لغات قرآن با حرف حا
-
لغتنامه قرآن
حَاقَ
ترجمه حَاقَ : احاطه کرد – فرا گرفت
-
لغتنامه قرآن
حَاقَّهُ
ترجمه حَاقَّهُ : ثابت و مقرر واقعی (از مصدر حق)
-
لغتنامه قرآن
حَاکِمِینَ
ترجمه حَاکِمِینَ : داوران – حکم کنندگان
-
لغتنامه قرآن
حَالَ
ترجمه حَالَ: حائل شد (“حَالَ بَیْنَهُمَا” : میان آن دو فاصله انداخت – میان آن دو حائل شد)
-
لغتنامه قرآن
حَامٍ
ترجمه حَامٍ : شتر نری که آنرا بر ناقهها میجهانیدند (جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن را بر خود حرام کرده بودند)
-
لغتنامه قرآن
حَامِدُونَ
ترجمه حَامِدُونَ : سپاس گزاران- ستایشگران(حمد:ثنا و ستایش در برابر عمل جمیلی است که ثنا شونده به اختیار خود انجام داده )
-
لغتنامه قرآن
حَامِلَاتِ
ترجمه حَامِلَاتِ : حمل کنندگان
-
لغتنامه قرآن
حَاضِرَه
ترجمه حَاضِرَه : حاضر -آنچه حضور دارد(مؤنث. مقصود از حاضر دریا بودن در عبارت “ﭐلْقَرْیَهِ ﭐلَّتِی کَانَتْ حَاضِرَهَ ﭐلْبَحْرِ ” در نزدیکی دریا و مشرف به آن قرار داشتن است )
-
لغتنامه قرآن
حَامِلِینَ
ترجمه حَامِلِینَ : حمل کنندگان
-
لغتنامه قرآن
حَاضِرِی
ترجمه حَاضِرِی : حاضرین (چون مضاف واقع شده است نون آن حذف شده)
-
لغتنامه قرآن
حَامِیَهً
ترجمه حَامِیَهً : گداخته – درنهایت درجه حرارت
-
لغتنامه قرآن
حَافِرَهِ
ترجمه حَافِرَهِ : اول و ابتدای هر چیز-حالت اولیه
-
لغتنامه قرآن
حَبِّ
ترجمه حَبِّ : دانه (هم ریشه با محبت لذا درآیه 95سوره انعام از آن تعبیر به طینت مؤمن هم شده است که خداوند محبت خود را در آن جای داده )
-
لغتنامه قرآن
حَافِظٌ
ترجمه حَافِظٌ : حافظ – نگهبان