معارف اسلامی

لزوم بعثت انبیاء

1. هدایت عمومى جهان‏
همه پدیده‏هاى جهان از نوعى هدایت برخوردارند و راهى را مى‏پیمایند که خداوند پیش رویشان گشوده است. در این رهسپارى از خود اختیارى ندارند، راهى مشخص براى آنها تعیین شده و رهپوى همان مسیر بوده و سخنشان این است:
من اگر خارم اگر گل، چمن آرایى هست که به هر دست که مى‏پروردم، مى‏رویم‏
کره زمین در مدار مشخصى با سرعت معین به دور خورشید در گردش است؛ دانه گندم با شرایط مناسب دردل خاک قرار مى‏گیرد، شروع به رشد و نمو کرده و هر لحظه حالت تازه‏اى به خود مى‏گیرد؛ با گذراندن مراحل خاص، راهى معین و منظم را مى‏پیماید تا بوته و خوشه‏اى کامل مى‏شود.
انسان نیز، جزیى از این جهان است و بخشى ازوجودش در قلمرو این هدایت قرار دارد؛ اندامهایش با رهبرى این هدایت رشد نموده و وظایف پیچیده‏اى را انجام مى‏دهد، قلب انسان با نظمى بسیار دقیق باز و بسته مى‏شود و خون را به تمام نقاط بدن مى‏رساند؛ دستگاه گوارش، دستگاه تنفسى، سلسله اعصاب و اندامهاى شنوایى بینایى، هر یک کارهایى را انجام مى‏دهند و عهده‏دار وظیفه‏اى هستند.
بنابراین، همه پدیده‏هاى جهان از این هدایت بهره‏مندند و کوشش آنها با این کشش رهیابى مى‏شود.
قرآن این کشش و رهسپارى را به خدا نسبت مى‏دهد و مى‏فرماید:«رَبُّنَا الَّذى‏ اعْطى‏ کُلَّ شَىْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» «1»پروردگار ما کسى است که به هر موجودى آنچه را لازمه آفرینش او بوده، داده و سپس هدایتش کرده است.

2. هدایت ویژه انسان‏
خداوند انسان را در راهى نگذاشته است که به اجبار آن را طى کند، بلکه انسان را موجودى مختار و آزاد آفریده تا راه تکامل خویش را از بیراهه‏ها باز شناسد و آزادانه در آن قدم گذارد، انسان آزاد است که از مسیر رشد، هدایت و صراط مستقیم برود یا در مسیرکج و بیراهه گام نهد، ولى براى اینکه بتواند راه تکامل خود را بشناسد و در بیراهه‏ها و گمراهیها گرفتار نیاید، از هدایتى ویژه برخوردار است تا راه را بشناسد و آزادانه در مسیر سعادت قدم نهاده و به سوى هدفش گام بردارد. این هدایت ویژه، هدایت عقل از درون و هدایت پیامبران از برون است.
هدایت عقل
‏ گفتیم که هدایت عمومى بر بخشى از وجود انسان حاکم است و آدمى در این هدایت عمومى و تکوینى با دیگر پدیده‏هاى جهان مشترک است؛ اما بخش دیگر وجود انسان در قلمرو هدایت عقل است. این حرکت که در پرتو رهیابى عقل انجام مى‏شود، با اختیار و آزادانه صورت مى‏ گیرد. وقتى انسان بر سر دو راهیها قرار مى‏گیرد، فروغ عقل او را راهنمایى کرده، راه درست را از نادرست باز مى‏شناسد و نیک را از بد جدا مى‏کند. دروغ، فساد، خیانت و ظلم را بد و زشت مى‏داند و راستى، پاک منشى، امانت دارى و عدالت را خوب و نیک مى‏شمارد. زندگى انسان با همه ابعاد گسترده‏اى که دارد، در حیطه کشش و رهبرى این هدایت قرار دارد. برخى از کوشش‏هاى انسان با کشش غریزه انجام مى‏شود. تشنه مى‏شود و به سوى آب مى‏رود یا درّنده‏اى را مى‏بیند و از آن مى‏گریزد. این گونه کارها موافق با میل است و به طورمستقیم با لذت و رنج جسم او سر و کار دارد. کار لذت آور با نوعى جاذبه، انسان را به سوى خود مى کشد و کار رنج‏آور با نوعى دافعه انسان را از خود دور مى‏کند. یادآورى مى‏کنیم که انسان در این موارد با دیگر حیوانات مشترک است.
اما فعّالیتهاى دیگر انسان که در حیطه راهنمایى و هدایت عقل قرار دارد، از خود جاذبه یا دافعه طبیعى ندارند. غریزه، انسان را به سوى آنها نمى‏کشاند یا از آنها دور نمى‏کند، بلکه به خاطر مصلحتى که در انجام یا ترک آن نهفته است، عقل انسان به انجام یا ترک آن حکم مى‏کند. این گونه کارها نه تنها ممکن است که موافق با میل نباشد بلکه چه بسا انجام آن با سختیها و رنجهاى فراوان همراه است. این کارها، فعالیتهاى تدبیرى انسان است که در پرتو رهبرى عقل و با نیروى اراده انجام مى‏گیرد. او در این کارها تدبیر عقلانى را بر کشش و لذت غریزه مستولى مى‏گرداند، بیمار از نوشیدن داروى تلخ رنج مى‏برد ولى به حکم عقل آن را مى‏خورد.
انسان در فعالیتهاى تدبیرى خود، همواره یک طرح و نقشه را در مرحله عملى پیاده مى‏کند و هر اندازه که از ناحیه عقل و اراده کاملتر باشد، فعالیتهاى تدبیرى او بیشتر مى‏شود تا آنجا که فعالیتهاى غریزى والتذاذیش نیز در روش و محدوده فعالیتهاى تدبیرى او قرار مى‏گیرد و لذتها نیز، به مصلحت تبدیل مى‏شود.

هدایت پیامبران‏
درست است که انسان نیک و بد را به طور اجمال درک مى‏کند، و نیروى عقل براى تشخیص نیک و بد در بعضى امور مفید است، ولى این هدایت براى راه طولانى و عظیمى که انسان در پیش رو دارد، ناقص و ناتوان است. زندگى در پرتو هدایت عقل و مصلحت جویى‏هاى آن، مثل گام زدن در بیابان در شب تاریک و طوفانى با چراغى کم‏سو است که نور آن تنها تا چند قدمى را نشان مى‏دهد و هر لحظه بیم خاموش شدن آن مى‏رود؛ پیامبران آمده‏اند تا مایه‏هاى هدایت عقل را بارور و تقویت کرده و دست انسان درمانده را گرفته و در مسیر درست راهنمایى و رهبرى کنند و از سوى دیگر، هدایت عقل را، که از جانب هواهاى نفس در معرض تهدید تندبادهاى هوى و هوس قرار دارد، آسیب‏ناپذیر کنند. «لَمَّا بَدَّلَ اکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَاللَّهِ الَیْهِمْ، فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَاتَّخَذُوا الْانْدادَ مَعَهُ وَ اجْتالَتْهُمُ الشَّیاطینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبادَتِهِ فَبَعَثَ فیهِمْ‏ رُسُلَهُ وَ واتَرَ الَیْهِمْ انْبِیائَهُ لِیَسْتَاءْدُوهُمْ میثاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلیغِ وَ یُثیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ وَ یُروُهُمْ ایاتِ الْمَقْدِرَةِ» «1»
چون بیشتر مردم و مخلوقات او، پیمان الهى (مبنى بر خداجویى و خداگرایى) را عوض کردند پس حق او را ندانستند و برایش شریک و مانند قرار دادند و شیاطین آنان را از معرفت خداوند منحرف و از عبادت و پرسش او جدایشان کردند، پس پیامبرانش را برانگیخت و پیاپى به سوى آنان فرستاد تا پیمان فطرى را از آنان بخواهند و نعمت فراموش شده- توحید فطرى- را به یادشان آورند و با برهان و دلیل با ایشان سخن بگویند، و گوهر نهفته عقلها را بارور سازند و نشانه‏هاى قدرت خداوند را به ایشان نشان دهند.

خلاصه‏
همه پدیده‏هاى جهان از نوعى هدایت برخوردارند و راهى را که خداوند پیش رویشان گشوده است به اجبار مى‏پیمایند و این هدایت عمومى بر بخشى از وجود انسان حاکم است و بخش دیگر وجودش در قلمرو اراده اوست. از این رو، انسان موجودى آزاد و انتخابگر است.براى این که انسان بتواند آزادانه راه تکامل خویش را برگزیده و در آن قدم بگذارد، از راهنمایى عقل و هدایت پیامبران برخوردار شده است.
هدایت عقل در وجود انسان قرار دارد و در بسیارى از مواردِ غیر غریزى، انسان را به خیر و صلاح هدایت مى‏کند. امّا دامنه هدایت و راهنمایى عقل، محدود است و گاه تحت تأثیر عواملى همچون هواهاى نفسانى قرار مى‏گیرد؛ لذا خداوند پیامبران الهى را براى تکمیل هدایت عقلى و نیز مصونیت دادن به هدایت عقل در مقابل موانعى همچون خواسته‏هاى نَفْس مبعوث کرده است. پیامبران، علاوه بر هدایت و تکمیل عقل آدمى، راه صحیح سعادت را که همان اعتقاد به توحید و گام نهادن در مسیر الهى است، فراروى انسان مى‏گشایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا