لغات قرآن با حرف میم
-
لغتنامه قرآن
مَعِینٍ
ترجمه مَعِینٍ: آب جاری بر روی زمین (در عبارت”وَءَاوَیْنَاهُمَا إِلَیٰ رَبْوَهٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ:هر دو را به سرزمینی بلند که جایی هموار و چشمه سار بود منزل دادیم “)-زلال (کلمه معین در نوشیدنیها به معنای آن نوشیدنی است که از…
-
لغتنامه قرآن
مَغْلُوبٌ
ترجمه مَغْلُوبٌ : مغلوب
-
لغتنامه قرآن
مُعَلَّقَهِ
ترجمه مُعَلَّقَهِ : بلاتکلیف – پا در هوا – معلق
-
لغتنامه قرآن
مُعَلَّمٌ
ترجمه مُعَلَّمٌ : یاد داده شده
-
لغتنامه قرآن
مَعْلُومٌ
ترجمه مَعْلُومٌ : معلوم – مشخص – دانسته شده
-
لغتنامه قرآن
مَعْلُومَاتٍ
ترجمه مَعْلُومَاتٍ: معلومها – دانسته شده ها – مشخصها
-
لغتنامه قرآن
مُعَمَّرٍ
ترجمه مُعَمَّرٍ : آن کس که عمرش طولانی شده
-
لغتنامه قرآن
مَعْمُورِ
ترجمه مَعْمُورِ : آباد – آباد شده (بعضی گفتهاند : مراد از بیت معمور کعبه مشرفه است ، چون کعبه اولین خانهای بود که برای عبادت مردم بنا شد ، و همواره از اولین روز بنایش (چهار هزار سال پیش…
-
لغتنامه قرآن
مَعَنَا
ترجمه مَعَنَا : با ما
-
لغتنامه قرآن
مُعَوِّقِینَ
ترجمه مُعَوِّقِینَ : منصرف کنندگان – تأخیر اندازندگان – باز دارندگان -به تعویق اندازندگان – امروز وفردا کنندگان (معوقین اسم فاعل از تعویق است )
-
لغتنامه قرآن
مَعْصِیَتِ
ترجمه مَعْصِیَتِ : نافرمانی
-
لغتنامه قرآن
مَعَهُ
ترجمه مَعَهُ: با او
-
لغتنامه قرآن
مُعَطَّلَهٍ
ترجمه مُعَطَّلَهٍ : تعطیل شده (بئر معطله یعنی چاهی که دیگر کسی از اهل آبادی کنار آن نمیآید تا آب بردارد ، چون کسی در آبادی نمانده )
-
لغتنامه قرآن
مَعَهَا
ترجمه مَعَهَا : با او (مؤنث)