مقالات

اصول آموزش احکام

نگاهی دوباره در آموزش رساله یکی از پرسش‏هایی که گاه برای مبلغان پیش می‏آید، این است که در آموزش و تدریس رساله‏های توضیح المسائل به همگان به ویژه جوانان چه روش‏ها و نکاتی را باید در نظر گرفت و چه زاویه دید و نگاهی را باید در نظر داشت تا برای آنان گیرا و جذاب باشد؟ و تعبیر «عبوس بودن‏» چهره رساله‏ها از زبان برخی به صورت موجبه کلیه جاری نشود. در پاسخ به این پرسش و هنگام آموزش و بیان رساله‏های عملیه به همگان به‏ویژه جوانان، باید چند زاویه دید را دوباره در نظر آورد تا بر جذابیت آموزش احکام الهی و مسائل شرعی افزود. اینک نگاهی دوباره به آموزش رساله می‏افکنیم و پیشاپیش از به کارگیری بعضی از واژه‏ها یا مسائل شرعی به عنوان نمونه و مثال پوزش می‏خواهیم: 1- بیان معادل‏های فارسی:
برای برخی از واژه‏های رساله‏ها می‏توان معادل فارسی آن‏ها را نیز بیان کرد، مانند «پاک‏کننده‏ها» برای «مطهرات‏» و «نیم‏خیز نشستن‏» برای «تجافی‏» . 2- بیان معادل‏های مفهوم‏تر و رایج‏تر:
برای بعضی از واژه‏های توضیح المسائل‏ها می‏توان معادل عربی اما مفهوم‏تر و رایج‏تر آن‏ها را بیان کرد، مانند «ادرار» برای «بول‏» ، «مدفوع‏» برای «غائط‏» و «استفراغ‏» برای «قی‏» که همه این واژه‏ها عربی هستند، ولی واژه‏های نخستین رایج‏تر و قابل فهم‏ترند. 3- بیان معادل‏های امروزی‏تر و کاربردی‏تر:
برای برخی از واژه‏های رساله‏های عملیه می‏توان معادل‏هایی را به کار برد که امروزه کاربرد بیشتری دارند. مانند «مسافت 5/22 کیلومتر» برای «حد مسافت‏شرعی‏» ، «1250 گرم نقره‏» برای «500 درهم در مهر السنه‏» ، «برای مشخص کردن اندازه درهم و اشرفی مقایسه آن‏ها با سکه‏های دو ریالی و…» (1) 4- تعریف و توضیح اصطلاحات فقهی و فتوایی:
مثلا بعضی از اصطلاحات فقهی مانند حد «ترخص‏» ، «تروی‏» ، «حدث اصغر» ، «حدث اکبر» ، «جاهل قاصر» و «جاهل مقصر» برای برخی باید تعریف کرد و توضیح داد. به عنوان نمونه، یک بار برای معلمان دینی، درس احکام را تدریس می‏کردم. در آغاز تدریس به آنان گفتم: بعضی از احکامی را که برای شما تدریس می‏کنم «استفتائات‏» است. ناگهان یکی از معلمان دینی پرسید: «استفتائات‏» یعنی چه و به چه معنی است؟ هنگامی که اصطلاحی مانند «استفتا» برای برخی از معلمان دینی روشن و شناخته شده نیست، می‏توان گفت: برای همگان واضح و تعریف شده است؟ آیا هر چیزی که برای ما کاملا روشن است، می‏توان بر این پندار بود که برای مخاطبان ما نیز روشن است؟ همچنین حتما باید بسیاری از اصطلاحات فتوایی را مانند «بعید نیست‏» ، «خالی از قوت نیست‏» ، «خالی از وجه نیست‏» ، «خالی از قرب نیست‏» ، «خالی از اشکال نیست‏» ، «احتیاط واجب‏» ، «ارجح‏» ، «اظهر» ، «محل تامل است‏» و «محل اشکال است‏» برای بسیاری از مردم تعریف کرد و توضیح داد و اثر عملی آن‏ها را برای مقلدان ذکر نمود. مثلا آیا برخی از طلاب – تا چه رسد به دیگران – می‏توانند معنی این مساله شرعی و اثر عملی آن را بیان کنند: «اگر بچه ممیز بگوید، چیزی که در دست اوست، نجس است، احتیاط آن است که از آن اجتناب کنند، اگرچه بعید نیست اعتبار قول صبی مراهق.» از این رو، تدوین یک «فرهنگ اصطلاحات فقهی و فتوایی‏» در پایان رساله‏ها و یا به طور مستقل کاری شایسته و بلکه امری بایسته است. 5- رفع ابهام از تعریف‏های واژگان و اصطلاحات:
مثلا در تعریف «بچه ممیز» و به تبعیت از رساله‏ها به مردم می‏گوییم که: «بچه ممیز بچه‏ای است که خوب و بد را می‏فهمد.» اگر یکی از شنوندگان از ما بپرسد که منظور از «فهم خوب و بد» ، خوب و بد اخلاقی، اقتصادی، جنسی، فکری، سیاسی، اجتماعی و یا.. . است‏به او چه پاسخی می‏دهیم؟ یا مثلا در تعیین سن بلوغ پسر و دختر می‏گوییم: «تمام شدن 15 سال قمری در پسر و 9 سال قمری در دختر.» و حال آن که بسیاری به این نکته مهم توجه ندارند که سن بلوغ و تکلیف، طبق سال شمسی کمتر از سال قمری می‏شود. زیرا سال قمری به مقدار 10 روز و 18 ساعت از سال شمسی کمتر است و در نتیجه طبق سال شمسی، پسران هنگامی که تقریبا 14 سال و 6 ماه و 16 روز و دختران زمانی که تقریبا 8 سال و 8 ماه و 22 روز دارند، به سن تکلیف می‏رسند. 6- بیان تعریف لغوی و اصطلاحی موضوعات و واژه‏های فقهی:
به طور مثال بارها از شاگردان و حتی طلاب شرکت کننده در کلاس‏های آموزش و بیان احکام می‏پرسیدیم که تعریف لغوی «وضو» چیست؟ یا اصلا پاسخی نمی‏دادند یا اشتباها پاسخ می‏دادند که به معنی «روشنی و روشنایی‏» است. بدین جهت‏شایسته است معانی لغوی و اصطلاحی برخی از موضوعات و اصطلاحات فقهی و ارتباط این دو معنی با یکدیگر گفته شود. مثلا به آنان بگوییم که وضو در لغت‏به معنی «نظافت و پاکیزگی‏» است و از این رو، عرب‏ها به شخص نظیف و پاکیزه می‏گویند: «وضی‏ء» (2) و وضو در اصطلاح فقهی به معنی شستن صورت و دست‏ها (غسلتان) و مسح سر و پاها (مسحتان) طبق دستوری که شارع مقدس اسلام فرموده است می‏باشد. بنابر روایتی یکی از علت‏ها و فلسفه‏های وضو، نظافت و پاکیزگی است، بدین جهت‏به آن، «وضو» گفته‏اند. این نکته از نظر علمی و تجربی نیز روشن است. 7- استفاده از واژه‏های فخیمانه و محترمانه:
یکی از وظایف ما، به کارگیری واژه‏های فخیمانه و محترمانه در هنگام آموزش و بیان احکام است. مثلا در هنگام به کارگیری واژه‏های «آبستن، حامله و باردار» ، آیا واژه «باردار» فخیمانه‏تر نیست؟ یا در هنگام بیان علائم بلوغ، استفاده از واژه‏های «شرمگاه‏» یا «اندام تناسلی و زایشی‏» به جای واژه «عورت‏» محترمانه‏تر نیست؟ یا در هنگام بیان مبطلات روزه، به کارگیری واژه «آمیزش‏» یا «آمیزش جنسی‏» بهتر از واژه «جماع‏» نیست؟ آیا نباید واژه‏های غیرفخیم و به کار رفته در رساله‏های توضیح المسائل مانند مسائل 1586 (3) و 2381 (4) را به کار نبرد و آن‏ها را به گونه‏ای دیگر تغییر داد و بیان کرد؟ 8- با اعراب خواندن یا نوشتن کلمات:
باید در هنگام بیان یا نوشتن احکام الهی، بعضی از کلمات و واژه‏ها را با اعراب صحیح خواند یا نوشت تا مانند آن شخصی نشود که در مکه از روحانی کاروان خود پرسیده بود: «هروله به چه معنی است؟» یا فرد دیگری سؤال کرده بود: «دو کلمه قبل و دبر که در رساله‏ها نوشته شده‏اند، به چه معنی است؟» یا یکی از روحانیان کاروان حج‏به نام آقای «حسن‏زاده‏» می‏گفت: «یکی از حاجیان از بنده می‏پرسید که من هنگام طواف، این‏گونه نیت کرده و گفته‏ام: هفت دور طواف برای حجه‏الاسلام حسن‏زاده (نه حجه‏الاسلام) به جا می‏آورم واجب قربه الی الله. آیا نیت من صحیح بوده است‏یا نه؟» بارها از مردم و حتی طلاب حوزه شنیده‏ام که به جای «مبطلات وضو» می‏گویند: «مبطلات وضو» ، یا به جای «مطهرات‏» می‏گویند: «مطهرات‏» . از این رو، باید اعراب این‏گونه کلمات را به طور صحیح برای دیگران خواند یا نوشت تا اشتباه و تفاوت‏های معنایی و متضادی مانند «مقلد» و «مقلد» ، «مطهرات‏» و «مطهرات‏» ، «مبطلات‏» و «مبطلات‏» پیش نیاید. 9- آموزش مسائل رساله به صورت تدریجی:
قوانین و احکام الهی در مدت 23 سال و به صورت «تدریجی‏» بر پیامبر محبوب خدا صلی الله علیه و آله نازل و به مردم ابلاغ شد. مثلا خوردن شراب به صورت تدریجی و در چهار آیه از قرآن بیان شد تا این که در مرحله چهارم، حکم قطعی حرمت‏شراب به مردم ابلاغ گردید. از این رو، برای آموزش و بیان احکام رساله به مردم، در برخی از موارد باید زمینه‏سازی کرد. به طور نمونه یکی از استادان احکام می‏گفت: «برای تعدادی از خواهران، درس احکام می‏گفتم. روزی به احکام حجاب و پوشش رسیدم. دیدم برای تدریس احکام آن باید زمینه‏سازی کنم. زیرا ممکن است‏بعضی از مسائل شرعی حجاب و پوشش را نپذیرند یا به آن توجه لازم را نکنند. بدین‏جهت تصمیم گرفتم پیش از آغاز درس احکام، مرثیه حضرت زهرا علیها السلام را برای آنان بخوانم و رقت قلبی ایجاد کنم. همین کار را کردم و پس از گریه و مرثیه‏خوانی، این نکته را به آنان تذکر دادم که اگر بخواهیم پیرو حقیقی حضرت زهرا علیها السلام باشیم، باید حجاب خود را کاملا رعایت کنیم و احکام آن را در زندگی عملی خویش پیاده سازیم. آن‏گاه به بیان احکام پوشش و حجاب پرداختم و با این زمینه‏سازی بود که پذیرش احکام حجاب برای آنان آسان شد.» بدین جهت‏باید سه حدیث‏شریف ذیل برای هر استادی در هنگام آموزش رساله و احکام الهی و حتی موضوعات دیگر مورد توجه وافر باشد: پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «یا معاذ! بشر ولاتنفر، یسر و لاتعسر; (5) ای معاذ! (هنگام تبلیغ در یمن) مژده‏آور