لغات قرآن با حرف میم

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَشَّاءٍ

    ترجمه مَشَّاءٍ: نقل کننده سخنان مردمی به سوی مردمی دیگر ، به منظور ایجاد فساد و تیرگی آن دو- سخن چین

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَشَارِبُ

    ترجمه مَشَارِبُ : نوشیدنیها (و کلمه مشارب جمع مشرب است که مصدر میمی و به معنای مشروب است . و مراد از مشروب در عبارت “وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ” شیر حیوانات…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَشَارِقِ

    ترجمه مَشَارِقِ: مشرق ها – محلهای طلوع – مشرق و مغرب ها (مراد از مشرقین مشرق و مغرب است که در آن جانب مشرق غلبه داده شده یا اینکه چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَشْأَمَهِ

    ترجمه مَشْأَمَهِ : شقی بودن (کلمه مشئمه مانند کلمه شُؤْم مصدر است ، همانطور که میمنه مانند کلمه یمن مصدر است ، و میمنه و مشئمه به معنای سعادت و شقاوت است )

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَسَّنِیَ

    ترجمه مَسَّنِیَ : به من رسید – با من تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مُشْتَبِهاً

    ترجمه مُشْتَبِهاً: شبیه به هم

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَسَّنِیَ بِـ

    ترجمه مَسَّنِیَ بِـ: به من رسانده – به من تماس داده (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است در عبارت “مَسَّنِیَ ﭐلشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ”)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مُشْتَرِکُونَ

    ترجمه مُشْتَرِکُونَ : مشترکان

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مَسْکُونَهٍ

    ترجمه مَسْکُونَهٍ : مسکونی

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مِسْکِینِ

    ترجمه مِسْکِینِ : فقیر و بیچاره (کلمه مسکین به معنای کسی است که از فقیر بدحال‏تر باشد به عبارت دیگر فقیر با برطرف شدن نیازش دیگر فقیر نیست و چه بسا غنی شود ولی مسکین کسی است که حتی اگر…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مُسْلِماً

    ترجمه مُسْلِماً : تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسلیم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطیع اوست)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مُسْلِمَاتِ

    ترجمه مُسْلِمَاتِ : زنان مسلمان(مسلم کسی است که امرش را تسلیم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطیع اوست)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مُسْلِمَهً

    ترجمه مُسْلِمَهً: تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسلیم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطیع اوست)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    مُسَلَّمَهٌ

    ترجمه مُسَلَّمَهٌ : تسلیم شده – پرداخت شده

دکمه بازگشت به بالا