لغات قرآن با حرف میم
-
لغتنامه قرآن
مَغَارِبَهَا
ترجمه مَغَارِبَهَا : مغربش – محلهای غروبش (چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود از طرفی با همین فرض می…
-
لغتنامه قرآن
مُغَاضِباً
ترجمه مُغَاضِباً : خشمگین
-
لغتنامه قرآن
مُعَمَّرٍ
ترجمه مُعَمَّرٍ : آن کس که عمرش طولانی شده
-
لغتنامه قرآن
مَعْمُورِ
ترجمه مَعْمُورِ : آباد – آباد شده (بعضی گفتهاند : مراد از بیت معمور کعبه مشرفه است ، چون کعبه اولین خانهای بود که برای عبادت مردم بنا شد ، و همواره از اولین روز بنایش (چهار هزار سال پیش…
-
لغتنامه قرآن
مَعَنَا
ترجمه مَعَنَا : با ما
-
لغتنامه قرآن
مُعَوِّقِینَ
ترجمه مُعَوِّقِینَ : منصرف کنندگان – تأخیر اندازندگان – باز دارندگان -به تعویق اندازندگان – امروز وفردا کنندگان (معوقین اسم فاعل از تعویق است )
-
لغتنامه قرآن
مَعْصِیَتِ
ترجمه مَعْصِیَتِ : نافرمانی
-
لغتنامه قرآن
مَعَهُ
ترجمه مَعَهُ: با او
-
لغتنامه قرآن
مُعَطَّلَهٍ
ترجمه مُعَطَّلَهٍ : تعطیل شده (بئر معطله یعنی چاهی که دیگر کسی از اهل آبادی کنار آن نمیآید تا آب بردارد ، چون کسی در آبادی نمانده )
-
لغتنامه قرآن
مَعَهَا
ترجمه مَعَهَا : با او (مؤنث)
-
لغتنامه قرآن
مُعَقِّبَ
ترجمه مُعَقِّبَ: باز دارنده – عقب اندازنده
-
لغتنامه قرآن
مَعَهُمْ
ترجمه مَعَهُمْ : با آنان
-
لغتنامه قرآن
مُعَقِّبَاتٌ
ترجمه مُعَقِّبَاتٌ : مأموران (در اصل به معنی بازدارنده ها و عقب اندازنده ها ست ولی اصطلاحی است برای مأمورانی که از طرف حاکمی مسئول اجرای حکم حاکمند و از هرچه که در حکم حاکم اخلال کند جلوگیری می کنند…
-
لغتنامه قرآن
مَعِی
ترجمه مَعِی: با من