باش و رماننده از دین نباش. آسان‏گیر باش و سخت‏گیر در دین نباش.» حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام‏فرمود: «لا تقل کل ما تعلم; (6) همه آنچه را می‏دانی مگو.» امام سجاد علیه السلام فرمود: «…ایاک ان تتکلم بما تسبق الی القلوب انکاره وان کان عندک اعتذاره…; (7) بپرهیز از این که سخنی بر زبان جاری‏سازی که دل‏ها در نپذیرفتن و انکار آن پیشی گیرند، اگرچه عذرخواهی آن را نیز داشته باشی.» 10- تنظیم و دسته‏بندی احکام رساله:
حضرت امیرمؤمنان، علی علیه السلام می‏فرماید: «احسن الکلام ما زانه حسن النظام و فهمه الخاص والعام; (8) زیباترین سخن آن است که تنظیم و دسته‏بندی زیبایش آن را آراسته کرده باشد و خواص و عوام، آن را بفهند.» روان‏شناسان نیز معتقدند از نظر یادگیری و آموزش، مطالب منظم و دسته‏بندی شده بهتر از مطالب نامنظم و دسته‏بندی نشده در ذهن انسان جای می‏گیرند. یکی از شاگردان حضرت امام خمینی‏قدس سره می‏گوید: «امام در هنگام تدریس، مطالب را خیلی عالی مرتب و تنظیم می‏کردند، و همین تنظیم مطالب در بهتر فهمیدن و زودتر فهمیدن مطالب درسی کمک بسیار مؤثری می‏کرد.» (9) «روش دسته‏بندی احکام‏» را در مجله شماره 14 مبلغان (ماه ذیحجه) آورده‏ایم که می‏توانید برای آشنایی با آن به آنجا مراجعه کنید. امید است‏با عنایات خداوند بزرگ و توجهات حضرت ولی‏عصر علیه السلام این‏گونه مباحث و مطالب در زمینه «آموزش رساله‏» به همگان و به ویژه جوانان برای مبلغان گرانمایه و گرانپایه سودمند آید. این همه گفتیم لیک اندر بسیجبی عنایات خدا هیچیم هیچ ای خدا ای فضل تو حاجت روا با تو یاد هیچ کس نبود روا قطره‏ای دانش که بخشیدی ز پیش متصل گردان به دریاهای خویش پی‏نوشت‏ها: 1) در صورتی که این معادل‏ها طبق فتوای مرجع تقلیدی که احکام و فتاوای او را بیان می‏کنیم، صحیح و مورد قبول وی باشند. 2) ریشه لغوی وضو از کلمه «وضا» یا «وضا» گرفته شده است، نه از کلمه «ضوء ضاء» که به معنی «ضوء و ضیاء و روشنی‏» است. 3) در مسائل مربوط به دومین مبطل از مبطلات روزه. 4) در مسائل مربوط به عیب‏هایی که به واسطه آن‏ها می‏شود عقد را به هم زد. 5) سیری در سیره نبوی آیت الله شهید مرتضی مطهری، چاپ هفدهم، قم، انتشارات‏صدرا، 1376، ص 210، به نقل از سیره ابن هشام. 6) نهج‏البلاغه، گردآوری سیدابوالحسن محمدشریف رضی، ترجمه علینقی فیض‏الاسلام، [بی چا]، [بی جا]، [بی تا]، [بی نا]، کلمه قصار 374، ص 1268. 7) سفینه البحار، حاج شیخ عباس قمی، 2 ج، [بی چا]، بیروت، دار المرتضی، [بی تا]، ج 1، ص 573. 8) معجم الفاظ غرر الحکم و درر الکم، مصطفی درایتی، چاپ اول، قم، مرکزی الابحاث و الدراسات الاسلامیه، 1413، ص 464. 9) با اقتباس از: مجله حوزه، ش 32، ص 89.

مهدی فاطمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا