مقالات

معاد شناسی

1 – انسان از روح و بدن مرکب است .
2 – بحث در حقیقت روح از نظر دیگر .
3 – مرگ از نظر اسلام .
4 – برزخ .
5 – روز قیامت – رستاخیز .
6 – بیانی دیگر .
7 – استمرار و توالی آفرینش .1 – انسان از روح و بدن مرکب است .
کسانیکه بمعارف اسلامی تا اندازه ای آشنائی دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه ای آسان است و تصور روح و نفس خالی از ابهام و پیچیدگی نیست .
اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنی در حقیقت روح نظریات مختلفی دارند ولی تا اندازه ای مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشی میشود ولی روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وی کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانی پدیده ایست غیر عادی که با پدیده بدن یک نوع همبستگی و یگانگی دارد .
خدای متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین ثم خلقنا النطفه علقه و خلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 .
( تحقیقا ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم .
سپس او را نطفه ای قرار دادیم در جایگاه آرامی سپس نطفه را خونی بسته کردیم پس خون بسته را گوشتی جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائی کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگری بیسابقه قرار دادیم ) .
از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجی مادی را وصف میکند ودر ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگری را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلی مغایر است .
و در جای دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد باین مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشی شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازه ای پیدا کرده انسان نخستین میشود , میفرماید ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوی خدای خودتان برمیگردید یعنی آنچه پس از مرگ متلاشی گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهای شما است ولی خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شده اید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11 .
گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانی جامع مطلق روح را غیر مادی معرفی میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خدای من است ) سوره اسری آیه 85 , و در جای دیگر در معرفی امر خود میگوید ( امرخدا وقتی که چیزی را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشودو ملکوت هر شئی همین است ) سوره یس آیه 83 و مقتضای این آیات آنستکه فرمان خدا در آفرینش اشیاء تدریجی نیست و در تحت تسخیر زمان و مکان نمیباشد پس روح که حقیقتی جز فرمان خداوند ندارد مادی نیست .
و در وجود خود خاصیت مادیت را که تدریج و زمان و مکان است ندارد .2 – بحث در حقیقت روح از نظر دیگر
کنجکاوی عقلی نیز نظریه قرآن کریم را درباره روح تأ یید میکند .
هر یک از ما افراد انسان از خود حقیقتی را درک مینماید که از آن ( من ) تعبیر میکند و این درک پیوسته در انسان موجود است حتی گاهی سر و دست و پا و سایر اعضاء حتی همه بدن خود را فراموش میکند ولی تا خود هست خود ( من ) از درک او بیرون نمیرود این ( مشهود ) چنانکه مشهود است قابل انقسام و تجزی نیست و با اینکه بدن انسان پیوسته در تغییر و تبدیل است و امکنه مختلف برای خود اتخاذ میکند و زمانهای گوناگون بروی میگذرد حقیقت نامبرده ( من ) ثابت است ودر واقعیت خود تغییر و تبدیل نمیپذیرد و روشن است که اگر مادی بود خواص مادیت را انقسام و تغییر زمان و مکان میباشد میپذیرفت .
نیز نسبت داده آری بدن همه این خواص را میپذیرد و بواسطه ارتباط و تعلق روحی این خواص بروح میشود ولی با کمترین توجهی برای انسان آفتابی میشود که ایندم و آندم و اینجا و آنجا و این شکل و آن شکل و این سوی و آن سوی همه از خواص بدن میباشد و روح از این خواص منزه است و هر یک از این پیرایه ها از راه بدن بوی میرسد .
نظیر این بیان در خاصه درک و شعور ( علم ) که از خواص روح است جاری میباشدو بدیهی است اگر علم خاصه مادی بود بتبع ماده انقسام و تجزی و زمان و مکان را میپذیرفت .
البته این بحث عقلی دامنه دراز و پرسشها و پاسخهای بسیاری بدنبال خود دارد که از گنجایش این کتاب بیرون است و این مقدار از آن بحث در اینجا بعنوان اشاره گذاشته شد و برای استقصاء بحث به کتب فلسفی اسلامی باید مراجعه نمود .3 – مرگ از نظر اسلام
در عین اینکه نظر سطحی , مرگ انسان را نابودی وی فرض میکند و زندگی انسان را تنها همین زندگی چند روزه که در میان زایش و درگذشت محدود میباشد , میپندارد , اسلام مرگ را انتقال انسان از یک مرحله زندگی به مرحله دیگری تفسیر مینماید .
بنظر اسلام انسان زندگانی جاویدانی دارد که پایانی برای آن نیست و مرگ که جدائی روح از بدن میباشد وی را وارد مرحله دیگری از حیات میکند که کامروائی و ناکامی در آن بر پایه نیکوکاری و بدکاری در مرحله زندگی پیش از مرگ استوار میباشد .
پیغمبر اکرم (ص ) میفرماید ( گمان مبرید که با مردن نابود میشوید بلکه ازخانه ای به خانه دیگری منتقل میشوید ) .4 – برزخ
طبق آنچه از کتاب و سنت استفاده میشود انسان در فاصله میان مرگ و رستاخیزعمومی یک زندگانی محدود و موقتی دارد که برزخ و واسطه میان حیات دنیا و حیات آخرت است .انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسی خصوصی قرار میگیرد و پس از محاسبه اجمالی طبق نتیجه ای که گرفته شد بیک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی بسر میبرد .
حال انسان در زندگی برزخی بسیار شبیه است بحال کسیکه برای رسیدگی اعمالی که ازوی سرزده بیک سازمان قضائی احضار شود و مورد بازجوئی و بازپرسی قرار گرفته بتنظیم و تکمیل پرونده اش بپردازند آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت بسر برد .
روح انسان در برزخ , بصورتی که در دنیا زندگی میکرد , بسر میبرد اگر از نیکان است از سعادت و نعمت و جوار پاکان و مقربان درگاه خدا برخوردار میشود و اگر از بدان است در نقمت و عذاب و مصاحبت شیاطین و پیشوایان ضلال میگذراند .
خدای متعال در وصف حال گروهی از اهل سعادت میفرماید : ( و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل اللّه امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون , فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من بعدهم ان لا خوف علیهم و لا هم یحزنون .
یستبشرون بنعمه من الله و فضل و ان الله لا یضیع اجر المؤمنین ) سوره آل عمران آیه 169 .
( البته گمان مبر ای پیغمبر کسانی که در راه خدا کشته شده اند , مرده اند بلکه زنده اندو پیش خدای خودشان در مقام قرب روزی داده میشوند از آنچه خدا از فضل خود بایشان داده شاد هستند و به کسانی از مؤمنین که بدنبالشان میباشند و هنوز بایشان نرسیده اند مژده میدهندکه هیچگونه ترس و اندوهی برایشان نیست .
مژده میدهند با نعمت و فضل وصف نشدنی خدا و اینکه خدا مزد و پاداش مؤمنان را ضایع و تباه نمیکند ) .
و در وصف حال گروهی دیگر که در زندگی دنیا از مال و ثروت خود استفاده مشروع نمیکنند , میفرماید ( حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون ) سوره مؤمنون آیه 99-100 ( تا آندم که بیکی از آنان مرگ میرسد میگوید خدایا مرا ( بدنیا ) برگردانید شاید در ترکه خود کار نیکی انجام دهم نه هرگز این سخنی است که او میگوید بسخنش گوش داده نمیشود و در پیششان برزخی است که تا روز رستاخیز ادامه دارد ) .5 – روز قیامت – رستاخیز
در میان کتب آسمانی , قرآن کریم تنها کتابی است که از روز رستاخیز بتفصیل سخن رانده و در عین اینکه تورات نامی از این روز بمیان نیاورده و انجیل جز اشاره مختصری ننموده قرآن کریم در صدها مورد با نامهای گوناگون روز رستاخیز را یاد کرده و سرنوشتی را که جهان و جهانیان در این روز دارند , گاهی باجمال و گاهی بتفصیل بیان نموده است .
و بارها تذکر داده که ایمان بروز جزا ( روز رستاخیز ) هم تراز ایمان بخدا و یکی از اصول سه گانه اسلام است که فاقد آن ( منکر معاد ) از آئین اسلام خارج و سرنوشتی جز هلاکت ابدی ندارد .
و حقیقت امر نیز همین است زیرا اگر از جانب خدا حسابی در کار , و جز او پاداشی در پیش نباشد , دعوت دینی که مجموعه ای از فرمانهای خدا و اوامر و نواهی او است , کمترین اثری دربر نخواهد داشت و وجود و عدم دستگاه نبوت و تبلیغ در اثر , مساوی خواهد بود بلکه عدم آن بر وجودش رجحان خواهد داشت .
زیرا پذیرفتن دین و پیروی از مقررات شرع و آئین , خالی ازکلفت و سلب آزادی نیست و در صورتیکه متابعت آن اثری در بر نداشته باشد هرگز مردم نیز بار آنرا نخواهند پذیرفت و از آزادی طبیعی دست بر نخواهند داشت .
و از اینجا روشن میشود که اهمیت تذکر و یادآوری روز رستاخیز , معادل با اهمیت اصل دعوت دینی است .
و هم از اینجا روشن میشود که ایمان به روز جزا مهمترین عاملی است که انسان را به ملازمت تقوی و اجتناب اخلاق ناپسندیده و گناهان بزرگ وادار میکند چنانکه فراموش ساختن یا ایمان نداشتن بآن ریشه اصلی هر گناهی است .
خدای متعال در کتاب خود میفرماید ( ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب ) سوره ص آیه 26 .
( کسانیکه از راه خدا بیرون رفته و گمراه میشوند , برای ایشان عذابی است سخت در مقابل اینکه روز حساب را فراموش کردند ) چنانکه پیدا است در آیه کریمه , فراموشی روز حساب منشأ هر گمراهی گرفته شده است .
تأ مل در آفرینش انسان و جهان و همچنین در غرض و هدف شرائع آسمانی در پیش بودن چنین روزی ( روز رستاخیز ) را روشن میسازد .
ما وقتیکه در کارهائی که در آفرینش تحقق میپذیرد , دقیق میشویم میبینیم که هیچ کاری ( که بطور ضرورت بنوعی از حرکت نیز مشتمل است ) بدون غایت و هدف ثابت انجام نمییابد و هرگز خود کار بطور اصالت و استقلال مقصود و مطلوب میباشد حتی در کارهائی که بنظر سطحی بیغرض شمرده میشوند مانند افعال طبیعی و بازیهای بچگانه و نظایر آنها اگر بدقت نگاه کنیم غایتها و غرضهائی مناسب نوع کار مییابیم چنانکه در کارهای طبیعی که عموما از قبیل حرکت میباشد غایتی که حرکت بسوی آنست غایت و غرض آنست و در بازیهای بچگانه مناسب نوع بازی غایتی است خیالی و وهمی که مطلوب از بازی همانا رسیدن بدانست .
البته آفرینش انسان و جهان کار خدا است و خدا مننزه است از اینکه کار بیهوده و بیهدف انجام دهد و دائما بیافریند و روزی دهد و بمیراند و باز بیافریند و روزی دهد و بمیراندو همچنین درست کند و بهم زند بیاینکه از این آفرینش غایت ثابتی را بخواهد و غرض پا برجائی را تعقیب کند .
پس ناچار برای آفرینش جهان و انسان , هدف و غرض ثابتی در کار است و البته سود و فائده آن بخدای بینیاز نخواهد برگشت و هر چه باشد بسوی آفریده ها عاید خواهد شد , پس باید گفت که جهان و انسان بسوی یک آفرینش ثابت و وجود کاملتری متوجهند که فنا و زوال نپذیرد .
و نیز وقتیکه از نظر تربیت دینی , در حال مردم دقیق میشویم میبینیم که در اثر راهنمائی خدائی و تربیت دینی , مردم بدو گروه نیکوکاران و بدکاران منقسم میشوند , با اینحال در این نشأ ه زندگی و تمیز و امتیازی در کار نیست بلکه بالعکس و علی الاغلب پیشرفت و موفقیت ازآن بدکاران و ستمکاران میباشد و نیکوکاری توأ م با گرفتاری و بد گذرانی و هر گونه محرومیت و ستمکشی .
میباشد در این صورت مقتضای عدل الهی آنست که نشأ ه دیگری وجود داشته باشد که در آن نشأ ه هر یک از دو دسته نامبرده جزای عمل خود را بیابند و هر کدام مناسب حال خود زندگی کنندخدای متعال در کتاب خود باین دو حجت اشاره نموده میفرماید : ( و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما لاعبین ما خلقناهما الا بالحق و لکن اکثرهم لا یعلمون ) سوره دخان آیه 38 ( ما آسمان و زمین و آنچه را که در میان آنها است بیهوده نیافریدیم این احتمال دور از خرد گمان کسانی است که بخدا کافر شدند وای بحال این کافران از آتش که به کفار وعده داده شده .
آیا ما کسانی را که ایمان آوردند و کارهای نیک کردند مانند کسانی قرار خواهیم داد که در زمین افساد میکنند ؟ یا پرهیزکارانی را مانند اهل فجور قرار خواهیم داد ؟ ) .
و در جای دیگر که هر دو حجت را در یک آیه جمع نموده , میفرماید : ( ام حسب الذین اجتر حوا السیئآت ان نجعلهم کالذین آمنوا و عملوا الصالحات سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یحکمون .
و خلق الله السمآوات و الارض بالحق و لتجزی کل نفس بما کسبت و هم لا یضلمون ) سوره جاثیه آیه 21-22 ( آیا کسانیکه بجرم و جنایتها پرداخته اند , گمان میبرند که ما آنان را مانند کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده اند , قرار خواهیم داد ؟ بطوریکه زندگی و مرگشان برابر باشد .
بد حکمی است که میکنند خدا آسمانها و زمین را آفرید بحق ( نه بیهوده ) و برای اینکه هر نفس بآنچه با عمل خود کسب کرده جزا داده شود بیاینکه بمردم ستم شود ) .6 – بیان دیگر
در بحث ظاهر و باطن قرآن در بخش دوم کتاب اشاره کردیم که معارف اسلامی درقرآن کریم , از راههای گوناگون بیان شده است و راههای نامبرده بطور کلی بدوطریق ظاهر وباطن منقسم میشود بیان از طریق ظاهر بیانی است که مناسب سطح افکار ساده عامه میباشد بخلاف طریق .
باطن که اختصاص بخاصه دارد و یا روح حیات معنوی درک میشود .
بیانی که از طریق ظاهر سرچشمه میگیرد خدای متعال را فرمانروای علی الاطلاق جهان آفرینش معرفی میکند که سراسر جهان ملک اوست خداوند جهان فرشتگان بسیار بیرون از شمار آفریدکه فرمانبران ومجریان اوامری هستند که بهر سوی جهان صادرمیفرماید و هر بخش از آفرینش و نظام آن ارتباط بگروه خاصی از فرشتگان دارد که موکل آن بخش هستند .
نوع انسان از آفریدگان و بندگان او هستند که باید از اوامر و نواهی او پیروی و فرمانبرداری کنند و پیغمبران حاملان پیامها و آورنده شرایع و قوانین او هستند که بسوی مردم فرستاده و جریان آنها را خواسته است .
خدای متعال از این روی که بایمان و اطاعت , وعده ثواب و پاداش نیک داده و به کفر و معصیت وعید عقاب و سزای بد داده , و چنانکه فرموده خلف وعده نخواهد نمود , و از این روی که عادل است و مقتضای عدل او اینست که در نشأ ه دیگری دو گروه نیکوکاران و بدکاران را که در این نشأ ه موافق خوبی و بدی خود زندگی نمیکنند از هم جدا کرده خوبان را زندگی خوب و گوارا و بدان را زندگی بد و ناگوار عطاء نماید .
خدای متعال بمقتضای عدل خود و وعده ای که فرموده گروه انسان را که در این نشأ ه میباشند بدون استثناء پس از مرگ دوباره زنده میکند و بجزئیات اعتقادات و اعمالشان رسیدگی حقیقی مینماید و میان ایشان بحق قضاوت و داوری میفرماید و در نتیجه حق هر ذیحق را بوی میرساند و داد هر مظلومی را از ظالمش , میگیرد و پاداش عمل هر کس را بخودش میدهد گروهی به بهشت جاودان و گروهی بدوزخ جاودان محکوم میشوند .
این بیان ظاهری قرآن کریم است و البته راست و درست میباشد ولی از موادی است که مولود تفکر اجتماعی انسان است تأ لیف و تنظیم شده تا فائده اش عمومیتر و شعاع عملش وسیعتر باشد .
کسانی که در ساحت حقایق جای پائی و بزبان باطنی قرآن کریم تا اندازه ای آشنائی دارند , از این بیانات مطالبی میفهمند که بسی بالاتر از سطح فهم ساده و همگانی است و قرآن کریم نیز درخلال بیانات روان خود گاهگاهی بآنچه مقصد باطنی این بیانات است , گوشه ای میزند .
قرآن با اشاره های گوناگون خود , اجمالا میرساند که جهان آفرینش با همه اجزاء خود که یکی از آنها انسان است , با سیر تکوینی خود ( که پیوسته رو بکمال است ) بسوی خدا در حرکت است و روزی خواهد رسید که بحرکت خود خاتمه داده , در برابر عظمت و کبرای خدائی انیت و استقلال خود را بکلی از دست دهد .
انسان نیز که یکی از اجزاء جهان و تکامل اختصاصی وی از راه شعور و علم است شتابان بسوی خدای خود در حرکت میباشد و روزی که حرکت خود را بآخر رسانید حقانیت و یگانگی خدای بیگانه را عیانا مشاهده خواهد نمود او خواهد دید که قدرت و ملک و هر صفت کمال در انحصار ذات مقدس خداوندی است و از همین راه حقیقت هر شی ء چنانکه هست بر وی مکشوف خواهد شد .
این نخستین منزل از جهان ابدیت است , اگر انسان بواسطه ایمان و عمل صالح در این جهان ارتباط و اتصال و الفت و انس با خدا و نزدیکان او داشته باشد با سعادتی که هرگز بوصف نمیآید درجوار خدای پاک و صحبت پاکان عالم بالا بسر میبرد واگر بواسطه دلبستگی و پای بندی بزندگی این جهان و لذائذ گذران و بیپایه آن از عالم بالا بریده و انس و الفتی بخدای پاک و پاکان درگاهش نداشته باشد گرفتار عذابی دردناک و بدبختی ابدی خواهد شد .
درست است که اعمال نیک و بد انسان در این نشأ ه گذران است و از میان میرود ولی صور اعمال نیک و بد در باطن انسان مستقر میشود و هر جا برود همراه اوست و سرمایه زندگی شیرین یا تلخ آینده او میباشد .
مطالب گذشته را میتوان از آیات ذیل استفاده نمود – خدای متعال میفرماید( ان الی ربک الرجعی ) سوره علق آیه 8 ( برگشت مطلقا ) بسوی خدای تست .
و میفرماید ( الا الی الله تصیر الامور ) سوره شوری آیه 53 ( آگاه باشید همه اموربسوی خدا برمیگردد )و میفرماید ( الامر یومئذ لله ) سوره انفطار آیه 19 ( امروز امر یکسره از آن خداست ) ( یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی ) سوره فجر آیه 27-30 ( ای نفس که اطمینان و آرامش یافته ای ( با یاد خدا ) بسوی خدای خود برگرد , در حالی که خوشنودی و از تو خوشنود شده , پس داخل شو در میان بندگان من و داخل شو در بهشت من ) .
و در حکایت خطابی که روز قیامت به بعضی از افراد بشر میشود , میفرماید : لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید .
سوره ق آیه 22( تو از اینها که مشاهده میکنی در غفلت بوده ای اینک پرده را از پیش چشمت برداشتیم و در نتیجه چشم تو امروز تیزبین است ) در مورد تأ ویل قرآن کریم حقایقی که قرآن کریم از آنها سرچشمه میگیرد میفرماید ( هل ینظرون الا تأ ویله یوم یأ تی تأ ویله یقول الذین نسوه من قبل قد جائت رسل ربنا بالحق فهل لنا من شفعاء فیشفعوا لنا او نرد فنعمل غیر الذی کنا نعمل قد خسروا انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون ) سوره اعراف آیه 53 ( آیا کسانیکه قرآن را نمیپذیرند , جز تأ ویل آن چیزی را منتظرندروزی که تأ ویلش مشهود میشود , کسانیکه قبلا آنرا فراموش کرده اند خواهند گفت پیغمبران خدای ما بحق آمدند پس آیا برای ما نیز شفاعت کنندگانی هستند که برای ما شفاعت کنند یا اینکه برگردانده شویم ( بدنیا ) و عملی غیر از آن عمل که انجام میدادیم , انجام دهیم ؟ اینان نفسهای خود را زیان کردند و افترائی که میبستند گم نمودند ) .
و میفرماید ( یومئذ یوفیهم الله دینهم الحق و یعلمون ان الله هو الحق المبین ) سوره نور آیه 25 ( در چنین روزی خدا پاداش واقعی ایشان را میدهد و میدانند که خدا واقعیتی آشکار و بیپرده است و بس ) و میفرماید ( یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه ) سوره انشقاق آیه 6 ( ای انسان تو با رنج بسوی خدای خود در کوشش میباشی پس او را ملاقات خواهی کرد ) .
و میفرماید ( من کان یرجوا لقاء الله فان اجل الله لآت ) سوره عنکبوت آیه 5( هر که ملاقات خدا را امیدوار باشد موقعی که خدا برای ملاقات مقرر فرموده خواهدآمد ) و میفرماید ( فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا ) سوره کهف آیه 110 ( پس هر که بملاقات خدای خود امیدوار باشد باید عمل صالح ( کار سزاوار ) بکند و بپرستش خدای خود امیدوار باشد باید عمل صالح ( کار سزاوار ) بکند و بپرستش خدای خود کسی را شریک ننماید ) و میفرماید ( یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ) سوره فجر آیه 27-30 .
و میفرماید ( و اذا جائت الطامه الکبری , یوم یتذکر الانسان ما سعی , و برزت الجحیم لمن یری , فاما من طغی و آثر الحیات الدنیا , فان الجحیم هی المأ وی ,و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی , فان الجنه هی المأ وی ) سوره نازعات آیه 34-41 ( وقتیکه بزرگترین داهیه روز رستاخیز رسید روزی که انسان هر گونه تلاش و کوشش خود را بیاد میآورد و آتشی که برای عذاب روشن شده آشکار گردید , مردم دو گروه میشوند اما کسی که طغیان نموده و زندگی دنیا را برای خود انتخاب نمود , آتش نامبرده جایگاه اوست و اما کسیکه از مقام خدای خود ترسیده و نفس خود را از هوی دلخواه ناپسند نهی کرد بهشت جایگاه اوست و بس ) .
و در بیان هویت جزاء اعمال میفرماید : ( یا ایها الذین کفروا , لا تعتذروا الیوم انما تجزون ما کنتم تعملون ) سوره تحریم آیه 7 : ای کسانیکه کافر شدید اعتذار مجوئید امروز ( رور رستاخیز جزائی که بشما داده میشود همان خود اعمالی است که انجام میدادید .7 – استمرار و توالی آفرینش
این جهان آفرینش که مشهود ما است , عمر بیپایان ندارد و روزی خواهد رسید که بساط این جهان و جهانیان برچیده شود چنانکه قرآن همین معنی را تأ یید میکند خدای متعال میفرماید : ( ماخلقنا السماوات و الارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمی ) سوره احقاف آیه 3 ( نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آنها است مگر بحق و اجل معین ) برای مدت محدود و معینی که نام برده شده است و آیا پیش از پیدایش این جهان فعلی و نسل موجود انسانی , جهان دیگری آفریده شده و انسانی بوده است ؟ آیا پس از برچیده شدن بساط جهان و جهانیان که قرآن کریم نیز از آن خبر میدهد , جهان دیگری بوجود خواهد آمد و انسانی آفریده خواهد شد , پرسشهائی است که پاسخ صریح آنها را در قرآن کریم نمیتوان یافت , جز اشاراتی – ولی در روایاتی که از ائمه اهل بیت نقل شده , باین پرسشها پاسخ مثبت داده شده است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا