لغات قرآن با حرف حا
-
لغتنامه قرآن
حُفْرَهٍ
ترجمه حُفْرَهٍ : حفره(شفا حفره ، به معنای لبه حفره است ، البته لبهای که هر کس قدم بر آن بگذارد ، مشرف بر سقوط در آن شود )
-
لغتنامه قرآن
حَفِظَ
ترجمه حَفِظَ : حفظ کرده(حفظ:ضبط کردن صورت آن چیزی است که برای ما معلوم شده است ، بطوری که هیچ دگرگونی و تغییری در آن پیدا نشود)
-
لغتنامه قرآن
حَصِرَتْ
ترجمه حَصِرَتْ : تنگ شده (در جمله حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ اشاره به تنگی سینه به خاطر بخل و ترس می کند)
-
لغتنامه قرآن
حِفْظاً
ترجمه حِفْظاً : حفظ کردن(حفظ:ضبط کردن صورت آن چیزی است که برای ما معلوم شده است ، بطوری که هیچ دگرگونی و تغییری در آن پیدا نشود)
-
لغتنامه قرآن
حُصِّلَ
ترجمه حُصِّلَ : پدیدارشد (در جمله “حُصِّلَ مَا فِی ﭐلصُّدُورِ “اشاره به جداسازی صفات خوب وبد از هم دارد )
-
لغتنامه قرآن
حَفَظَهً
ترجمه حَفَظَهً : حفظ کنندگان -نگاهبانان (جمع حافظ از حفظ به معنی ضبط کردن صورت آن چیزی است که برای ما معلوم شده است ، بطوری که هیچ دگرگونی و تغییری در آن پیدا نشود)
-
لغتنامه قرآن
حَصُوراً
ترجمه حَصُوراً : به معنای آن کسی است که با زنان نمیآمیزد (مردی که هرگزازدواج نکرده)- نگاهدارنده (خود از خواهشهای نفسانی)
-
لغتنامه قرآن
حَفِظْنَاهَا
ترجمه حَفِظْنَاهَا : آن را حفظ کردیم(حفظ:ضبط کردن صورت آن چیزی است که برای ما معلوم شده است ، بطوری که هیچ دگرگونی و تغییری در آن پیدا نشود)
-
لغتنامه قرآن
حُصُونُهُم
ترجمه حُصُونُهُم : دژهای استوارشان – قلعه های محکمشان
-
لغتنامه قرآن
حِفْظُهُمَا
ترجمه حِفْظُهُمَا : حفظ آن دو(حفظ:ضبط کردن صورت آن چیزی است که برای ما معلوم شده است ، بطوری که هیچ دگرگونی و تغییری در آن پیدا نشود)
-
لغتنامه قرآن
حَصِیدٌ
ترجمه حَصِیدٌ : دروکردنی – درو شده – بریده شده (از “حصد”به معنای بریدن و درو کردن زراعت. زراعت درو شده را نیز حصید میگویند)
-
لغتنامه قرآن
حَصِیراً
ترجمه حَصِیراً : حبس شده و در مضیقه قرار داده شده
-
لغتنامه قرآن
حَضَرَ
ترجمه حَضَرَ : حاضر شد – فرا رسید (در جمله”حَتَّیٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ﭐلْمَوْتُ”)
-
لغتنامه قرآن
حَضَرُوهُ
ترجمه حَضَرُوهُ : نزد او حاضر شدند