مهدویت

مشکل نگاه آخرالزمانی اسلام چیست؟

مصطفی آکیول (Mustafa Akyol) نویسنده و روزنامه نگار مشهور ترکیه ای است.[1] شهرت او مدیون کتاب «اسلام بدون افراط: پرونده یک مسلمان برای آزادی» (Islam Without Extremes: A Muslim Case for Liberty)[2] است که پس از انتشار در سال 2012، جوایز و تشویقات جهانی بسیاری را جلب نمود علاوه بر آنکه او در مجلات و رسانه های مختلف بین المللی همچون المانیتور[3]، نیویورک تایمز[4]، حرّیت[5]، گاردین[6]، هافینگتون پست[7] و … نیز مقاله می نویسد. نکته جالب آنکه او سابقا مدیر «بنیاد پژوهشی علوم» (Science Research Foundation) –از موسسات مرتبط با عدنان اکتار/هارون یحیی شخصیت مشهور ترکیه ای- بوده که به دلیل اختلافات پیش آمده از آن جدا شده است. او سایت مستقلی نیز دارد[8] و اخیرا کتاب جالب توجهی با عنوان «عیسای اسلامی: چگونه پادشاه یهود، یکی از پیامبران مسلمانان شد» (The Islamic Jesus: How the King of the Jews Became a Prophet of the Muslims)[9] منتشر کرده است.

مقاله زیر، نوشته ای است از مصطفی آکیول که در تاریخ 3 اکتبر 2016 (12 مهر 1395) در مجله نیویورک تایمز منتشر شده است[10]:تصویر روی جلد شماره اخیر مجله «دابق» -مجله ای جذاب که داعش به صورت آنلاین توزیع می کند- عکس یک جنگجوی داعشی است با پرچم سیاه این گروه که به ظاهر بر روی کلیسایی رفته و در حال کندن صلیب از بام آن است و در تیتر زیر تصویر، این نوشته مشهود است: «صلیب را بشکنید…»{با خواندن این عبارت} ممکن است در ابتدا به نظر برسد که داعش تنها پیکار بی رحمانه ای برای ریشه کردن مسیحیان عراق و سوریه دارد اما «شکستن صلیب» یک عبارت عادی نیست بلکه ارجاعی است به یک پیشگویی که ظاهرا در عصر منتهی به پایان جهان رخ می دهد.

این پیشگویی در احادیث آمده است؛ احادیث گفته های منتسب به {حضرت} محمد پیامبر اسلام است که گرچه قطعیت کمتری نسبت به قرآن دارد ولی هنوز در شکل دهی به آموزه های اسلامی از تاثیر بالایی برخوردار است. مطابق روایات خاص، آخرالزمان در چند مرحله رخ می دهد: در ابتدا جهان با بی عدالتی پر خواهد شد و مسلمانان تحت ستم بسیار قرار خواهند گرفت. پس از آن دو شخصیت نجات بخش برخواهند خاست: «مهدی یا موعود» که خلیفه ای الهی و هدایت شده و باعث اتحاد و توانمندسازی مسلمانان خواهد شد و به دنبال آن یکی از پیامبران گذشته که برای حمایت از مهدی و مبارزه با بدیها باز خواهد گشت. این پیامبر، محمد نخواهد بود (گرچه شاید چنین انتظاری برود) بلکه او عیسی است که در قرآن به عنوان مسیح و کلمه خداوند از او ستایش شده است.

بسیاری مسیحیان نیز در انتظار بازگشت مجدد عیسی مسیح هستند و مطلب بالا ممکن است خبر خوبی برای ایشان به نظر برسد. اما منابع اسلامی هدف از بازگشت او را برچیدن مسیحیت و تایید اسلام بیان می کنند. در حدیث معروفی –که تیتر مجله دابق نیز بدان ارجاع دارد- چنین آمده است: «پسر مریم به زودی در میان شما به عنوان یک حاکم عادل فرود می آید. او صلیبها را در هم می شکند و خوک را می کشد» تفسیر معمول این پیشگویی آن است که عیسی در بازگشت و برای پایان دادن به پرستش خود {به عنوان خدای پسر}، نماد صلیب را از بین می برد و تحریمهای غذایی {مانند تحریم گوشت خوک} که مسیحیت رها کرده و مسلمانان و یهودیان کماکان بدان پایبندند، دوباره برقرار می سازد.

همه مسلمانان به اینگونه پیشگوییهای آخرالزمانی معتقد نیستند چراکه اکثر آنها در قرآن ذکر نشده است. بسیاری از کسانی هم که به این موارد باور دارند، هیچگونه قرابتی با وحشی‌گری های امثال داعش ندارند. با این حال آخرالزمان گرایی اسلامی هنوز یک نیروی قدرتمند است. براساس یک نظرسنجی که در سال 2012 توسط مرکز تحقیقات پیو صورت گرفت، افزون بر نیمی از مسلمانان در 9 کشور پرجمعیت اسلامی بر این باورند که آمدن مهدی «قریب الوقوع» است و احتمالا در زمان حیات ایشان اتفاق خواهد افتاد. داعش درست با همین ادعا –محقق ساختن پیشگوییها در زمان کنونی- به پیش می رود.

حتی جدا از خشونت‌های جهادی ها[11]، آخرالزمان گرایی اسلامی اغلب دارای عواقب منفی دیگر هم هست. وقتی تاریخ و وقایع چند قرن اخیر و دوران معاصر به عنوان تحقق پیشگوییها مورد ملاحظه قرار می گیرد، تجزیه و تحلیل آنها دشوار می شود. برای مثال سردرگمی مسلمانان در دو قرن گذشته این بوده که چرا ما در مقایسه با غرب عقب‌گرد داشته ایم؟ مطابق احادیث آخرالزمانی که از دهه 1980 توسط نویسندگان معروف اسلامی مانند سعید ایوب مصری و بسیاری پیروان او زنده شد، علت این مساله را نیروهای «دجال» -نسخه اسلامی ضدمسیح- عنوان می کند.

اگر دجال مقصر وضعیت تاریک و دلگیر جهان اسلام باشد، بنابراین تنها منجی الهی می تواند راه نجات را نشان دهد. این باور مانعی بر سر راه حلهای واقعی برای رفع شکاف بین جهان اسلام و غرب در زمینه هایی همچون علم، توسعه اقتصادی و دموکراسی لیبرال است.

مسلمانان –و شاید دیگر مومنان آخرالزمانی- باید توجه کنند که دل‌مشغولی با پیشگویی ها ممکن است نه تنها عقلانیت ایشان کم رنگ کند بلکه عنصر بسیار اساسی از ایمانشان یعنی تواضع را نیز آسیب برساند؛ چراکه چنین تصور شود که «ما در دوران آخرالزمان زندگی می کنیم لذا انسانهای بسیار خاصی هستیم؛ ما تنها یکی از نسلهای بی شماری که خدا خلق کرده نیستیم بلکه انسانهای برگزیده و در راس تاریخ هستیم.» پس‌ زمینه چنین تفکری تقوای دینی نیست بلکه غرور و خودبرتربینی است.

مسلمانان همچنین باید در نظر داشته باشند که پیشگویی ها در مورد آخرالزمان ممکن است به صورت استعاره ای مورد مطالعه قرار گیرد. این روش می تواند به ما کمک کند ذهن ما به جای بسته شدن، باز شود. به عنوان مثال محمد عبده -عالم مسلمان قرن 19- عنوان کرده که بازگشت دوباره مسیح استعاره ای برای اصلاح در اسلام است. مطابق نظر عبده، درست مانند یهودیان محافظه کار در زمان عیسی، مسلمانان محافظه کار در این روزگار به نصوص دینی به شدت پایبندند اما از روح خود و اهداف اخلاقی {اسلام} غافلند. عبده معتقد است مسلمانان نیاز به یک «تجدید مسیحاگونه» با تمرکز بر «رحمت، محبت و صلح» دارند. رویای او نه در «شکستن صلیب» بلکه در «تعمیر هلال» {به عنوان نماد اسلام} متمرکز بود.

مسلمانان می توانند بازگشت دوباره مسیح را در مسیر هولناک داعش و یا راه الهام بخش عبده درک کنند. دلیل این مساله آن است که متون دینی به دست انسانها زنده می شوند. تفاوت عمده ای است در اینکه هدف مومنان، رسیدن به سعادت شخصی با تیز کردن تیغه های خود در برابر دیگران است یا آموزش و روشنگری متواضعانه ایشان.

نکته ها:

1. نگاه مصطفی آکیول در زمینه سوء استفاده از نگاه آخرالزمانی اسلام توسط گروه های تکفیری همچون داعش گرچه امری صحیح و قابل تامل به نظر می رسد ولی باید توجه داشت به صرف سوء استفاده و برداشت ناصحیح از یک باور دینی نمی توان اصل آنرا تخطئه نمود. چه بسیار معتقدات ضروری دین بوده اند که در طول تاریخ توسط برخی گروه ها مورد سوء استفاده و وسیله کشتار دیگر انسانها قرار گرفته اند (چنانکه اکنون نیز گروه های سلفی تکفیری با شعار دفاع از توحید، شیعیان و حتی مسلمانان دیگر را مشرک خوانده و با استفاده از آیات قرآن ایشان را جایز القتل می شمارند!) لذا نتیجه گیری انتهایی آکیول قابل مناقشه و اشکال است.

2. از ظاهر متن به دست می آید که آکیول متمایل به برداشت استعاره ای از روایات آخرالزمانی اسلام و توجیه فرامتنی از اینگونه احادیث است. این تفکر که ریشه در برخی متفکران و روشن‌فکران مصری همچون محمد عبده، رشید رضا و… دارد، مورد انتقاد بسیاری عالمان مسلمان قرار گرفته است.[12] چراکه اولا ما با انبوهی از روایات آخرالزمانی و مهدوی در کتب مختلف اسلامی مواجهیم و تردید در همه آنها ممکن نیست علاوه بر آنکه تغییر معنای ظاهر روایات دلایلی بسیار متقن می خواهد چراکه بسیاری از این روایات علامت مجاز نداشته علاوه بر آنکه موضوعات واحد –مثل نزول حضرت عیسی ع- به صورتهای مختلف و در کتب گوناگون ذکر شده و مورد توجه همه علمای مذاهب اسلامی قرار گرفته است.

3. به نظر می رسد مشکل اصلی گروه هایی همچون داعش، روایات آخرالزمانی و استفاده نص گرایانه از آنها نیست بلکه تفسیر یک جانبه و سلفی گرانه –که با آموزه های قرآنی و سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در تعارض کامل است- علت اصلی چنین برداشتهایی می باشد لذا چاره ی کار، کنار گذاشتن این احادیث و یا کنایه ای دانستن آنها نیست بلکه می بایست اولا روایات پالایش شده و صحیح و ناصحیح آنها مشخص گردد و ثانیا علمای اسلام با هوشمندی خود جلوی تفسیر به رأی و برداشتهای ناصحیح و تخریبی از روایات مختلف را بگیرند.

پی نوشت ها:

[1].https://en.wikipedia.org/wiki/Mustafa_Akyol

[2].https://www.amazon.com/Islam-without-Extremes-Muslim-Liberty/dp/0393347249/ref=asap_bc?ie=UTF8

[3].www.al-monitor.com/pulse/contents/authors/mustafa-akyol.html

[4].www.nytimes.com/topic/person/mustafa-akyol

[5].http://www.hurriyetdailynews.com/Default.aspx?pageID=334&NewsCatID=411

[6].https://www.theguardian.com/profile/mustafa-akyol

[7].www.huffingtonpost.com/author/mustafa-akyol

[8].www.mustafaakyol.org

[9].https://www.amazon.com/Islamic-Jesus-Became-Prophet-Muslims/dp/1250088690/ref=asap_bc?ie=UTF8

[10].http://www.nytimes.com/2016/10/04/opinion/the-problem-with-the-islamic-apocalypse.html

[11].منظور آکیول گروههایی همچون داعش، النصره و … هستند که ادعای جهادی گری دارند و در عرف رسانه های غربی با عبارت “Jihadist” شناخته می شوند (م)

[12].به عنوان مثال ن ک به مقاله زیر که در نقد تفکرات رشید رضا نویسنده تفسیر المنار و از شاگردان محمد عبده در زمینه مهدویت:

http://www.intizar.ir/vdcbp.bwrrhbwuui.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا