لغات قرآن با حرف حا
-
لغتنامه قرآن
حِطَّهٌ
ترجمه حِطَّهٌ : خداوندا گناهان ما را بریز- فرود آمدن – محدودیت
-
لغتنامه قرآن
حُطَمَه
ترجمه حُطَمَه : بسیار خورد کننده (صیغه مبالغه است ، و مبالغه در حطم یعنی “شکستن ” را میرساند )- سومین طبقه از هفت طبقه جهنم
-
لغتنامه قرآن
حَظِّ
ترجمه حَظِّ : بهره آدمی از سعادت و بخت
-
لغتنامه قرآن
حَفَدَهً
ترجمه حَفَدَهً : حفده جمع حافد است که به معنای متحرک سریع و کسی است که در خدمت ، جنب و جوش سریع دارد کنایه از نوه ها چون آنها نیز در خدمت به شخص کوشاتر از دیگران هستند
-
لغتنامه قرآن
حُسْنُهُنَّ
ترجمه حُسْنُهُنَّ : زیبایی و نیکویی آنها(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حَصْحَصَ
ترجمه حَصْحَصَ : واضح وهویدا گشت -(حصه به معنای قطعهای است ازیک چیز یکپارچه ، و بجای بهره و نصیب استعمال میشود )
-
لغتنامه قرآن
حُسْنَیٰ
ترجمه حُسْنَیٰ : مؤنث أحسن : نیکوترین(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حَصَدتُّمْ
ترجمه حَصَدتُّمْ : درو کردید
-
لغتنامه قرآن
حُسْنَیَیْنِ
ترجمه حُسْنَیَیْنِ : دو نیکویی(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حُسُوماً
ترجمه حُسُوماً : داغ کننده های پی در پی و مکرر (جمع حاسم)
-
لغتنامه قرآن
حَسِیباً
ترجمه حَسِیباً : همیشه حسابگر
-
لغتنامه قرآن
حَسِیرٌ
ترجمه حَسِیرٌ : خسته(حسر دراصل عبارت است از کنار زدن لباس از هر چیزی که ملبس به آن است و کنایه از برملا شدن ناتوانیهاست استفاده از آن در معنی خستگی از آن جهت است که نا توانی قوا آشکار…
-
لغتنامه قرآن
حَسِیسَهَا
ترجمه حَسِیسَهَا : صوتی که احساس شود .
-
لغتنامه قرآن
حُشِرَ
ترجمه حُشِرَ : گرد آورده شد(کلمه حشر به معنای بیرون کردن و کوچ دادن قومی از قرارگاهشان به زور و جبر است )