لغات قرآن با حرف قاف
-
لغتنامه قرآن
قَطَّعْنَاهُمُ
ترجمه قَطَّعْنَاهُمُ : آنان را تقسیم کردیم (حرف میم به دلیل رسیدن به ساکن کلمه بعد حرکت گرفته است)
-
لغتنامه قرآن
قَضَیْتُ
ترجمه قَضَیْتُ : به پایان بردم – تمام کردم(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت”فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ ” کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای…
-
لغتنامه قرآن
قَصَصِهِمْ
ترجمه قَصَصِهِمْ : سرگذشتهای آنان
-
لغتنامه قرآن
قَضَیْتَ
ترجمه قَضَیْتَ : حکم کردی(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت”فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ ” کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که…
-
لغتنامه قرآن
قَصَمْنَا
ترجمه قَصَمْنَا: شکاندیم (کنایه از هلاک کردن)
-
لغتنامه قرآن
قَضَیْتُم
ترجمه قَضَیْتُم: به پایان رسانیدید(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت”فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ ” کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که…
-
لغتنامه قرآن
قُصُوراً
ترجمه قُصُوراً : قصرها(جمع قصر به معنی خانهای که دارای پی ریزی محکم و بنایی بلند باشد)
-
لغتنامه قرآن
قَضَیْنَا
ترجمه قَضَیْنَا : حکم کردیم – وحی نمودیم(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت”فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ ” کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله…
-
لغتنامه قرآن
قُصْوَیٰ
ترجمه قُصْوَیٰ: دور(مؤنث أقصی)
-
لغتنامه قرآن
قَضَیْنَا عَلَیْهِ
ترجمه قَضَیْنَا عَلَیْهِ: براو مقرّر کردیم (عبارت “قَضَیْنَا عَلَیْهِ ﭐلْمَوْتَ “یعنی مرگ را براو مقرر کردیم یا جانش را گرفتیم)
-
لغتنامه قرآن
قَصِیّاً
ترجمه قَصِیّاً: دور
-
لغتنامه قرآن
قُصِّیهِ
ترجمه قُصِّیهِ : دنبالش برو(از”قص “به معنای دنباله جای پا و اثر کسی را گرفتن و رفتن است)
-
لغتنامه قرآن
قَضَاهَا
ترجمه قَضَاهَا : آن را به انجام رساند
-
لغتنامه قرآن
قَضَاهُنَّ
ترجمه قَضَاهُنَّ : آنها را به انجام رسانید