علت ذکر تاریخ پیشینیان در قرآن

چرا قرآن مملو از تاریخ پیشینیان است

اصولاً قسمت مهمی از قرآنمجید، بیان سرگذشت پیشینیان است ذکر این همه تاریخ گذشتگان در قرآنکه یک کتاب انسان ساز است بى دلیل نیست، دلیلش بهرهگیرى از جنبه هاى مختلف تاریخ آنها، عوامل پیروزى و شکست، اسباب سعادت و بدبختى و استفاده از تجربیات فراوانى است که در لابلاى صفحات تاریخ آنها نهفته شده است.
به طور کلّى، از مطمئن ترین علوم، علوم تجربى است که در آزمایشگاه به تجربه گذارده می شود، و نتائج عینى آن مشهود می گردد.
تاریخ، آزمایشگاه بزرگ زندگى انسان ها است و در این آزمایشگاه سربلندى و شکست اقوام، کامیابى و ناکامی ها، خوشبختى ها و بدبختى ها همه، و همه به آزمایش گذارده شده است و نتایج عینى آن در برابر چشم ما قرار دارد.
و ما می توانیم بخشى از مطمئن ترین دانش هاى خود را در زمینه مسائل زندگى از آن بیاموزیم.
به تعبیر دیگر، حاصل زندگى انسان ـ از یک نظر ـ چیزى جز تجربه نیست و تاریخ در صورتى که خالى از هر گونه تحریف باشد، محصول زندگى هزاران سال عمر بشر است که یک جا در دسترس مطالعه کنندگان قرار داده می شود.
به همین دلیل، امیر مومنان على(علیه السلام) در اندرزهاى حکیمانه اش به امام مجتبى(علیه السلام) مخصوصاً روى این نکته تکیه کرده می فرماید:
«اَیْ بُنَیَّ اِنِّی وَ اِنْ لَمْ اَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی اَعْمالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی اَخْبارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَاَحَدِهِمْ بَلْ کَاَنِّی بِما انْتَهى اِلَیَّ مِنْ اُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ اَوَّلِهِمْ اِلى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذلِکَ مِنْ کَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَکَ مِنْ کُلِّ اَمْر نَخِیلَه»؛
(پسرم! درست است که من به اندازه همه کسانى که پیش از من می زیسته اند عمر نکرده ام، اما در کردار آنها نظر افکندم، و در اخبارشان تفکر نمودم، و در آثارشان به سیر و سیاحت پرداختم، تا بدانجا که همانند یکى از آنها شدم، بلکه گوئى به خاطر آنچه از تاریخشان به من رسیده، با همه آنها از اول جهان تا امروز بوده ام، من قسمت زلال و مصفاى زندگى آنان را از بخش کدر و تاریک باز شناختم، سود و زیانش را دانستم، و از میان تمام آنها قسمت هاى مهم و برگزیده را برایت خلاصه نمودم). (1)
بنابراین: تاریخ آئینه اى است که گذشته را نشان می دهد، و حلقه اى است که امروز را با دیروز متصل می کند، و عمر انسان را به اندازه خود بزرگ می نماید!
تاریخ معلمی است که رمز عزت و سقوط امت ها را بازگو می کند، به ستمگران اخطار می دهد، سرنوشت شوم ظالمان پیشین که از آنها نیرومندتر بودند مجسم می سازد، به مردان حق بشارت می دهد، به استقامت دعوت می کند، و آنها را در مسیرشان دلگرم می سازد.
تاریخ چراغى است که مسیر زندگى انسان ها را روشن می سازد، و جاده ها را براى حرکت مردم امروز باز و هموار می کند.
تاریخ تربیت کننده انسان هاى امروز، و انسان هاى امروز، سازنده تاریخ فردایند.
خلاصه تاریخ یکى از اسباب هدایت الهى است.
ولى اشتباه نشود به همان اندازه که بیان یک تاریخ راستین، سازنده و تربیت کننده است، تاریخ هاى ساختگى و تحریف یافته، فوق العاده مایه گمراهى است و به همین دلیل، آنها که دل هاى بیمارى دارند، همیشه سعى کرده اند با تحریف تاریخ، انسان ها را فریب دهند و از راه خدابازدارند و نباید فراموش کنیم که تحریف در تاریخ فراوان است.(2).(3)
پی نوشت: (1). «نهج البلاغه»، نامه 31 (از بخش نامه‏ها).
(2). در زمینه تاریخ و اهمیت آن در آغاز سوره «یوسف»، و پایان آن (تفسیر نمونه ، جلد 9، صفحه 292 و جلد دهم، صفحه 100)، و همچنین ذیل آیه 120 سوره «هود» (تفسیر نمونه، جلد 9، صفحه 283) بحث شده است .
(3). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 13، ص 323.

خروج از نسخه موبایل