مکتب شهید اول

پیش‏تر دیدیم که فقه شیعی به مثابه مجموعه‏ای مستقل از حدیث در دوره دوم فقهی پدیدار شد.متون فقهی بازمانده از آن دوره و دوره سوم نمودار سبک فقه سنتی شیعی است که شیخ الطائفه نیز کتاب النهایه خود را چنان که دیدیم بر همان روال نگاشت.لیکن پس از آن با ظهور کتابهای مبسوط و خلاف که به اسلوب فقه سنی و بر شالوده آن تدوین شده بود تغییراتی اساسی در شکل ومحتوای فقه شیعی پدید آمد. از نظر شکل،بافت عمومی فقه شیعی به هم خورد و به صورت مخلوطی از دو سیستم درآمد.کتابهای تفصیلی و استدلالی فقهی از این پس معمولا مباحث را به روال مآخذ سنی طرح نموده و نخست انظار و استدلالات فقهاء سنی را در آن مسأله نقل می‏کردند که معمولا بر نقل کتاب الخلاف مبتنی بود.سپس نوبت به آراء و استدلالات فقهاء شیعی می‏رسید.آبی شاگرد محقق حلی و نگارنده کشف الرموز گویا یکی از نخستین کسان بود که از پیروی این روش دست کشید و از نقل آراء و استدلالات فقهاء سنی در کتاب خود خودداری کرد.شاگردان علامه حلی به خصوص فخر المحققین فرزند او در ایضاح الفوائد این راه را تعقیب نمودند و نقل فتاوی و انظار و استدلالات فقهاء شیعی را جایگزین آراء و استدلالات فقهاء سنی ساختند. از نظر محتوا نیز تغییرات فقه شیعی چشمگیر و اساسی بود.تفریعات زیادی که در مبسوط انجام گرفته و الگوی فقه تفریعی شیعه گردید،و تفریعات مشابهی که بعدا در آثار علامه در بخش معاملات افزوده شد نوعا مأخوذ از فقه سنی،و بر اساس قواعد و مبانی و اصول آن فقه بود که با فقه شیعی تطبیق داده می‏شد.از این رو آموختن مبانی فقه سنی برای بررسی اجتهادی و تحقیقی مآخذ فقه شیعی گامی اساسی بود.شهید اول،شمس الدین محمد بن مکی عاملی (م 786) با تنقیح قواعد و اصول بنیادی فقه شیعی در کتاب القواعد و الفوائد و دیگر آثار خود،و با به کار بستن عملی آن در متن فقه شیعی،این محتوا را نیز تغییر داد و بدان شخصیت و هویت مستقل بخشید. شهید به کمک همین قواعد و اصول،فقه شیعی را بسیار تبسیط نمود و آفاق تازه‏ای را به روی آن گشود.او در تفریعات تحقیقی و ارزنده فقهی ابتکارات و نوآوری‏های بسیار دارد که فقه او را از پیشینیان خود به طور کامل مشخص و ممتاز می‏سازد.آثار فقهی او مانند الفیه،نفلیه،القواعد و الفوائد،البیان،الدروس الشرعیه،غایه المراد،ذکری الشیعه و اللمعه الدمشقیه از مصادر ارزنده فقه شیعی و نمایانگر خصوصیات مکتب فقهی اوست. دانشمندان پس از او تا حدود یک قرن و نیم پیرو مکتب او بوده و گرچه‏تازه آوریهایی داشته‏اند اما در اساس کار بیشتر بر شرح و بیان آراء و افکار او همت می‏گماشته‏اند و از چهار چوب ترسیمی او پا فراتر ننهاده‏اند.مشهورترین این دانشمندان عبارتند از: ابن الخازن،زین الدین علی بن حسن بن خازن حائری (آغاز قرن نهم) ابن المتوج،احمد بن عبد الله بحرانی (م 820) نگارنده النهایه فی تفسیر الخمسائه آیهفاضل مقداد،مقداد بن عبد الله سیوری حلی (م 826) نگارنده کنز العرفان و التنقیح الرائع‏ابن فهد،احمد بن محمد بن فهد اسدی حلی (م 841) و نگارنده المهذب البارع و المقتصر و الموجز الحاوی و رسائل فقهی متعددشمس الدین محمد بن شجاع قطان حلی نگارنده معالم الدین فی فقه آل یاسین (نیمه اول قرن نهم) مفلح بن حسین صیمری (در گذشته پس از 878) نگارنده غایه المرام و کشف الالتباس و جواهر الکلمات‏ابن هلال،علی بن محمد بن هلال جزائری (در گذشته پس از 909) ابراهیم بن سلیمان قطیفی (در گذشته پس از 945) نگارنده ایضاح النافع‏شهید دوم،زین الدین بن علی بن احمد جبعی عاملی (م 966) نگارنده الروضه البهیه و روض الجنان و مسالک الافهام . زمین در فقه اسلامی ص 64حسین مدرسی طباطبایی

خروج از نسخه موبایل