روضه

میثم مطیعی – متن روضه حضرت رقیه

سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد

آخه راوی میگه وقتی سر رو آوردند، اول سئوال کرد این چیه؟ هذا رأس أبیک الحسین. این سر باباته، فرفعته من الطّشت حاضنه له با این دستای کوچیک سر رو بلند کرد،مواظبه سر از دستش نیوفته،دستاش میلرزه،چند روزه غذا نخورده،اینقدر به دست و بازوش تازیانه زدند،مواظبه سر بابا از دستش رها نشه

سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هاله‌ای از گیسویی خاکستری باشد
دختر دلش پر می‌کشد، بابا که می‌آید
موهای شانه کرده‌اش در معجری باشد

بابا ببین روسریم رو،بابا بابا،کاش به من خبر میدادی، خاک لباسم رو میتکاندم،خرابه رو آب و جارو میکردم.

ای کاش می‌شد بر تنش پیراهنی زیبا
یا لااقل پیراهن سالم‌تری باشد
سخت است هم شیرین زبان‌ باشی و هم فکرت
پیش عموی تشنه‌ی آب آوری باشد
با آن‌همه چشم انتظاری باورش سخت است
سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد

آخه دختر همش جاش آغوش گرم باباست،تا حالا کسی ندیده سر بریده ی بابا رو روی پای دختر بذارند. ای حسین…..

شلاق را گاهی تحمل می‌کند شانه
اما نه وقتی شانه‌های لاغری باشد
اما نه وقتی تازیانه دست ده نامرد
دور و بَرِ گُم گشته‌ی بی‌یاوری باشد
خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد
چشمش به دنبال علی ِ اصغری باشد
بابا
نه جای من ،نه جای تو، نه جای عمه است اینجا
مرا با خود ببر بابا و هم بازی اصغر کن
خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد
چشمش به دنبال علی اصغری باشد
وای از دل زینب که باید روز و شب انگار
در پیش چشمش روضه‌های مادری باشد

رقیه شبیه مادرم شدی،وقتی سر رو بلند کرد،شروع کرد حرف زدن: یا أباه ! مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ یا أبتاه! مَن ذا الذی قطع وریدک؟ رگ های گردنت رو کی بریده؟ راوی میگه گفت،گفت.. ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّریف لب به لب های بابا گذاشت. وبکت بُکاءاً شدیداً شروع کرد های های گریه کردن حتّى غشی علیها بچه از حال رفت فلمّا حرّکوها وقتی تکونش دادند فإذا بها قد فارقت روحها الدُنیا ،دیدند بچه از دنیا رفته .آی حسین…

بابا ! مرا با خود ببر ، می‌ترسم آن بدمست
در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد
قرآن کجا و تشت زر و خیزران کجا
چوب جفا کجا و لب میهمان کجا
بزم شراب و رأس امام زمان کجا
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
بابا
باید بیایم با تو، در برگشت می‌ترسم
در راه خار و سنگ‌های بدتری باشد
باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه
شاید برای او شب راحت تری باشد؟
بابا عمه ام خسته و ناتوان شده
سپرم بس که شده کمان شده
بابا بابا
زبان را نیست نیرویی که گویم عمه ممنونم
تو بگشا لعل لب از او تشکر جای دختر کن
زینبم یه وقت شرمنده نباشی من ممنونتم

منبع: المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، طریحی، ص ۱۳۶-۱۳۷

متن عربی : … فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبیک. فرفعته من الطّشت حاضنه له وهی تقول: یا أباه ! مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ یا أبتاه! مَن ذا الذی قطع وریدک؟ یا أبتاه ! مَن ذا الذی أیتمنی على صغر سنّی ؟ یا أبتاه ! مَن بقی بعدک نرجوه ؟ یا أبتاه ! مَن للیتیمه حتّى تکبر ؟ یا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ یا أبتاه ! مَن للأرامل المسبیّات ؟ یا أبتاه ! مَن للعیون الباکیات ؟ یا أبتاه ! مَن للضائعات الغریبات ؟ یا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ یا أبتاه ! مَن بعدک ؟ واخیبتنا ! یا أبتاه ! مَن بعدک ؟ واغربتنا ! یا أبتاه ! لیتنی کنت الفدى ، یا أبتاه ! لیتنی کنت قبل هذا الیوم عمیا . یا أبتاه ! لیتنی وسدت الثّرى ولا أرى شیبک مخضّباً بالدّماء .ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّریف , وبکت بُکاءاً شدیداً حتّى غشی علیها ، فلمّا حرّکوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنیا

ترجمه: … وقتی سر بریده امام حسین را برای رقیه سلام الله علیها آوردند گفت این سر کیست؟ به او گفتند: سر پدرت حسین است. سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و به سینه چسبانید و با گریه های سوزناک خود خطاب به سر چنین گفت: پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ چه کسی رگ های گردنت را برید؟ پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بی پوشش چه کنند؟ پدرجان زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟ پدر جان چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟ پدر جان چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟ پدر جان چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدر جان کاش فدایت می شدم. پدر جان ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدر جان کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. سپس لب ها را بر لب های پدرش امام حسین نهاد و چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند دریافتند که از دنیا رفته است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا