ترجمه فارسی قرآن

ترجمه سوره قیامه – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سوگند به روز قیامت، (۱)

و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بیدار و ملامتگر (که رستاخیز حق است)! (۲)

آیا انسان مى‏پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد؟! (۳)

آرى قادریم که (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم! (۴)

(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او مى‏خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند! (۵)

(از این رو) مى‏پرسد: «قیامت کى خواهد بود»! (۶)

(بگو:) در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش درآید، (۷)

و ماه بى‏نور گردد، (۸)

و خورشید و ماه یک جا جمع شوند، (۹)

آن روز انسان مى‏گوید: «راه فرار کجاست؟!» (۱۰)

هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد! (۱۱)

آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است; (۱۲)

و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى‏کنند! (۱۳)

بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (۱۴)

هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهایى بتراشد! (۱۵)

زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن ( قرآن) حرکت مده، (۱۶)

چرا که جمع‏کردن و خواندن آن بر عهده ماست! (۱۷)

پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروى کن! (۱۸)

سپس بیان و (توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست! (۱۹)

چنین نیست که شما مى‏پندارید (و دلایل معاد را کافى نمى‏دانید); بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید (و هوسرانى بى‏قید و شرط را)! (۲۰)

و آخرت را رها مى‏کنید! (۲۱)

(آرى) در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است، (۲۲)

و به پروردگارش مى‏نگرد! (۲۳)

و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است، (۲۴)

زیرا مى‏داند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مى‏شکند! (۲۵)

چنین نیست (که انسان مى‏پندارد! او ایمان نمى‏آورد) تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد، (۲۶)

و گفته شود: «آیا کسى هست که (این بیمار را از مرگ) نجات دهد؟!» (۲۷)

و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند، (۲۸)

و ساق پاها (از سختى جان‏دادن) به هم بپیچد! (۲۹)

(آرى) در آن روز مسیر همه بسوى (دادگاه) پروردگارت خواهد بود! (۳۰)

(در آن روز گفته مى‏شود:) او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند، (۳۱)

بلکه تکذیب کرد و روى‏گردان شد، (۳۲)

سپس بسوى خانواده خود بازگشت در حالى که متکبرانه قدم برمى‏داشت! (۳۳)

(با این اعمال) عذاب الهى براى تو شایسته‏تر است، شایسته‏تر! (۳۴)

سپس عذاب الهى براى تو شایسته‏تر است، شایسته‏تر! (۳۵)

آیا انسان گمان مى‏کند بى‏هدف رها مى‏شود؟! (۳۶)

آیا او نطفه‏اى از منى که در رحم ریخته مى‏شود نبود؟! (۳۷)

سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفرید و موزون ساخت، (۳۸)

و از او دو زوج مرد و زن آفرید! (۳۹)

آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند؟! (۴۰)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا