لغات قرآن با حرف سین

سَئَاوِی

ترجمه سَئَاوِی: به زودی منضم می شوم (کلمه ماوی مصدر میمی از فعل أوی – یاوی – اویا و ماوی است ، وقتی می‏گویی : أوی الی کذا معنایش این است که فلانی خود را منضم به فلان کس یا…

سَابِقَاتِ

ترجمه سَابِقَاتِ : سبقت گیرنده ها(مؤنث)

سُئِلَ

ترجمه سُئِلَ : سؤال شد

سُئِلَتْ

ترجمه سُئِلَتْ : از او (مؤنث) سؤال شد

سُئِلُواْ

ترجمه سُئِلُواْ : سؤال شدند – از آنان خواسته شد

سَاءَ

ترجمه سَاءَ : بد است

سَاءَتْ

ترجمه سَاءَتْ : بد است (مؤنث)

سَائِبَهٍ

ترجمه سَائِبَهٍ : شتری که ده شکم زاییده باشد(جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن وسوار شدن بر آن را بر خود حرام کرده بودند)

سَائِحَاتٍ

ترجمه سَائِحَاتٍ : زنانی که (درپی کسب رضای الهی )دائم در حرکتند(اسم فاعل از سیاحت به معنای راه افتادن و در زمین گشتن است ، و به همین جهت به آبی که دائما روان است می‏گویند سائح و منظور از…

سَائِحُونَ

ترجمه سَائِحُونَ : مردانیکه که (درپی کسب رضای الهی )دائم در حرکتند(اسم فاعل از سیاحت به معنای راه افتادن و در زمین گشتن است ، و به همین جهت به آبی که دائما روان است می‏گویند سائح و منظور از…

سَائِغٌ

ترجمه سَائِغٌ : گوارا – راحت الحلقوم (سائغ اسم فاعل از سوغ است ، گفته می‏شود : ساغ الطعام و الشراب – غذا و شراب روان شد و این را وقتی گویند که شراب (مایعات آشامیدنی ) گوارا باشد ،…

سَائِقٌ

ترجمه سَائِقٌ : سوق دهنده (از مصدرسیاقه به معنای وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتی که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قیادت که به معنای کشیدن از جلو است)

سَائِلٌ

ترجمه سَائِلٌ: سؤال کننده – در خواست کننده