پرسش و پاسخ

شاگردان امام عسکری چه کسانی بودند؟

نگارش جوامع حدیثى در میان اصحاب ائمه علیهم السّلام بسیار طولانى است، به ویژه، پس از دوران امام صادق (علیه السّلام، افراد زیادى در جامعه شیعه مصمم شدند تا روایات را جمع آورى کرده و آنها را براى شیعیان ساکن در کشورهاى دور و نزدیک به منظور راهیابى به افکار و اندیشه هاى اهل بیت، بفرستند. با گذشت زمان بر شمار این مؤلفان افزوده شد و کتابهاى بیشتر و مفصلتر تألیف شد.

حسین بن اشکیب سمرقندى
یکى از چهره هاى مؤلف در روزگار امام عسکرى علیه السّلام حسین بن اشکیب سمرقندى است. کسى که مدتى در قم خادم مقبره حضرت معصومه (علیها السّلام) بود، بعدها به سمرقند رفت و در آنجا ماندگار شد. وى باید یکى از حلقه های پیوند تشیع قم با حوزه سمرقند، که در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم نضج گرفت، باشد. نجاشى تألیفات او را بر شمرده که در میان آنها کتابى با عنوان «الرد على الزیدیة» به چشم مى خورد. نظر به شدت فعالیت زیدیها در این دوران و قیامهاى مکرر آنها احتمال آن مى رفت که شمارى از شیعیان تحت تأثیر آنان قرار گیرند. بدین سبب این دست کتابها که بیشتر با استناد به روایات صادره از امامان معصوم علیهم السّلام تدوین مى شد، وسیله خوبى براى کنترل این گونه انحرافات بود.

محمد بن خالد برقى
او از چهره هاى برجسته این دوران بوده و آثارى تألیف کرده است. فرزند وی احمد (م 274 یا 280) شهرتى بیش از پدر داشته و یکى از شیعیان معاصر با امام هادى و امام عسکرى (علیهما السّلام) بود که کتاب «المحاسن» وى دائرة المعارفى مشتمل بر احادیث امامان در تمامى زمینه هاى مختلف معارف دینى از قبیل: اخلاق، تفسیر و جز آن بوده است. وى تألیفات دیگرى هم داشته که از جمله آنها کتاب التبیان فى اخبار البلدان در جغرافیاى تاریخى دنیاى اسلام بوده است.

حسن بن موسى خشاب
از اصحاب امام عسکرى (علیه السّلام) تألیفاتى از خود باقى گذاشته که کتاب «الرد على الواقفیه» از آن جمله است. اهمیت این نوشتار، با توجه به مشکلاتى که در آن دوران واقفه ایجاد مى کردند، روشن است. افزون بر کتابهایى که به عنوان رد بر فرق و یا در موضوعات فقهى نوشته مى شد، کتابهایى هم در دانش تاریخ اسلام نوشته مى شد.

محمد بن على بن حمزه
از اصحاب امام عسکرى (علیه السّلام) کتابهاى فراوانى از خود به یادگار گذاشت. عیاشى درباره او مى نویسد: هیچ کتابى در موضوعات مختلف از امامان بر جاى نمانده بود جز آن که پیش او وجود داشت. این روایت به ویژه بر وجود روایات ائمه و حتى مکتوبات آنان در دسترس اصحاب تأکید داشته و نشانه یک جنبش قابل تقدیر علمى است که خود پشتوانه اصلى دانش شیعى به حساب مى آید. اصولى که تا این دوره تألیف شد، پایه هاى اصلى جوامع حدیثى بزرگترى مانند «کافى» و «کتاب من لا یحضر» و دیگر آثار حدیثى شیخ صدوق و شیخ طوسى است که با استفاده از همین مدوّنات اصحاب تدوین شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا