حقایق ثابت و خلل ناپذیر در قرآن
اخبار غیبی در قرآن
1ـ پیشگویی درباره جنگ بدر
2ـ پیشگویی در سرنوشت دشمنان پیامبر
3ـ پیشگویی درباره پیروزی اسلام بر تمام ادیان دیگر
4ـ پیشگویی درباره جنگ ایران و روم
5ـ پیشگویی در هزیمت دشمن نیرومند
6ـ پیشگویی در سرنوشت ابولهب حقایق ثابت و خلل ناپذیر در قرآن قرآن مجید به موضوعات زیادی متعرض گردیده، مطالب مختلفی را مورد گفت و گو قرار داده است. درباره خداشناسی و معارف عقلی سخن گفته، موضوع آفرینش و رستاخیز را پیش کشیده و از ماوراء الطبیعه، از روح و فرشته و جن و شیطان سخن به میان آورده، از کره زمین و کرات دیگر سخن رانده، بر تاریخ گذشتگان و انبیای سلف و پیروانشان پرداخته، گاهی مثل زده و گاه اقامه حجت و برهان نموده، گاهی به مسائل اخلاقی وارد شده و گاهی حقوق خانواده را تشریح نموده، گاهی به آیین حکومت، زمامداری و مردم داری و نظم اجتماعی و به قوانین جنگی اشاره کرده و گاهی در عبادات و معاملات و مسائل سیاسی و اقتصادی در روابط اجتماعی و امور ازدواج، طرح عادلانهای ریخته و در موضوع ارث و حدود و قصاص و در غیر این موارد قانونگذاری کرده است. در همه این مسائل، بهترین و جالبترین حقایق را به بشر ارائه نموده است؛ حقایقی که خلل، فساد و بطلان هرگز به آن راه ندارد و کوچکترین اشکال و ایرادی بر آن متوجه نمیباشد. این چیزی است که ذاتاً برای بشر امکانپذیر نیست و کسی نمیتواند در هر مورد جزئی و کلی قانون گذاری کند و این قانون برای همیشه و تا ابد زنده و بینقص و عیب باشد، مخصوصاً اگر این افراد از میان ملتی وحشی و بیعلم و دانش برخیزد که کوچکترین آشنایی با این گونه معارف و حقایق نداشته باشد. از این جاست که میبینیم، افرادی که درباره یکی از علوم نظری، کتابی نوشتهاند از تألیف آن کتاب مدت زیادی نگذشته که بطلان اکثر نظریههای مؤلف آن کتاب روشن میگردد؛ زیرا علوم نظری این خصوصیت را دارند که هر چه بیشتر درباره آنها بحث شود، حقایق بیشتری در مورد آنها به دست میآید و خلاف نظریات گذشتگان ثابت میشود و به طوری که گفتهاند، حقیقت ثمره و نتیجه بحث و بررسی است. چه مجهولات و ناروشنیهای علم که گذشتگان حل آن را به آیندگان محول نمودهاند و چه کتابهای فلسفی که گذشتگان آن را نوشتهاند و مورد انتقاد و ایراد علمای بعدی قرار گرفته است؟ تا جایی که قسمتی از مباحثی که از راه دلیل برای علمای گذشته ثابت و مسلم شده بود، بعدها پس از بررسی به صورت یک مسئله بیاساس در آمده، از خیالات و موهومات محسوب گردیده است. اما قرآن مجید با گذشت زمان و با کثرت جوانب و جهات مباحث و ارتفاع سطح علمی آنها هنوز مورد کوچکترین اشکال و انتقادی قرار نگرفته و در مسائل و قوانین آن کمترین عیب و ایرادی دیده نشده است، مگر ایرادهای بیجا و موهومی که از ناحیه بعضی کوتهنظران انتشار یافته و ما به زودی آنها را مورد بحث و گفت و گو قرار داده، بطلانشان را بر ملا خواهیم نمود. اخبار غیبی در قرآن قرآن مجید در قسمتی از آیاتش از امور مهمی که مربوط به آینده بود، خبر داده، از حوادث و پیشامدهایی که بعداً واقع میشود، پیشگویی نموده است و همه آنها نیز پس از مدتی به وقوع پیوسته، هیچ یک از آنها مخالف با واقع نگردیده است. البته جای تردید نیست که این همه اخبار از غیب و پیشگویی است که به جز طریق وحی، راهی بر آن نیست. اینک نمونهای از پیشگوییهای قرآن مجید:
1ـ پیشگویی درباره جنگ بدر «و اذ یعدکم اللَّه احدی الطائفتین أنها لکم و تودّون ان غیر ذات الشوکه تکون لکم و یرید اللَّه ان یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین. (1) و به یاد آرید، هنگامی را که خداوند به شما وعده داده بود که یکی از دو گروه (کاروان قریش یا لشکر مسلح آنها) نصیب شما خواهد بود. شما دوست داشتید که کاروان برای شما باشد، ولی خداوند میخواهد حق را با کلمات خود تقویت و ریشه کافران را قطع کند. خداوند به مؤمنین وعده غلبه و پیروزی بر دشمن و از بین رفتن کفار را داد با این که مسلمانان در آن روز از نظر تعداد لشکر و وسایل جنگ، ضعیف و در اقلیت بودند، تا جایی که در میان آنان تنها مقداد و زبیر بن عوام، سواره و بقیه همه پیاده بودند و در برابر آنان کفار در اکثریت و از نیروی بیشتری برخوردار بودند و به طوری که قرآن بیان میکند، کفار آن چنان دارای نیرو و قدرت بودند که مؤمنین از جنگ با آنان در ترس و وحشت به سر میبردند. ولی خداوند در این آیه اراده خویش را به مسلمانان اطلاع داده است که او میخواهد حق را بر باطل پیروز گرداند و به وعدهاش وفا نمود و مسلمانان را بر دشمنان پیروز و کفار را ریشه کن ساخت.
2ـ پیشگویی در سرنوشت دشمنان پیامبر «فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکین، انا کفیناک المستهزئین. الذین یجعلون مع اللَّه الهاً آخر فسوف یعلمون. (2) آن چه را که مأمور هستی، آشکارا بیان کن و از مشرکان روی گردان! ما (خطر) استهزا کنندگان را از تو رفع خواهیم نمود، همانانی که به خدا شرک میورزند و آنان به زودی (از نتایج اعمالشان) اطلاع خواهند یافت. این آیه شریفه در مکه، در اوایل دعوت اسلامی نازل گردید و بعضی از مفسرین مانند بزّاز و طبرانی در سبب نزول این آیه، از انس بن مالک چنین نقل نمودهاند که روزی رسول خدا (ص) در مکه از کنار عدهای میگذشت و آنان پیغمبر را مسخره و استهزا مینمودند و چنین میگفتند که: «این همان است که خیال میکند پیامبر است و جبرئیل همراه او است». در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید و پیروزی رسول خدا و کمکهای غیبی را که شامل حال وی خواهد گردید، نوید داده، خذلان و شکست سرکشان را که پیامبر را استهزا و مسخره میکردند اعلام نمود. این آیه در هنگامی نازل گردید که کسی تصور نمیکرد روزی خواهد آمد که قریش شوکت و عزت خویش را از دست دهند و نفوذ و قدرت آنان با پیروزی رسول خدا (ص) از بین برود و این آیه شریفه چنین روز و سرنوشتی را برای قریش پیشبینی کرد و عیناً به وقوع پیوست.
3ـ پیشگویی درباره پیروزی اسلام بر تمام ادیان دیگر «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون. (3) اوست که پیامبرش را با هدایت و آیین حق به سوی مردم فرستاد تا دین وی را بر تمام دینها پیروز گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند». این آیه شریفه هنگامی نازل گردید که اسلام هنوز در شبه جزیره عربستان رواج کامل پیدا نکرده بود که این آیه از پیروزی جهانی اسلام و از برتری و غلبه آن بر تمام ادیان و ملل دنیا خبر داد که بخش عظیمی از آن تحقق یافت و تحقق کامل آن با ظهور مهدی و مصلح جهان خواهد بود.
4ـ پیشگویی درباره جنگ ایران و روم «غلبت الروم. فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون (4) روم در نزدیکترین سرزمین شکست خورد، ولی پس از مغلوب شدن به زودی پیروز و غالب خواهد گردید». آن چه این آیه خبر داده بود، در مدت کمتر از ده سال واقع گردید و شاه روم بر پادشاه ایران غالب شد و سپاه روم وارد سرزمین فارس گردید.
5ـ پیشگویی در هزیمت دشمن نیرومند «ام یقولون نحن جمیع منتصر. سیهزم الجمع و یولون الدبر. (5) یا میگویند: ما جماعتی متحد و نیرومند و پیروزیم، ولی بدانند به زودی جمعشان شکست میخورد و پا به فرار خواهند گذشت». این آیه از هزیمت و شکست مشرکین و از پاشیده شدن اجتماعاتشان خبر میدهد، این جریان نیز در جنگ بدر واقع گردید . آن گاه که ابوجهل اسب خویش را جلو راند و در پیشاپیش لشکر خویش قرار گرفت و گفت: «ما امروز از محمد و یارانش انتقام خواهیم گرفت». ولی خداوند او را هلاک و جمعیتش را متفرق ساخت و حق را آشکار و کلمه حق را برتر گردانید. این جریان در موقعی به وقوع پیوست که مسلمانان در اقلیت بودند و کسی نمیتوانست، باور کند که سیصد و سیزده مردی که هیچ گونه وسایل جنگ در اختیارشان نبود و به جز یک یا دو اسب و هفتاد شتر که به نوبت سوار آنها میشدند، وسیلهای نداشتند، بر یک لشکر انبوه و نیرومندی که از نظر تعداد، وسایل و تجهیزات جنگی برتری کامل دارند، غالب شوند، نیرو و قدرت آنان را در هم بشکنند، شوکت و عزتشان را به باد فنا و نیستی بسپارند.
6ـ پیشگویی در سرنوشت ابولهب «تبت یدا ابی لهب و تب. ما اغنی عنه ماله و ما کسب سیصلی ناراً ذات لهب. و امرأته حماله الحطب … (6) بریده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد همان طور هم خواهد بود. آن چه از ثروت و اولاد به دست آورده است، به حال وی سودی نخواهد بخشید، به زودی وارد آتش شعلهور دوزخ میشود و نیز همسرش در حالی که هیزمکش دوزخ است و در گردنش طنابی است، از لیف خرما»! این سوره که در حال حیات ابولهب نازل گردیده است، از داخل شدن او و همسرش به آتش دوزخ خبر میدهد و از این آیه چنین استفاده میشود که آنان تا زنده هستند، اسلام را نخواهند پذیرفت و در عناد و لجاجت خویش باقی خواهند ماند و یک سرنوشت شوم و ذلت باری در انتظار آنهاست و همان طور که قرآن پیشبینی کرده بود، آن دو نفر در حال کفر و بیدینی از این جهان رخت بر بسته و مستوجب عذاب ابدی گردیدند. در دنیا به ذلت و نکبت و در آخرت به عذاب الهی مبتلإ؛کک شدند. 1 ) انفال/ 7.
2 ) حجر/ 94ـ 96.
3 ) صف/ 9.
4 ) روم، 2، 3.
5 ) قمر/ 44، 45.
6 ) لهب/ 1- 4. ترجمه البیان، ص 106 – 111
آبت الله سید ابوالقاسم خویی