معارف اسلامی

آیت‌الله جوادی آملی – شرح دعای ابوحمزه ثمالی (2)

شرح دعای ابوحمزه ثمالی از آیت الله جوادی آملی (قسمت دوم)
فرازهای مطرح شده :

الهی! لا تُؤدِّبنِی بِعُقُوبَتِکْ وَلا تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکْ. مِن إیْنٍ لِیَ الخِیرُ وَلا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِکْ. وَ مِنْ إیْنٍ لِیَ النَجاهُ یا رَبّی وَلا تَستَطاعُ إلا بِکْ . لَا الَّذِی أحسَنَ استَغْنی عَنْ عُونِکَ وَ رَحمَتِکْ. وَ لَا الَّذِی أسآءَ وَاجتَرَأ عَلَیْکَ وَ لَمْ یُرضِکَ خَرَجَ عَنْ قُدرَتِکْ
مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِک
مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِک
بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلِیکَ وَ دَعوتَنِی إلَیکَ وَ لُولا أنْتَ لم أدْرِ مَا أنْت
این بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلتَنِی عَلَیک وَ لُولا أنْتَ لَمْ أدْرِ مَا أنْت
گر چه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارک رمضان که عید اولیای الهی است، فضیلت مخصوص است.
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم . وَ إذَا سَألَکَ عِبادِی عَنّی فَإنّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعوَةَ الدّاعِ إذا دَعانِ فَالیَسْتَجِیبُوا لِی وَ الیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرشُدُون (1)
بحث در شرح دعای نورانی و مناجات امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه رمضان بود. چون انسانِ تبهکار تا طاهر نشود راه قُرب الهی به سوی او گشوده نخواهد شد. در طلیعه این دعا به ما آموخت که از ذات أقدس إله طلب عفو و بخشایش کنیم . وجود مبارک امام سجاد به ذات أقدس إله عرض کرد:

***الهی! لا تُؤدِّبنِی بِعُقُوبَتِکْ وَلا تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکْ. مِن إیْنٍ لِیَ الخِیرُ وَلا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِکْ. وَ مِنْ إیْنٍ لِیَ النَجاهُ یا رَبّی وَلا تَستَطاعُ إلا بِکْ . لَا الَّذِی أحسَنَ استَغْنی عَنْ عُونِکَ وَ رَحمَتِکْ. وَ لَا الَّذِی أسآءَ وَاجتَرَأ عَلَیْکَ وَ لَمْ یُرضِکَ خَرَجَ عَنْ قُدرَتِکْ***
یعنی خدایا! گرچه ما در اثر گناه استحقاق داریم که به عقب و به دنبال گناه عقوبت بشویم. آن تنبیه و کیفر را می‌گویند: (عقوبت) . چون تعاقِب و در عقب گناه پدید می‌آید. عرض می‌کند که ما در اثر گناه گرچه استحقاق تأدیب داریم که ما را اَدب بکنی و گرچه در اثر کارهای ناروا که کردیم استحقاق داریم که شما با آن حیلت الهی و مکر الهی که وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ الله وَ اللهُ خِیرُ المَاکِرین(2)، مکر کنی و با حیلتی که داری نگذاری ما به مقصد مشئوم مان برسیم . چون خداوند حائل خوبی است.
نمی‌گذارد افراد به آن مقصد مشئوم شان برسند. و مکر هم استفاده کردن از وسائل مرموز است. خدا تمام وسائل را در اختیار دارد وَ عِندَاللهِ مَکرُهُمْ وَ إنْ کَانَ مَکرُهُمْ لَتَزُولُ مِنْهُ الجِبال.(3) چون این چنین است خداوند توان آن را دارد که مکر ماکران را به خود آنها برگرداند. و نگذارد با ایجاد آن حائل که آن حائل را و ایجاد حائل را حیلوله و حیله می‌گویند، نگذارد با ایجاد حائل کسی به مقصد برسد. امام سجاد سلام الله علیه عرض می‌کند: خدایا! ما را در اثر گناهانمان عقوبت نکن! در اثر مکر و بدرفتاری‌مان مبتلا به مکر و حیله خود قرار نده! هیچ کس به هیچ مقصدی نرسیده است، مگر به فیض و فوز تو ! و هیچ کسی از شرّ نرهیده است، به خیر نرسیده است، مگر به عنایت تو .
امام سجاد سلام الله علیه عرض می‌کند: خدایا! ما را در اثر گناهانمان عقوبت نکن! در اثر مکر و بدرفتاری‌مان مبتلا به مکر و حیله خود قرار نده! هیچ کس به هیچ مقصدی نرسیده است، مگر به فیض و فوز تو ! و هیچ کسی از شرّ نرهیده است، به خیر نرسیده است، مگر به عنایت تو .

***مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِک***

اگر خیر به دست توست و در غیر تو، در نزد غیر تو خیری نیست، ما از کجا خیر را فراهم بکنیم ؟

***مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِک***

نه پیش ماست، نه پیش دیگران. و اگر کسی گناه کرد و خواست نجات پیدا کند، راه نجات نه پیش خود گنه کار است، نه پیش دیگران.

***وَ مِنْ إینٍ لِیَ النِجاهُ یا رَبّی وَ لا تُستَطاعُ إلا بِکْ ***

هیچ کسی توان رهائی از عذاب را ندارد، مگر به فیض خاص تو ! نه آنها که راه خیر را طی کردند از تو بی‌نیاز بودند، نه آنها که راه تباهی و تیرگی را طی کردند، از قلمرو قدرت تو بیرون بودند.
بر اساس کریمه: مَا بِکُمْ مِنْ نِعمَهٍ فَمِنَ الله(4) هر که هر چه دارد در کنار سفره تو دارد. بر اساس آیاتی که وَ لا یَحسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا (5) و آیاتی از قبیل “وَ مَا أنْتُمْ بِمُعجِزینَ فِی الأرض”(6) و مانند آن هیچ کس نمی‌تواند قدرت إله را جلو بزند و قدرت إله را عاجز کند. هیچ کس مُعجز خدا نیست که قدرت خدا را عاجز کند. هیچ کسی سابق نیست که قدرت خدا را لاحِق کند. در این آیات قرائت شده ذات أقدس إله فرمود: لا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَبَقُوا . آنها خیال نکنند جلو زدند. یا فرمود: وَ مَا أنْتُمْ بِمُعجِزِینَ فِی الأرض . بعد از این که این جمله‌ها گفته شد و روشن شد هیچ کسی قدرتی در قبال ذات أقدس إله ندارد و هیچ کسی بی‌نیاز از ذات أقدس إله نیست . هم پرهیزکاران به او نیازمندند، هم وارستگان از عذاب به او نیازمندند. آنگاه دستور داد چند بار کلمه (یا رَبِّ) را بگوئید. آن کلمه یا رَبِّ را با یک نفس انسان بگوید . حالا سه بار ، چهار بار ، پنج بار این کلمه نورانی را گفتن عیب ندارد .
آنگاه به آن جمله حسّاس و کلیدی این دعای نورانی ابوحمزه ثمالی می‌رسیم که
***بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلِیکَ وَ دَعوتَنِی إلَیکَ وَ لُولا أنْتَ لم أدْرِ مَا أنْت ***

در نوبت قبل اشاره شد که برخی از جمله‌های این دعای نورانی ابوحمزه در حدّ کلید درهای دیگر است . یکی از آن جمله‌های کلیدی همین است که بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْک . این بِکَ عَرَفتُکَ را همه داعیان عرض می‌کنند: خدایا! به وسیله تو ما تو را شناختیم .
آنها که از آیات آفاقی مدد می‌گیرند، چون آیات آفاقی مخلوق خداست، دلالت انسان متفکّر به آیات آفاقی مخلوق خداست، لذا به خدا عرض می‌کنند: ما به وسیله تو، تو را شناختیم . آنها که از آیات أنفسی طرفی می‌بندند نشانه‌های روح و آیاتی که در جان انسان موجود است، مخلوق خداست، دلالت انسان به استفاده از آیات انفسی مخلوق خداست و آنها هم از راه عنایت‌های الهی به خدا رسیده‌اند. آنها که جامع بین آیات آفاقی و آیات انفسی‌اند به شرح ایضاً . آنها هم می‌گویند: بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْک . آنها که از این سه گروه بالاترند، آنها کسانی‌اند که به خصوص آیات آفاقی بسنده کنند، یا به خصوص آیات انفسی بسنده کنند، یا به جمع آیتین بسنده کنند، بلکه می‌خواهند خدا را با خود خدا بشناسند. آنها هم می‌گویند :بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیکْ. این أوَلَمْ یَکْفِ بِربکَ أنَّهُ عَلی کُلِّ شِیءٍ شَهِید(7)، یعنی خداوند برای این که روشن بشود، برای این که دیگران به خوبی درک بکنند خداوند حقّ است، خود را به آنها نشان می‌دهد . آنها با مشاهده خداوند، خداوند را می‌شناسند. نیازی به آیات آفاقی و انفسی نیست. در اینجا راه و هدف یکی است.
مَسلک و مَسلوکٌ إلیه یکی است. و چون سالک از خود خبری ندارد و خود را نمی‌بیند، خود را نمی‌بیند، سلوک خود را نمی‌بیند . فقط هدف را می‌بیند، در حقیقت مسلک و هدف یکی خواهد بود. در بعضی از روایاتی که ذیل این بخش از آیات سوره مبارکه یوسف آمده است که أأنْتَ یُوسُف، آنجا وجود مبارک امام صادق طبق نقل صاحب تُحَف العقول این بیان نورانی را در شناخت خدا ذکر کرد که معرفت شاهد قبل از معرفت وصف اوست. یعنی ما شاهد را اوّل می‌شناسیم ، بعد صفات او را می‌شناسیم . ولی اگر موجودی غائب بود، اوّل وصفش را می‌شناسیم ، بعد ذاتش را می‌شناسیم . خلاصه آن حدیث این است که: شناخت ذات شاهد قبل از وصف اوست.
شناخت ذات غائب بعد از وصف اوست . بعد استشهاد می‌کند که برادران یوسف اوّل او را دیدند، بعد به یوسف بودن او پی بردند. أأنْتَ یُوسُف. نگفتند: یوسف توئی! گفتند: تو یوسفی؟ وجود مبارک امام صادق هم می‌فرماید به این که: خدا مشهود همه ماست. ما اوّل او را می‌شناسیم، بعد اوصاف او را می‌شناسیم . بعد آیات آفاقی و انفسی او را می‌شناسیم . چون این چنین است
این گروه چهارم که برترین گروه معرفتی‌اند، خدا را با خود خدا می‌شناسند.
این بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلتَنِی عَلَیک وَ لُولا أنْتَ لَمْ أدْرِ مَا أنْت

برای این چهار گروه چهار مصداق مشخّص دارد. جامع همه یکی است که انسان خدا را به وسیله خدا بشناسد. خدا راهنمای انسان است و اگر خدا کسی را راهنمائی نکند نمی‌تواند خدا را بشناسد . و خدا راهنمائی‌های فراوانی را اِعمال کرده است . منتها این سالک مُتطرّق است که باید از این راه‌ها استفاده بکند و به مقصد برسد. پس همگان، همه این طوائف أربعه این جمله را می‌خوانند، منتها هر کس در حدّ خاصّ خود.

غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَالسَّلامُ عَلِیکُمْ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرِکاتُه.

——————-
پی‌نوشت‌ها:
1- سوره بقره / آیة 168
2- سورة آل عمران / آیه 54
3- سورة ابراهیم / آیة 46
4- سورة نحل / آیة 53
5- سورة انفال / آیة 59
6- سورة عنکبوت / آیة 22
7- سورة فصّلت / آیة 53

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا