معارف اسلامی

آیت الله آقا ملکی – دستورالعمل‌های شب قدر

آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی درباره شب قدر، نکات و دستوراتی را بیان فرموده اند.

از اعتدال خارج نشوید

1. آمادگى از کارهایى که در طول سال می‏تواند انجام دهد، دعا جهت توفیق در این شب می‏باشد و این که بتواند در این شب، محبوبترین و پسندیده‏ترین کارها نزد خدا را انجام داده و خداوند این شب را براى او بهتر از هزار ماه قرار داده، و اعمال این شب را باین شکل از او قبول نموده و آن را با بالاترین درجات براى او ثبت، و تا روز دیدار او آن را بپروراند، در این شب، نام او را در گروه مقرّبین نوشته، و شناخت، محبت، نزدیکى، پناه، رضایت و خیر خود همراه با عافیتش را نصیب او گردانیده، و بگونه‏اى از او راضى شود که خشمی بعد از آن نبوده، و پیامبر و امام بخصوص امام زمانش علیه السّلام از او راضى شده، و او را با آنان در مجلس «صدق»، نزد سلطان مقتدر جاى داده و در بذل تمام توانایى براى فرمانبردارى و بدست آوردن رضایتش، او را موفق، و عاقبت او را نزدیکى و رضایتش قرار دهد.

صدقه‏اى را تهیه و مضامین لطیفى را براى مناجات با پروردگار و کلمات برانگیزنده‏اى را در طول سال براى این شب آماده شده و مقدمات عبادت را فراهم نماید. مثلا مکان و لباس مناسب و عطر انتخاب کند. و میهمانان مخصوصى را که مناسب با این شب می‏باشند، و چند فقیر را براى صدقه دادن در نظر بگیرد.

سزاوار است وقتى که شب قدر نزدیک می‏شود شوق او به رسیدن به کرامتهایى که در این شب براى او مهیا شده است افزون گردیده، کرامت مقام بالا و مجلس حضور پروردگار جهانیان و تقدیس خداوند آسمان‏ها و زمین، و اعمالى را که با حال و اخلاص و حضور و رقّت و صفاى او و رضایت مولایش مناسبتر است، براى شبش انتخاب کرده و در این مورد از خداى متعال کمک گرفته و از خلفاى او – درود خدا بر آنان – یارى بجوید.

بعد از تعیین وقت ذکر، وقت مناسبى را که در آن خواب‏آلود یا سیر یا گرسنه نبوده و موانع دیگرى نیز نداشته باشد، باید براى تفکر معین کند. نیز باید تمام سعى خود را بکار گیرد که در شبش چیزى، حتى امور مباح، او را از یاد خدا باز نداشته و در نمازها و مناجاتش به غیر آن حتى مستحبات فکر نکند.

براى این که براحتى به این مطلب برسد، می‏تواند قبل از انجام عمل مختصرى درباره آن فکر کند

2. در اول شب خیلى به نگهبان آن شب که از معصومین علیهم السّلام است، توسل جسته و او را شفیع خود قرار دهد. و در این هنگام توفیق در اعمال و احوال را که به آن احتیاج دارد

ذکر نموده و تلاش کند با الفاظى که براى درخواست ترحم و شفاعت می‏گوید، رحمت و رقت را جلب کرده و مهربانى و کرامت را برانگیخته و ابرهاى جود و کرم و بخشش را بباراند

از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند: «موسى عرض کرد: خداى من نزدیک ; شدن به تو راخواهانم، فرمود: نزدیکى من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود.

عرض کرد: خداى من رحمت تو را می‏خواهم، فرمود: رحمت من از آن کسى است که در شب قدر به فقیرها رحم کند، عرض کرد: خداى من جواز عبور از صراط را خواهانم، فرمود: آن براى کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد، عرض کرد: خداى من از درختان بهشتى می‏خواهم، فرمود: این مال کسى است که در شب قدر سبحان اللّه بگوید، عرض کرد: خداى من رضایت تو را می‏خواهم، فرمود:

رضایت من از آن کسى است که دو رکعت نماز در شب قدر بخواند َ عرض کرد: خداى من از درختان بهشتى می‏خواهم، فرمود: این برای کسى است که در شب قدر…، روایاتى داریم مبنى بر این که از هزار ماه جهاد بهتر، و از سلطنت هزار ماه. شبى که از عبادت هزار ماه بهترمی‏باشد. و خلاصه، شب شریفى است کَه روزى بندگان، اجلهاى آنان و سایر اموردران مقدر میگردد .

3. دو رکعت نمازکه بعد از حمد هفت مرتبه توحید وبعداز نماز هفتاد بار استغفار و صد رکعت نماز و خواندن دعاهایى که در بین آن وارد شده از مهمترین امور مهم است. زیرا مضامین آن برآمده از سینه امامان دین می‏باشد که عالمان به خداوند هستند. در این ادعیه علوم گرانبهایى است که بجز پیامبران و جانشینان آنان کسى از آن آگاه نیست. دانشهایى از قبیل علم به خدا و صفات جمال و جلال و نامهاى نیک و مراتب فضل و حکمت عدل و مقتضاى کار و ادب مناجات با خداوند متعال لازم است.در خلال خواندن این ادعیه زنده دل بوده و با توجه آن را بخواند. و اگر بتواند از آنچه می‏گوید، تأثیر پذیرفته و این مطلب را نیز در دعایش بخواهد، باید به او تبریک گفت. زیرا اگر این ادعیه ثواب و پاداشى از جانب خدا نداشته و فقط مضامین آن در انسان مؤثر باشد، عاقل باید روح و جان خود را براى بدست آوردن آن فدا کند. چه رسد به این که خداوند براى هر حکم و حتى هر حرفى از آن جواب و نورىآماده نموده است که جهانیان نمی‏توانند قیمتى بر آن بگذارند.

همچنین باید درباره معنى کلماتى که می‏گوید تأمل نموده و آن را درک کند

4. اگر این مقدار نیز نمی‏تواند بهتر است بجاى خواندن این دعاها بر مصیبت خود و مجازات خدا بخاطر آن، گریه کرده و بگوید:

«انا للّه و انا إلیه راجعون، چه مصیبت و چه مجازات بزرگى» درباره اهل آخرت، در حدیث قدسى آمده است: «دعاى آنان در نزد خداوند بالا رفته و کلام آنان را می‏شنود. فرشتگان بواسطه آنان خوشحال می‏گردند… پروردگار باندازه‏اى دوست دارد دعاى آنان را بشنود که مادرى فرزند را»

بنابراین اى فقیر در مورد دعایى که بدون حضور قلب می‏خوانى، انصاف بده. آیا دوست دارى، در حالى که خدا می‏بیند که زبانت او را خوانده و دلت با دنیا سخن می‏گوید، دعایت به خداوند برسد دنیایى که درباره آن آمده است که دشمن خدا و دوستان اوست و می‏خواهد با شکوفه‏هاى این دنیاى فانى، تو را از خداوند دور نماید. آیا عاقل می‏تواند مصیبتى بزرگتر از این را تصور کند.

5. خواندن دعاى گشودن قرآن و قرآن را روى سر گذاشتن، باین نیت که عقل و اندیشه او با این عمل تقویت شده و با دانشهاى قرآن کامل شود و نور عقل با نور قرآن ضمیمه گردد. و سایر نیتهایى که مناسب با این عمل است

6. زیارت امام حسین علیه السّلام با بعضى از زیارتهایى که وارد شد

7.خواندن سوره روم، عنکبوت و دخان در شب بیست و سوم

وخواندن دعاهایى که در این شبها وارد شده است، بخصوص دعایى که سید از بعضى از کتابهاى کهن نقل نموده و اول آن چنین است:«اللهم ان کان الشک فی ان لیله القدر فیها او فیما تقدمها واقع فانه فیک و فی وحدانیتک و تزکیتک الاعمال زائل،

خداوندا اگر در این که شب قدر، امشب یا شبهاى پیش از آن است، شکى هست، ولى در مورد یکتایى تو و این که اعمال را پاکیزه می‏نمایى، شکى نیست.» و اگر توانست معنى از بین رفتن شک در خدا و یکتایى او را بفهمد، همین پاداش براى عبادت آن شب براى او کافى خواهد بود.

دعاى کوچکى که سید از امام سجاد علیه السّلام روایت نموده و اول آن«یا باطنا فی ظهوره»

می‏باشد. دعایى که در یکتا دانستن خداوند کامل می‏باشد. و اگر وجود ائمه علیهم السّلام هیچ نفعى نداشت، مگر همین که با این گونه دعاها پرده از یکتایى خدا برداشته، و ما را از این مطالب آگاه نمودند، لازم بود مؤمن تمام وجودش را فداى این عمل آنان نماید. و حتى فدا کردن تمام وجود خود را ناچیز شمرده و خود را ناتوان از اداى شکر نعمتهاى آنان ببیند.

8. ساعتى از شب را مخصوص مراقبت قرار داده، و در آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالى او و قدرتش را بر نجات دادن او، و فضل و بخشش و کرم او را در نظر گرفته و سپس با امیدوارى بر دربخشش و کرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و بخشش او باشد.

9. فرار از وسوسه‏هاى شیطان

اگر مراقب به آنچه گفتیم عمل کرد که خوشا بحالش، و اگر عمل نکرد مبادا شیطان او را وسوسه کرده و بگوید: تو آنگونه که شایسته توست عمل را انجام نمی‏دهى، بنابراین، این کار اندک نیز فایده‏اى نداشته و نبودش بهتر از وجودش می‏باشد. زیرا اگر به این نداى شیطان گوش دهد او را از سایر اعمال نیز باز داشته و او را با غفلت هلاک می‏نماید. ولى اگر همان عمل را که قصد دارد، انجام بدهد گرچه عمل کمی نیز باشد، ممکن است نور این عمل کم، نور دیگرى را براى عمل بوجود آورده و او را موفق به انجام عمل دیگرى گردانده و آنگاه در تمام اعمال موفق باشد.

خلاصه شیطان هیچ قصدى ندارد، مگر این که انسان را از خدمت نمودن و عبادت مولایش باز دارد بنا بر این اگر از او فرمانبردارى نماید در دل او تاریکیى بوجود می‏آید که سبب قطع یارى او گردیده و موجب می‏شود تا عبادت دیگرى را نیز ترک کند تا جایى که یارى خداوند کاملا قطع شده و به هلاکت جاوید دچار شود.

10. سالک نباید هیچ عمل خیرى را گرچه بسیار کوچک باشد، کم شمرده و بخاطر کم بودن آن را ترک نماید که زیان خواهد دید. و هیچ عمل خیرى را نیز نباید بزرگ ببیند، چون گرفتار عجب می‏گردد. نیز اگر نمی‏تواند آن را انجام بدهد بمقدارى که می‏تواند آن را انجام داده و بعد از انجام، آن را در مقابل خدا کوچک ببیند. زیرا بنده هر عملى را که انجام بدهد و آن را کوچک بداند، خداوند آن را بزرگ دانسته و شاید همین مطلب باعث شود که خداوند متعال آن را قبول کند. و هنگامی که عملى قبول شد کمی آن اهمیتى نخواهد داشت. چون اگر خداوند عملى را از بنده‏اش قبول نماید، گرچه کم باشد، پاداش زیادى به او خواهد داد. و اگر آن را قبول نکند، فایده‏اى براى او نخواهد داشت، گرچه زیاد باشد. زیرا خداوند عمل کم آدم را قبول و اعمال زیاد ابلیس را رد نمود.

بنابراین بنده نباید هیچ عملى را بزرگ ببیند. گرچه عبادت جن و انس باشد. زیرا این عجب است و عجب انسان به عملش، ثواب آن را از بین می‏برد. بلکه نور آن را به تاریکى تبدیل می‏کند. و نیز نباید عمل کم را کوچک بداند، زیرا ممکن است قبول شده و تبدیل به عمل بزرگى شود.

11. مبادا انسان کسى را از رحمت خدا مأیوس نموده یا باعث شود اعمال را بجا نیاورد، گرچه عمل او مخلوط با تیرگى باشد.

شاید اگر همین شکل عمل ترک نشود گاهى اوقات با بعضى از عنایات الهى همراه باشد و باعث ایجاد روح و حقیقتى در آن عمل شود و در روشن شدن قلب مؤثر باشد، بگونه‏اى که بکلى عمل او عوض شود

خلاصه اگر فردى لوطى در مستى بگوید: «یا اللّه» گمان نمی‏کنم خداوند او را رد نموده و او را اجابت نکند.

در چنین اوقاتى که خداوند در آن بیش از سایر اوقات درهاى رحمت خود را باز نموده، بندگان را تشویق به ذکر، عبادت و دعاى خود نموده و الطاف خاص خود را براى آنان تضمین نموده است بنده مراقب باید جهت امیدوارى را بیشتر در نظر گرفته و دستهاى آرزوى خود را به طرف کرم خداوند و بخششهاى فراوان او دراز کند. ولى شیطان در این اوقات اصرار در ترجیح جهت ترس و ناامیدى دارد تا بدین وسیله مانع عمل بندگان گردد.

پایان دادن شب قدر
آنگاه همانطور که بارها در مورد شبهاى شریف گفتیم – این شبها را با توسل به حامیان معصوم علیهم السّلام، سپردن عمل به آنان، عرضه آن به خداوند با دستهاى آنان، تضرع به درگاه آنان براى اصلاح عمل و براى این که آنان به درگاه خداوند تضرع نموده تا او این عمل را قبول و آن را به عمل صالح تبدیل نموده و آن را پرورش دهد، ختم کند این شب را.

تلازم شرافت شب و روز
در روایات آمده است که شرافت شب و روز ملازم یکدیگر هستند، به این معنى که اگر روز شریف شد، شرافت آن به شبش نیز سرایت می‏کند و هنگامی که شب شریف شد، شرافتش به روز آن نیز سرایت می‏نماید. بنابراین مراقبت از روزهاى این شب‌ها به اخلاص در عبادت لازم است، همانگونه که در شبها لازم می‏باشد.

منبع : کتاب المراقبات، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا