ترجمه فارسی قرآن

ترجمه سوره انعام – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

ستایش براى خداوندى است که آسمانها و زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد; اما کافران براى پروردگار خود، شریک و شبیه قرارمی‏دهند (با اینکه دلایل توحید و یگانگى او، در آفرینش جهان آشکار است)! (1)

او کسى است که شما را از گل آفرید; سپس مدتى مقرر داشت (تا انسان تکامل یابد); و اجل حتمی نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما (مشرکان در توحید و یگانگى و قدرت او،) تردید می‏کنید! (2)

اوست خداوند در آسمانها و در زمین; پنهان و آشکار شما را می‏داند; و از آنچه (انجام می‏دهید و) به دست می‏آورید، با خبر است. (3)

هیچ نشانه و آیه‏اى از آیات پروردگارشان براى آنان نمی‏آید، مگر اینکه از آن رویگردان می‏شوند! (4)

آنان، حق را هنگامی که سراغشان آمد، تکذیب کردند! ولى بزودى خبر آنچه را به باد مسخره می‏گرفتند، به آنان می‏رسد; (و از نتایج کار خود، آگاه می‏شوند). (5)

آیا ندیدند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند; و) قدرتهایى به آنها داده بودیم که به شما ندادیم; بارانهاى پى‏درپى براى آنها فرستادیم; و از زیر (آبادیهاى) آنها، نهرها را جارى ساختیم; (اما هنگامی که سرکشى و طغیان کردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود کردیم; و جمعیت دیگرى بعد از آنان پدید آوردیم. (6)

(حتى) اگر ما نامه‏اى روى صفحه‏اى بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس کنند، باز کافران می‏گویند: «این، چیزى جز یک سحر آشکار نیست‏»! (7)

(از بهانه‏هاى آنها این بود که) گفتند: «چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى کند؟!)» ولى اگر فرشته‏اى بفرستیم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پیدا کند،) کار تمام می‏شود; (یعنى اگر مخالفت کنند،) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاک می‏شوند). (8)

و اگر او را فرشته‏اى قرارمی‏دادیم، حتما وى را بصورت انسانى درمی‏آوردیم; (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه می‏ساختیم; همان‏طور که آنها کار را بر دیگران مشتبه می‏سازند! (9)

(با این حال، نگران نباش!) جمعى از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند; اما سرانجام، آنچه را مسخره می‏کردند، دامانشان را می‏گرفت; (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد). (10)

بگو: «روى زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب‏کنندگان آیات الهى چه شد؟! س‏ذللّه (11)

بگو: «آنچه در آسمانها و زمین است، از آن کیست؟» بگو: «از آن خداست; رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم کرده; (و به همین دلیل،) بطور قطع همه شما را در روز قیامت، که در آن شک و تردیدى نیست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط کسانى که سرمایه‏هاى وجود خویش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ایمان نمی‏آورند. (12)

و براى اوست آنچه در شب و روز قرار دارد; و او، شنوا و داناست. (13)

بگو: «آیا غیر خدا را ولى خود انتخاب کنم؟! (خدایى) که آفریننده آسمانها و زمین است; اوست که روزى می‏دهد، و از کسى روزى نمی‏گیرد.» بگو: «من مامورم که نخستین مسلمان باشم; و (خداوند به من دستور داده که) از مشرکان نباش!» (14)

بگو: «من (نیز) اگر نافرمانى پروردگارم کنم، از عذاب روزى بزرگ ( روز رستاخیز) می‏ترسم! (15)

آن کس که در آن روز، مجازات الهى به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خویش ساخته; و این همان پیروزى آشکار است.» (16)

اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچ کس جز او نمی‏تواند آن را برطرف سازد! و اگر خیرى به تو رساند، او بر همه چیز تواناست; (و از قدرت او، هرگونه نیکى ساخته است.) (17)

اوست که بر بندگان خود، قاهر و مسلط است; و اوست حکیم آگاه! (18)

بگو: «بالاترین گواهى، گواهى کیست؟» (و خودت پاسـخ بده و) بگو: «خداوند، گواه میان من و شماست; و (بهترین دلیل آن این است که) این قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام کسانى را که این قرآن به آنها می‏رسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آیا براستى شما گواهى می‏دهید که معبودان دیگرى با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنین گواهى نمی‏دهم‏». بگو: س‏خ‏للّهاوست تنها معبود یگانه; و من از آنچه براى او شریک قرارمی‏دهید، بیزارم!» (19)

آنان که کتاب آسمانى به ایشان داده‏ایم، بخوبى او ( پیامبر) را می‏شناسند، همان‏گونه که فرزندان خود را می‏شناسند; فقط کسانى که سرمایه وجود خود را از دست داده‏اند، ایمان نمی‏ آورند. (20)

چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته ( همتایى براى او قائل شده)، و یا آیات او را تکذیب کرده است؟! مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد! (21)

آن روز که همه آنها را محشور می‏کنیم; سپس به مشرکان می‏گوییم: «معبودهایتان، که همتاى خدا می‏پنداشتید، کجایند؟» (چرا به یارى شما نمی ‏شتابند؟!) (22)

سپس پاسـخ‏ و عذر آنها، چیزى جز این نیست که می‏ گویند: «به خداوندى که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبودیم!» (23)

بین چگونه به خودشان (نیز) دروغ می‏گویند، و آنچه را بدروغ همتاى خدا می ‏پنداشتند، از دست می‏ دهند! (24)

پاره‏اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامی‏دهند; ولى بر دلهاى آنان پرده‏ها افکنده‏ایم تا آن را نفهمند; و در گوش آنها، سنگینى قرار داده‏ایم. و (آنها بقدرى لجوجند که) اگر تمام نشانه‏هاى حق را ببینند، ایمان نمی‏آورند; تا آنجا که وقتى به سراغ تو می‏آیند که با تو پرخاشگرى کنند، کافران می‏گویند: «اینها فقط افسانه‏هاى پیشینیان است!» (25)

آنها دیگران را از آن بازمی‏ دارند; و خود نیز از آن دورى می‏کنند; آنها جز خود را هلاک نمی‏کنند، ولى نمی‏فهمند! (26)

کاش (حال آنها را) هنگامی که در برابر آتش (دوزخ) ایستاده ‏اند، ببینى! می‏گویند: اى کاش (بار دیگر، به دنیا) بازگردانده می‏شدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‏کردیم، و از مؤمنان می‏بودیم! (27)

(آنها در واقع پشیمان نیستند،) بلکه اعمال و نیاتى را که قبلا پنهان می‏کردند، در برابر آنها آشکار شده (و به وحشت افتاده‏اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالى که از آن نهى شده بودند بازمی‏گردند; آنها دروغگویانند. (28)

آنها گفتند: «چیزى جز این زندگى دنیاى ما نیست; و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد!» (29)

اگر آنها را به هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ایستاده‏اند، ببینى! (به آنها) می‏گوید: «آیا این حق نیست؟» می‏گویند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» می‏گوید: «پس مجازات را بچشید به سزاى آنچه انکار می‏کردید!» (30)

آنها که لقاى پروردگار را تکذیب کردند، مسلما زیان دیدند; (و این تکذیب، ادامه می یابد) تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید; می‏گویند: «اى افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهى کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش می‏کشند; چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (31)

زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمی نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی‏اندیشید؟! (32)

ما می‏دانیم که گفتار آنها، تو را غمگین می‏کند; ولى (غم مخور! و بدان که) آنها تو را تکذیب نمی‏کنند; بلکه ظالمان، آیات خدا را انکار می‏نمایند. (33)

پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند; و در برابر تکذیبها، صبر و استقامت کردند; و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامی که یارى ما به آنها رسید. (تو نیز چنین باش! و این، یکى از سنتهاى الهى است;) و هیچ چیز نمی‏تواند سنن خدا را تغییر دهد; و اخبار پیامبران به تو رسیده است. (34)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنى، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگرى) براى آنها بیاورى! (ولى بدان که این لجوجان، ایمان نمی‏آورند!) اما اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)

تنها کسانى (دعوت تو را) می‏پذیرند که گوش شنوا دارند; اما مردگان (و آنها که روح انسانى را از دست داده‏اند، ایمان نمی‏آورند; و) خدا آنها را (در قیامت) برمی‏انگیزد; سپس به سوى او، بازمی‏گردند. (36)

و گفتند: «چرا نشانه (و معجزه‏اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمی‏شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است که نشانه‏اى نازل کند; ولى بیشتر آنها نمی‏دانند!» (37)

هیچ جنبنده‏اى در زمین، و هیچ پرنده‏اى که با دو بال خود پرواز می‏کند، نیست مگر اینکه امتهایى همانند شما هستند. ما هیچ چیزرا در این کتاب، فرو گذار نکردیم; سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور می‏گردند. (38)

آنها که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لالهایى هستند که در تاریکیها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه می‏کند; و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد. (39)

بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید، یا رستاخیز برپا شود، آیا (براى حل مشکلات خود،) غیر خدا را می‏خوانید اگر راست می‏گویید؟!» (40)

(نه،) بلکه تنها او را می‏خوانید! و او اگر بخواهد، مشکلى را که بخاطر آن او را خوانده‏اید، برطرف می‏سازد; و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرارمی‏دهید، (در آن روز) فراموش خواهید کرد. (41)

ما به سوى امتهایى که پیش از تو بودند، (پیامبرانى) فرستادیم; (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم; شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند! (42)

چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهاى آنها قساوت پیدا کرد; و شیطان، هر کارى را که می‏کردند، در نظرشان زینت داد! (43)

(آرى،) هنگامی که (اندرزها سودى نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآورى شده بود فراموش کردند، درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم; تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند); ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم); در این هنگام، همگى مایوس شدند; (و درهاى امید به روى آنها بسته شد). (44)

و (به این ترتیب،) دنباله (زندگى) جمعیتى که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است. (45)

بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (که چیزى را نفهمید)، چه کسى جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!» ببین چگونه آیات را به گونه‏هاى مختلف براى آنها شرح می‏دهیم، سپس آنها روى می‏گردانند! (46)

بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب خدا بطور ناگهانى (و پنهانى) یا آشکارا به سراغ شما بیاید، آیا جز جمعیت ستمکار هلاک می‏شوند؟!» (47)

ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده، نمی‏فرستیم; آنها که ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح کنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین می‏شوند. (48)

و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانیها به آنان می‏رسد. (49)

بگو: «من نمی‏گویم خزاین خدا نزد من است; و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمی‏گویم من فرشته‏ام; تنها از آنچه به من وحى می‏شود پیروى می‏کنم.» بگو: س‏خ‏للّهآیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمی‏اندیشید؟!» (50)

و به وسیله آن (قرآن)، کسانى را که از روز حشر و رستاخیز می‏ترسند، بیم ده! (روزى که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‏کننده‏اى جز او ( خدا) ندارند; شاید پرهیزگارى پیشه کنند! (51)

و کسانى را که صبح و شام خدا را می‏خوانند، و جز ذات پاک او نظرى ندارند، از خود دور مکن! نه چیزى از حساب آنها بر توست، و نه چیزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد کنى، از ستمگران خواهى بود! (52)

و این چنین بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم (توانگران را بوسیله فقیران); تا بگویند: س‏خ‏للّهآیا اینها هستند که خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده است؟!» آیا خداوند، شاکران را بهتر نمی‏شناسد؟! (53)

هرگاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده; هر کس از شما کار بدى از روى نادانى کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، (مشمول رحمت خدا می‏شود چرا که) او آمرزنده مهربان است.» (54)

و این چنین آیات را برمیشمریم، (تا حقیقت بر شما روشن شود،) و راه گناهکاران آشکار گردد. (55)

بگو: «من از پرستش کسانى که غیر از خدا می‏خوانید، نهى شده‏ام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پیروى نمی‏کنم; اگر چنین کنم، گمراه شده‏ام; و از هدایت‏یافتگان نخواهم بود! س‏ذللّه (56)

بگو: «من دلیل روشنى از پروردگارم دارم; و شما آن را تکذیب کرده‏اید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله دارید، به دست من نیست !حکم و فرمان، تنها از آن خداست! حق را از باطل جدا می‏کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.» (57)

بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله دارید نزد من بود، (و به درخواست شما ترتیب‏اثر می‏دادم، عذاب الهى بر شما نازل می‏گشت;) و کار میان من و شما پایان گرفته بود; ولى خداوند ظالمان را بهتر می‏شناسد (و بموقع مجازات می‏کند.)» (58)

کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست; و جز او، کسى آنها را نمی‏داند. او آنچه را در خشکى و دریاست می‏داند; هیچ برگى (از درختى) نمی‏افتد، مگر اینکه از آن آگاه است; و نه هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین، و نه هیچ تر و خشکى وجود دارد، جز اینکه در کتابى آشکار ( در کتاب علم خدا) ثبت است. (59)

او کسى است که (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) می‏گیرد; و از آنچه در روز کرده‏اید، با خبر است; سپس در روز شما را (از خواب) برمی‏انگیزد; و (این وضع همچنان ادامه می‏یابد) تا سرآمد معینى فرا رسد; سپس بازگشت شما به سوى اوست; و سپس شما را از آنچه عمل می‏کردید، با خبر می‏سازد. (60)

او بر بندگان خود تسلط کامل دارد; و مراقبانى بر شما می‏گمارد; تا زمانى که یکى از شما را مرگ فرا رسد; (در این موقع،) فرستادگان ما جان او را می‏گیرند; و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهى نمی‏کنند. (61)

سپس (تمام بندگان) به سوى خدا، که مولاى حقیقى آنهاست، بازمی‏گردند. بدانید که حکم و داورى، مخصوص اوست; و او، سریعترین حسابگران است! (62)

بگو: «چه کسى شما را از تاریکیهاى خشکى و دریا رهایى می‏بخشد؟ در حالى که او را با حالت تضرع (و آشکارا) و در پنهانى می‏خوانید; (و می‏گویید:) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهایى می‏بخشد، از شکرگزاران خواهیم بود.» (63)

بگو: «خداوند شما را از اینها، و از هر مشکل و ناراحتى، نجات می‏دهد; باز هم شما براى او شریک قرار می‏دهید! (و راه کفر می‏پویید.)» (64)

بگو: «او قادر است که از بالا یا از زیر پاى شما، عذابى بر شما بفرستد; یا بصورت دسته‏هاى پراکنده شما را با هم بیامیزد; و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما بوسیله دیگرى بچشاند.» ببین چگونه آیات گوناگون را (براى آنها) بازگو می‏کنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)! (65)

قوم و جمعیت تو، آن (آیات الهى) را تکذیب و انکار کردند، در حالى که حق است! (به آنها) بگو: «من مسؤول (ایمان‏آوردن) شما نیستم! (وظیفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ایمان.)» (66)

هر خیرى (که خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهى دارد، (و در موعد خود انجام میگیرد.) و بزودى خواهید دانست! (67)

هرگاه کسانى را دیدى که آیات ما را استهزا می‏کنند، از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیت ستمگر منشین! (68)

و (اگر) افراد با تقوا (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزى از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست; ولى (این کار، باید تنها) براى یادآورى آنها باشد، شاید (بشنوند و) تقوى پیشه کنند! (69)

و رها کن کسانى را که آیین (فطرى) خود را به بازى و سرگرمی گرفتند، و زندگى دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاورى دارند، و نه شفاعت‏کننده‏اى! و (چنین کسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد; آنها کسانى هستند که گرفتار اعمالى شده‏اند که خود انجام داده‏اند; نوشابه‏اى از آب سوزان براى آنهاست; و عذاب دردناکى بخاطر اینکه کفر می‏ورزیدند (و آیات الهى را انکار) می‏کردند. (70)

بگو: «آیا غیر از خدا، چیزى را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودى به حال مال دارد، نه زیانى; و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسى که بر اثر وسوسه‏هاى شیطان، در روى زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است; در حالى که یارانى هم دارد که او را به هدایت دعوت می‏کنند (و می‏گویند:) به سوى ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت است; و ما دستور دادیم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم. (71)

و (نیز به ما فرمان داده شده به) اینکه: نماز را برپا دارید! و از او بپرهیزید! و تنها اوست که به سویش محشور خواهید شد.» (72)

اوست که آسمانها و زمین را بحق آفرید; و آن روز که (به هر چیز) می‏گوید: «موجود باش!» موجود می‏شود; سخن او، حق است; و در آن روز که در «صور» دمیده می‏شود، حکومت مخصوص اوست، از پنهان و آشکار با خبر است، و اوست حکیم و آگاه. (73)

(به خاطر بیاورید) هنگامی را که ابراهیم به پدرش ( عمویش) «آزر» گفت: «آیا بتهائى را معبودان خود انتخاب می‏کنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى می‏بینم.» (74)

و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم; (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد. (75)

هنگامی که (تاریکى) شب او را پوشانید، ستاره‏اى مشاهده کرد، گفت: «این خداى من است؟ س‏ذللّه اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب‏کنندگان را دوست ندارم !» (76)

و هنگامی که ماه را دید که (سینه افق را) می‏شکافد، گفت: «این خداى من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.»(77)

و هنگامی که خورشید را دید که (سینه افق را) می‏شکافت، گفت: «این خداى من است؟ این (که از همه) بزرگتر است!» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «اى قوم من از شریکهایى که شما (براى خدا) می‏سازید، بیزارم! (78)

من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمانها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم; و از مشرکان نیستم! (79)

ولى قوم او ( ابراهیم)، با وى به گفتگو و ستیز پرداختند; گفت: «آیا درباره خدا با من گفتگو و ستیز می‏کنید؟! در حالى که خداوند، مرا با دلایل روشن هدایت کرده; و من از آنچه شما همتاى (خدا) قرار می‏دهید، نمی‏ترسم (و به من زیانى نمی رسانند)! مگر پروردگارم چیزى را بخواهد! وسعت آگاهى پروردگارم همه چیز را در برمی‏گیرد; آیا متذکر (و بیدار) نمی‏شوید؟! (80)

چگونه من از بتهاى شما بترسم؟! در حالى که شما از این نمی‏ترسید که براى خدا، همتایى قرار داده‏اید که هیچ گونه دلیلى درباره آن، بر شما نازل نکرده است! (راست بگویید) کدام یک از این دو دسته (بت‏پرستان و خداپرستان)، شایسته‏تر به ایمنى (از مجازات) هستند اگر می‏دانید؟! (81)

(آرى،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى تنها از آن آنهاست; و آنها هدایت‏یافتگانند!» (82)

اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا می‏بریم; پروردگار تو، حکیم و داناست. (83)

و اسحاق و یعقوب را به او ( ابراهیم) بخشیدیم; و هر دو را هدایت کردیم; و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم; و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را (هدایت کردیم); این‏گونه نیکوکاران را پاداش می‏دهیم! (84)

و (همچنین) زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را; همه از صالحان بودند. (85)

و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را; و همه را بر جهانیان برترى دادیم. (86)

و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادى را برترى دادیم) و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم. (87)

این، هدایت خداست; که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمایى می‏کند! و اگر آنها مشرک شوند، اعمال (نیکى) که انجام داده‏اند، نابود می‏گردد (و نتیجه‏اى از آن نمی‏گیرند). (88)

آنها کسانى هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان دادیم; و اگر (بفرض) نسبت به آن کفر ورزند، (آیین حق زمین نمی‏ماند; زیرا) کسان دیگرى را نگاهبان آن می‏سازیم که نسبت به آن، کافر نیستند. (89)

آنها کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده; پس به هدایت آنان اقتدا کن! (و) بگو: «در برابر این (رسالت و تبلیغ)، پاداشى از شما نمی‏طلبم! این (رسالت)، چیزى جز یک یادآورى براى جهانیان نیست! (این وظیفه من است)» (90)

آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: ; س‏خ‏للّهچه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد؟! کتابى که براى مردم، نور و هدایت بود; 0اما شما) آن را بصورت پراکنده قرارمی‏دهید; قسمتى را آشکار، و قسمت زیادى را پنهان می‏دارید; و مطالبى به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبودید!» بگو: ; س‏خ‏للّهخدا!» سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجت‏آمیزشان رها کن، تا بازى کنند! (91)

و این کتابى است که ما آن را نازل کردیم; کتابى است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق می‏کند; (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) ام‏القرى ( مکه) و کسانى را که گرد آن هستند، بترسانى! (یقین بدان) آنها که به آخرت ایمان دارند، و به آن ایمان می‏آورند; و بر نمازهاى خویش، مراقبت می کنند! (92)

چه کسى ستمکارتر است از کسى که دروغى به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحى فرستاده شده‏»، در حالى که به او وحى نشده است، و کسى که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل می‏کنم‏»؟! و اگر ببینى هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‏اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان می‏گویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایى که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبر ورزیدید، مجازات خوارکننده‏اى خواهید دید»! (به حال آنها تاسف خواهى خورد) (93)

و (روز قیامت به آنها گفته می‏شود:) همه شما تنها به سوى ما بازگشت نمودید، همان‏گونه که روز اول شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانى را که شریک در شفاعت خود می‏پنداشتید، با شما نمی‏بینیم! پیوندهاى شما بریده شده است; و تمام آنچه را تکیه‏گاه خود تصور می‏کردید، از شما دور و گم شده‏اند! (94)

خداوند، شکافنده دانه و هسته است; زنده را از مرده خارج می‏سازد، و مرده را از زنده بیرون می‏آورد; این است خداى شما! پس چگونه از حق منحرف می‏شوید؟! (95)

او شکافنده صبح است; و شب را مایه آرامش، و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده است; این، اندازه‏گیرى خداوند تواناى داناست! (96)

او کسى است که ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاریکیهاى خشکى و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانه‏ها(ى خود) را براى کسانى که می‏دانند، (و اهل فکر و اندیشه‏اند) بیان داشتیم! (97)

او کسى است که شما را از یک نفس آفرید! و شما دو گروه هستید: بعضى پایدار (از نظر ایمان یا خلقت کامل)، و بعضى ناپایدار; ما آیات خود را براى کسانى که می‏فهمند، تشریح نمودیم! (98)

او کسى است که از آسمان، آبى نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم; و از آن، ساقه‏ها و شاخه‏هاى سبز، خارج ساختیم; و از آنها دانه‏هاى متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفه‏هایى با رشته‏هاى باریک بیرون فرستادیم; و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، (گاه) شبیه به یکدیگر، و (گاه) بى‏شباهت! هنگامی که میوه می دهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانه‏هایى (از عظمت خدا) براى افراد باایمان است! (99)

آنان براى خدا همتایانى از جن قرار دادند، در حالى که خداوند همه آنها را آفریده است; و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند; منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف می‏کنند! (100)

او پدید آورنده آسمانها و زمین است; چگونه ممکن است فرزندى داشته باشد؟! حال آنکه همسرى نداشته، و همه چیز را آفریده; و او به همه چیز داناست. (101)

(آرى،) این است پروردگار شما! هیچ معبودى جز او نیست; آفریدگار همه چیز است; او را بپرستید و او نگهبان و مدبر همه موجودات است. (102)

چشمها او را نمی‏بینند; ولى او همه چشمها را می‏بیند; و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است. (103)

دلایل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد; کسى که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست; و کسى که از دیدن آن چشم بپوشد، به زیان خودش می‏باشد; و من نگاهبان شما نیستم (و شما را بر قبول ایمان مجبور نمی‏کنم) (104)

و اینچنین آیات (خود) را تشریح می‏کنیم; بگذار آنها بگویند: «تو درس خوانده‏اى (و آنها را از دیگرى آموخته‏اى)»! می‏خواهیم آن را براى کسانى که آماده درک حقایقند، روشن سازیم. (105)

از آنچه که از سوى پروردگارت بر تو وحى شده، پیروى کن! هیچ معبودى جز او نیست! و از مشرکان، روى بگردان! (106)

اگر خدا می‏خواست، (همه به اجبار ایمان می‏آوردند،) و هیچ یک مشرک نمی‏شدند; و ما تو را مسؤول (اعمال) آنها قرار نداده‏ایم; و وظیفه ندارى آنها را (به ایمان) مجبور سازى! (107)

(به معبود) کسانى که غیر خدا را می‏خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است; و آنها را از آنچه عمل می‏کردند، آگاه می‏سازد (و پاداش و کیفر می‏دهد). (108)

با نهایت اصرار، به خدا سوگند یاد کردند که اگر نشانه‏اى ( معجزه‏اى) براى آنان بیاید، حتما به آن ایمان می‏آورند; بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختیار من نیست که به میل شما معجزه‏اى بیاورم); و شما از کجا می‏دانید که هرگاه معجزه‏اى بیاید (ایمان می‏آورند؟ خیر،) ایمان نمی‏آورند!» (109)

و ما دلها و چشمهاى آنها را واژگونه می‏سازیم; (آرى آنها ایمان نمی‏آورند) همان‏گونه که در آغاز، به آن ایمان نیاوردند! و آنان را در حال طغیان و سرکشى، به خود وامی‏گذاریم تا سرگردان شوند! (110)

(و حتى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل می‏کردیم، و مردگان با آنان سخن می‏گفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع می‏نمودیم، هرگز ایمان نمی‏آوردند; مگر آنکه خدا بخواهد! ولى بیشتر آنها نمی‏دانند! (111)

اینچنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جن قرار دادیم; آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فریبنده و بى‏اساس (براى اغفال مردم) به یکدیگر می‏گفتند; و اگر پروردگارت می‏خواست، چنین نمی‏کردند; (و می‏توانست جلو آنها را بگیرد; ولى اجبار سودى ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! (112)

نتیجه (وسوسه‏هاى شیطان و تبلیغات شیطان‏صفتان) این خواهد شد که دلهاى منکران قیامت، به آنها متمایل گردد; و به آن راضى شوند; و هر گناهى که بخواهند، انجام دهند! (113)

(با این حال،) آیا غیر خدا را به داورى طلبم؟! در حالى که اوست که این کتاب آسمانى را، که همه چیز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است; و کسانى که به آنها کتاب آسمانى داده‏ایم می‏دانند این کتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده; بنابر این از تردیدکنندگان مباش! (114)

و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسید; هیچ کس نمی‏تواند کلمات او را دگرگون سازد; و او شنونده داناست. (115)

اگر از بیشتر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه می کنند; (زیرا) آنها تنها از گمان پیروى می‏نمایند، و تخمین و حدس (واهى) می‏زنند. (116)

پروردگارت به کسانى که از راه او گمراه گشته‏اند، آگاهتر است; و همچنین از کسانى که هدایت یافته‏اند. (117)

از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بریدن) بر آن گفته شده، بخورید (و غیر از آن نخورید) اگر به آیات او ایمان دارید! (118)

چرا از چیزها ( گوشتها)ئى که نام خدا بر آنها برده شده نمی‏خورید؟! در حالى که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بیان کرده است! مگر اینکه ناچار باشید; (که در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جایز است.) و بسیارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بى‏دانشى، (دیگران را) گمراه می‏سازند; و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر می‏شناسد. (119)

گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانى که گناه می‏کنند، بزودى در برابر آنچه مرتکب می‏شدند، مجازات خواهند شد. (120)

و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید! این کار گناه است; و شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا می‏کنند، تا با شما به مجادله برخیزند; اگر از آنها اطاعت کنید، شما هم مشرک خواهید بود! (121)

آیا کسى که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نورى برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسى است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه براى کافران، اعمال (زشتى) که انجام می‏دادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است. (122)

و (نیز) این گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهکارى قرار دادیم; (افرادى که همه گونه قدرت در اختیارشان گذاردیم; اما آنها سوء استفاده کرده، و راه خطا پیش گرفتند;) و سرانجام کارشان این شد که به مکر (و فریب مردم) پرداختند; ولى تنها خودشان را فریب می‏دهند و نمی‏فهمند! (123)

و هنگامی که آیه‏اى براى آنها بیاید، می‏گویند: «ما هرگز ایمان نمی‏آوریم، مگر اینکه همانند چیزى که به پیامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد! بزودى کسانى که مرتکب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مکر (و فریب و نیرنگى) که می‏کردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و عذاب شدید خواهند شد. (124)

آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‏اش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده می سازد; و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‏اش را آنچنان تنگ می‏کند که گویا می‏خواهد به آسمان بالا برود; این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمی‏آورند قرار می‏دهد! (125)

و این راه مستقیم (و سنت جاویدان) پروردگار توست; ما آیات خود را براى کسانى که پند می‏گیرند، بیان کردیم! (126)

براى آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود; و او، ولى و یاور آنهاست بخاطر اعمال (نیکى) که انجام می‏دادند. (127)

در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (می‏گوید:) اى جمعیت شیاطین و جن! شما افراد زیادى از انسانها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها از میان انسانها می‏گویند: س‏خ‏للّهپروردگارا! هر یک از ما دو گروه ( پیشوایان و پیروان‏گمراه) از دیگرى استفاده کردیم; (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسیدیم; و آنها بر ما حکومت کردند;) و به اجلى که براى ما مقرر داشته بودى رسیدیم.» (خداوند) می‏گوید: «آتش جایگاه شماست; جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حکیم و داناست. (128)

ما این‏گونه بعضى از ستمگران را به بعضى دیگر وامی‏گذاریم به سبب اعمالى که انجام می‏دادند. (129)

(در آن روز به آنها می‏گوید:) اى گروه جن و انس! آیا رسولانى از شما به سوى شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو می‏کردند، و شما را از ملاقات چنین روزى بیم می دادند؟! آنها می‏گویند: «بر ضد خودمان گواهى می‏دهیم; (آرى،) ما بد کردیم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد; و به زیان خود گواهى می‏دهند که کافر بودند! (130)

این بخاطر آن است که پروردگارت هیچ‏گاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بى‏خبرى هلاک نمی‏کند. (بلکه قبلا رسولانى براى آنها می‏فرستد.) (131)

و براى هر یک (از این دو دسته)، درجات (و مراتبى) است از آنچه عمل کردند; و پروردگارت از اعمالى که انجام می‏دهند، غافل نیست. (132)

پروردگارت بى‏نیاز و مهربان است; (پس به کسى ستم نمی‏کند; بلکه همه، نتیجه اعمال خود را می‏گیرند;) اگر بخواهد، همه شما را می‏برد; سپس هر کس را بخواهد جانشین شما می‏سازد; همان‏طور که شما را از نسل اقوام دیگرى به وجود آورد. (133)

آنچه به شما وعده داده می‏شود، یقینا می‏آید; و شما نمی‏توانید (خدا را) ناتوان سازید (و از عدالت و کیفر او فرار کنید)! (134)

بگو: «اى قوم من! هر کار در قدرت دارید بکنید! من (هم به وظیفه خود) عمل می‏کنم; اما بزودى خواهید دانست چه کسى سرانجام نیک خواهد داشت (و پیروزى با چه کسى است! اما) به یقین، ظالمان رستگار نخواهند شد!» (135)

آنها ( مشرکان) سهمی از آنچه خداوند از زراعت و چهارپایان آفریده، براى او قرار دادند; (و سهمی براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «این مال خداست! و این هم مال شرکاى ما ( یعنى بتها) است!» آنچه مال شرکاى آنها بود، به خدا نمی‏رسید; ولى آنچه مال خدا بود، به شرکایشان می‏رسید! (آرى، اگر سهم بتها با کمبودى مواجه می‏شد، مال خدا را به بتها می‏دادند; اما عکس آن را مجاز نمی‏دانستند!) چه بد حکم می‏کنند (که علاوه بر شرک، حتى خدا را کمتر از بتها می‏دانند)! (136)

همین‏گونه شرکاى آنها ( بتها)، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند; (کودکان خود را قربانى بتها می‏کردند، و افتخار می‏نمودند!) سرانجام آنها را به هلاکت افکندند; و آیینشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا می‏خواست، چنین نمی‏کردند; (زیرا می‏توانست جلو آنان را بگیرد; ولى اجبار سودى ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار (وبه آنها اعتنا مکن)! (137)

و گفتند: «این قسمت از چهارپایان و زراعت (که مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است; و جز کسانى که ما بخواهیم -به گمان آنها- نباید از آن بخورند! و (اینها) چهارپایانى است که سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نیز) چهارپایانى (بود) که (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمی‏بردند، و به خدا دروغ می‏بستند; (و می‏گفتند: «این احکام، همه از ناحیه اوست.») بزودى (خدا) کیفر افتراهاى آنها را می‏دهد! (138)

و گفتند: «آنچه (از بچه) در شکم این حیوانات است، مخصوص مردان ماست; و بر همسران ما حرام است! اما اگر مرده باشد ( مرده متولد شود)، همگى در آن شریکند.» بزودى (خدا) کیفر این توصیف (و احکام دروغین) آنها را می‏دهد; او حکیم و داناست. (139)

به یقین آنها که فرزندان خود را از روى جهل و نادانى کشتند، گرفتار خسران شدند; (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحریم کردند; و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند; و (هرگز) هدایت نیافته بودند. (140)

اوست که باغهاى معروش ( باغهایى که درختانش روى داربست‏ها قرار دارد)، و باغهاى غیرمعروش ( باغهایى که نیاز به داربست ندارد) را آفرید; همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند; و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتى با هم شبیه، و از جهتى تفاوت دارند; (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالى که طعم میوه آنها متفاوت می‏باشد.) از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می‏نشیند، بخورید! و حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد! (141)

(او کسى است که) از چهارپایان، براى شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (براى منافع دیگر) آفرید; از آنچه به شما روزى داده است، بخورید! و از گامهاى شیطان پیروى ننمایید، که او دشمن آشکار شماست! (142)

هشت جفت از چهارپایان (براى شما) آفرید; از میش دو جفت، و از بز دو جفت; بگو: «آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده، یا ماده‏ها را؟ یا آنچه شکم ماده‏ها در برگرفته؟ اگر راست می‏گویید (و بر تحریم اینها دلیلى دارید)، به من خبر دهید!» (143)

و از شتر یک جفت، و از گاو هم یک جفت (براى شما آفرید); بگو: «کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها یا ماده‏ها را؟ یا آنچه را شکم ماده‏ها دربرگرفته؟ یا هنگامی که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ می‏بندد ، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمی‏کند» (144)

بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هیچ غذاى حرامی نمی‏یابم; بجز اینکه مردار باشد، یا خونى که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک -که اینها همه پلیدند- یا حیوانى که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا ( نام بتها) بر آن برده شده است.» اما کسى که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بى آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روى کند (گناهى بر او نیست); زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)

و بر یهودیان، هر حیوان ناخن‏دار ( حیواناتى که سم یکپارچه دارند) را حرام کردیم; و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم; مگر چربیهایى که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است; این را بخاطر ستمی که می‏کردند به آنها کیفر دادیم; و ما راست می‏گوییم. (146)

اگر تو را تکذیب کنند (و این حقایق را نپذیرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گسترده‏اى دارد; اما مجازات او هم‏از مجرمان دفع شدنى نیست! (و اگر ادامه دهید کیفر شما حتمی است) (147)

بزودى مشرکان (براى تبرئه خویش) می‏گویند: «اگر خدا می‏خواست، نه ما مشرک می‏شدیم و نه پدران ما; و نه چیزى را تحریم می‏کردیم!» کسانى که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می‏گفتند; و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: «آیا دلیل روشنى (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهاى بى‏اساس پیروى می‏کنید، و تخمینهاى نابجا می‏زنید.» (148)

بگو: «دلیل رسا (و قاطع) براى خداست (دلیلى که براى هیچ کس بهانه‏اى باقى نمی‏گذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت می‏کند. (ولى چون هدایت اجبارى بى‏ثمر است، این کار را نمی‏کند.)» (149)

بگو: «گواهان خود را، که گواهى می‏دهند خداوند اینها را حرام کرده است، بیاورید!» اگر آنها (بدروغ) گواهى دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهى نده! و از هوى و هوس کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانى که به آخرت ایمان ندارند و براى خدا شریک قائلند، پیروى مکن! (150)

بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکى کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزى می‏دهیم; و نزدیک کارهاى زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانى را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روى استحقاق); این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید! (151)

و به مال یتیم، جز به بهترین صورت (و براى اصلاح)، نزدیک نشوید، تا به حد رشد خود برسد! و حق پیمانه و وزن را بعدالت ادا کنید! -هیچ کس را، جز بمقدار تواناییش، تکلیف نمی‏کنیم- و هنگامی که سخنى می‏گویید، عدالت را رعایت نمایید، حتى اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش می‏کند، تا متذکر شوید! (152)

این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید! و از راه‏هاى پراکنده (و انحرافى) پیروى نکنید، که شما را از طریق حق، دور می‏سازد! این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش می‏کند، شاید پرهیزگارى پیشه کنید!» (153)

سپس به موسى کتاب (آسمانى) دادیم; (و نعمت خود را) بر آنها که نیکوکار بودند، کامل کردیم; و همه چیز را (که مورد نیاز آنها بود، درآن) روشن ساختیم; کتابى که مایه هدایت و رحمت بود; شاید به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخیز)، ایمان بیاورند! (154)

و این کتابى است پر برکت، که ما (بر تو) نازل کردیم; از آن پیروى کنید،و پرهیزگارى پیشه نمائید، باشد که مورد رحمت (خدا) قرار گیرید! (155)

(ما این کتاب را با این امتیازات نازل کردیم) تا نگویید: «کتاب آسمانى تنها بر دو طایفه پیش از ما ( یهود و نصارى) نازل شده بود; و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بودیم‏»! (156)

یا نگویید: «اگر کتاب آسمانى بر ما نازل می‏شد، از آنها هدایت یافته‏تر بودیم‏»! اینک آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان، و هدایت و رحمت براى شما آمد! پس، چه کسى ستمکارتر است از کسى که آیات خدا را تکذیب کرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى کسانى را که از آیات ما روى می‏گردانند، بخاطر همین اعراض بى‏دلیلشان، مجازات شدید خواهیم کرد! (157)

آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت (و نشانه‏هاى رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقق پذیرد، ایمان‏آوردن افرادى که قبلا ایمان نیاورده‏اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می‏کشیم!» (158)

کسانى که آیین خود را پراکنده ساختند، و به دسته‏هاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه‏اى با آنها ندارى! سر و کار آنها تنها با خداست; سپس خدا آنها را از آنچه انجام می‏دادند، با خبر می‏کند. (159)

هر کس کار نیکى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس کار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، کیفر نخواهد دید; و ستمی بر آنها نخواهد شد. (160)

بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده; آیینى پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا); آیین ابراهیم; که از آیینهاى خرافى روى برگرداند; و از مشرکان نبود.» (161)

بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است. (162)

همتایى براى او نیست; و به همین مامور شده‏ام; و من نخستین مسلمانم!» (163)

بگو: «آیا غیر خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى که او پروردگار همه چیز است؟! هیچ کس، عمل (بدى) جز به زیان خودش، انجام نمی‏دهد; و هیچ گنهکارى گناه دیگرى را متحمل نمی‏شود; سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است; و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، خبر خواهد داد. (164)

و او کسى است که شما را جانشینان (و نمایندگان) خود در زمین ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى دیگر قرار داد، تا شما را به وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید; به یقین پروردگار تو سریع العقاب و آمرزنده مهربان است. (کیفر کسانى را که از بوته امتحان نادرست درآیند، زود می‏دهد; و نسبت به حق پویان مهربان است.) (165)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا