر آنها نمیدانند! (۵۵)
اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است; و درمانى براى آنچه در سینههاست; (درمانى براى دلهاى شما;) و هدایت و رحمتى است براى مؤمنان! (۵۷)
بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند; که این، از تمام آنچه گردآورى کردهاند، بهتر است!» (۵۸)
بگو: «آیا روزیهایى را که خداوند بر شما نازل کرده دیدهاید، که بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نمودهاید؟!» بگو: «آیا خداوند به شما اجازه داده، یا بر خدا افترا می بندید (و از پیش خود، حلال و حرام میکنید؟!)» (۵۹)
آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، اما اکثر آنها سپاسگزارى نمیکنند! (۶۰)
در هیچ حال (و اندیشهاى) نیستى، و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمیکنى، و هیچ عملى را انجام نمیدهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن می شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمیماند; حتى به اندازه سنگینى ذرهاى، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (۶۱)
آگاه باشید (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگین میشوند! (۶۲)
همانها که ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند. (۶۳)
در زندگى دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور)ند; وعدههاى الهى تخلف ناپذیر است! این است آن رستگارى بزرگ! (۶۴)
سخن آنها تو را غمگین نسازد! تمام عزت (و قدرت)، از آن خداست; و او شنوا و داناست! (۶۵)
آگاه باشید تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از آن خدا میباشند! و آنها که غیر خدا را همتاى او میخوانند، (از منطق و دلیلى) پیروى نمیکنند; آنها فقط از پندار بى اساس پیروى میکنند; و آنها فقط دروغ میگویند! (۶۶)
او کسى است که شب را براى شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید; و روز را روشنى بخش (تا به تلاش زندگى پردازید) در اینها نشانههایى است براى کسانى که گوش شنوا دارند! (۶۷)
گفتند: «خداوند فرزندى براى خود انتخاب کرده است»! (از هر عیب و نقص و احتیاجى) منزه است! او بىنیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچگونه دلیلى بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتى میدهید که نمیدانید؟! (۶۸)
بگو: «آنها که به خدا دروغ میبندند، (هرگز) رستگار نمیشوند! (۶۹)
بهرهاى (ناچیز) از دنیا دارند; سپس بازگشتشان بسوى ماست; و بعد، به آنها مجازات شدید به سزاى کفرشان میچشانیم! (۷۰)
سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام که به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذکرات من نسبت به آیات الهى، بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است، (هر کار از دستتان ساخته است بکنید.) من بر خدا توکل کردهام! فکر خود، و قدرت معبودهایتان را جمع کنید; سپس هیچ چیز بر شما پوشیده نماند; (تمام جوانب کارتان را بنگرید;) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظهاى) مهلتم ندهید! (اما توانایى ندارید!) (۷۱)
و اگر از قبول دعوتم روى بگردانید، (کار نادرستى کردهاید; چه اینکه) من از شما مزدى نمیخواهم; مزد من، تنها بر خداست! و من مامورم که از مسلمین ( تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم!» (۷۲)
اما آنها او را تکذیب کردند! و ما، او و کسانى را که با او در کشتى بودند، نجات دادیم; و آنان را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم; و کسانى را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم! پس ببین عاقبت کار کسانى که انذار شدند (و به انذار الهى اهمیت ندادند)، چگونه بود! (۷۳)
سپس بعد از نوح، رسولانى به سوى قومشان فرستادیم; آنان دلایل روشن برایشان آوردند; اما آنها، به چیزى که پیش از آن تکذیب کرده بودند، ایمان نیاوردند! اینچنین بر دلهاى تجاوزکاران مهر مینهیم (تا چیزى را درک نکنند)! (۷۴)
بعد از آنها، موسى و هارون را با آیات خود به سوى فرعون و اطرافیانش فرستادیم; اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند; چرا که) آنها گروهى مجرم بودند! (۷۵)
و هنگامی که حق از نزد ما بسراغ آنها آمد، گفتند: «این، سحرى است آشکار !» (۷۶)
موسى گفت: «آیا درباره حق، هنگامی که به سوى شما آمد، (چنین) میگویید؟! آیا این سحر است؟! در حالى که ساحران (هرگز) رستگار (و پیروز) نمیشوند! (۷۷)
گفتند: «آیا آمدهاى که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم، منصرف سازى; و بزرگى (و ریاست) در روى زمین، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ایمان نمیآوریم!» (۷۸)
فرعون گفت: «(بروید و) هر جادوگر (و ساحر) دانایى را نزد من آورید!» (۷۹)
هنگامی که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسى به آنها گفت: «آنچه (از وسایل سحر) را میتوانید بیفکنید، بیفکنید!» (۸۰)
هنگامی که افکندند، موسى گفت: «آنچه شما آوردید، سحر است; که خداوند بزودى آن را باطل میکند; چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمیکند! (۸۱)
او حق را به وعده خویش، تحقق میبخشد; هر چند مجرمان کراهت داشته باشند!» (۸۲)
(در آغاز،) هیچ کس به موسى ایمان نیاورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او; (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شکنجه کنند; زیرا فرعون، برترىجویى در زمین داشت; و از اسرافکاران بود! (۸۳)
موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ایمان آوردهاید، بر او توکل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید!» (۸۴)
گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم; پروردگارا! ما را مورد شکنجه گروه ستمگر قرار مده! (۸۵)
و ما را با رحمتت از (دست) قوم کافر رهایى بخش! (۸۶)
و به موسى و برادرش وحى کردیم که: «براى قوم خود، خانههایى در سرزمین مصر انتخاب کنید; و خانههایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید! و نماز را برپا دارید! و به مؤمنان بشارت ده (که سرانجام پیروز میشوند!)» (۸۷)
موسى گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالى (سرشار) در زندگى دنیا دادهاى، پروردگارا! در نتیجه(بندگانت را) از راه تو گمراه میسازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و (بجرم گناهانشان،) دلهایشان را سخت و سنگین ساز، به گونهاى که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند!» (۸۸)
فرمود: «دعاى شما پذیرفته شد! استقامت به خرج دهید; و از راه (و رسم) کسانى که نمیدانند، تبعیت نکنید!» (۸۹)
(سرانجام) بنى اسرائیل را از دریا ( رود عظیم نیل) عبور دادیم; و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند; هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودى، جز کسى که بنى اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد; و من از مسلمین هستم! سذللّه (۹۰)
(اما به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالى که قبلا عصیان کردى، و از مفسدان بودى! (۹۱)
ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات میدهیم، تا عبرتى براى آیندگان باشى! و بسیارى از مردم، از آیات ما غافلند! (۹۲)
(سپس) بنى اسرائیل را در جایگاه صدق (و راستى) منزل دادیم; و از روزیهاى پاکیزه به آنها عطا کردیم; (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه علم و آگاهى به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف میکردند، میان آنها داورى میکند! (۹۳)
و اگر در آنچه بر تو نازل کردهایم تردیدى دارى، از کسانى که پیش از تو کتاب آسمانى را میخواندند بپرس، به یقین، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسیده است; بنابر این، هرگز از تردیدکنندگان مباش! (مسلما او تردیدى نداشت! این درسى براى مردم بود!) (۹۴)
و از آنها مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، که از زیانکاران خواهى بود! (۹۵)
(و بدان) آنها که فرمان پروردگار تو بر آنان تحقق یافته، (و بجرم اعمالشان، توفیق هدایت را از آنها گرفته هرگز) ایمان نمیآورند، (۹۶)
هر چند تمام آیات (و نشانههاى الهى) به آنان برسد، تا زمانى که عذاب دردناک را ببینند! (زیرا تاریکى گناه، قلبهایشان را فرا گرفته، و راهى به روشنایى ندارند!) (۹۷)
چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که (ایمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفید افتد؟! مگر قوم یونس، هنگامی که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگى دنیا از آنان برطرف ساختیم; و تا مدت معینى ( پایان زندگى و اجلشان) آنها را بهرهمند ساختیم. (۹۸)
و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانى که روى زمین هستند، همگى به(اجبار) ایمان میآوردند; آیا تو میخواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!) (۹۹)
(اما) هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یارى و هدایت او)! و پلیدى (کفر و گناه) را بر کسانى قرارمیدهد که نمیاندیشند. (۱۰۰)
بگو: «نگاه کنید چه چیز (از آیات خدا و نشانههاى توحیدش) در آسمانها و زمین است!» اما این آیات و انذارها به حال کسانى که (به خاطر لجاجت) ایمان نمیآورند مفید نخواهد بود! (۱۰۱)
آیا آنها (چیزى) جز همانند روزهاى پیشینیان (و بلاها و مجازاتهایشان) را انتظار میکشند؟! بگو: «شما انتظار بکشید، من نیز با شما انتظار میکشم!» (۱۰۲)
سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و کسانى را که (به آنان) ایمان میآورند، نجات میدهیم و همین گونه، بر ما حق است که مؤمنان (به تو) را (نیز) رهایى بخشیم! (۱۰۳)
بگو: «اى مردم! اگر در عقیده من شک دارید، من آنهایى را که جز خدا میپرستید، نمیپرستم! تنها خداوندى را پرستش میکنم که شما را میمیراند! و من مامورم که از مؤمنان باشم! (۱۰۴)
و (به من دستور داده شده که:) روى خود را به آیینى متوجهساز که از هر گونه شرک، خالى است; و از مشرکان مباش! (۱۰۵)
و جز خدا، چیزى را که نه سودى به تو میرساند و نه زیانى، مخوان! که اگر چنین کنى، از ستمکاران خواهى بود! (۱۰۶)
و اگر خداوند، (براى امتحان یا کیفر گناه،) زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمیسازد; و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد میرساند; و او غفور و رحیم است!» (۱۰۷)
بگو: «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده; هر کس (در پرتو آن) هدایت یابد، براى خود هدایت شده; و هر کس گمراه گردد، به زیان خود گمراه میگردد; و من مامور (به اجبار) شما نیستم!» (۱۰۸)
و از آنچه بر تو وحى میشود پیروى کن، و شکیبا باش (و استقامت نما)، تا خداوند فرمان (پیروزى) را صادر کند; و او بهترین حاکمان است! (۱۰۹)