معارف اسلامی

پژوهشی درمصحف حضرت زهرا از دیدگاه شیعه

پژوهشی درمصحف حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از دیدگاه شیعه

محتوای مصحف حضرت فاطمه (س)
روایات مختلفی در باره محتوای مصحف فاطمه(س) وجود دارد؛ برخی از این روایات مطالبی را نفی و بعضی دیگر مطالبی را اثبات می‏کند که از این قرار است:

محتوای نفی شده
روایات اهل بیت(ع) می‏گوید: مصحف فاطمه(ع) مشتمل بر دو امر نیست، یکی قرآن و دیگری احکام شرعی.
این روایات با تعبیرهای ذیل آمده است:
قرآن نیست؛(1) گمان نمی‏کنم قرآن باشد؛(2) چیزی از قرآن در آن نیست؛(3) چیزی از کتاب‏ اللّه‏ در آن نیست؛(4) آیه‏ای از کتاب ‏اللّه‏ در آن نیست؛(5) حرفی از قرآن در آن نیست(6) و یک حرف از قرآنِ موجود در آن نیست(7).
و در مورد احکام شرعی می‏گوید: چیزی از حلال و حرام در آن نیست.(8)
محتوای اثبات شده
روایات ـ به گونه تفصیل ـ تمام محتوای مصحف فاطمه(س) را ذکر نکرده، بلکه عنوانها یا برخی سخنان را مشروحا بیان کرده است. این روایات در منابع مختلفی پراکنده است و می‏گوید در مصحف فاطمه این مطالب آمده است:
1. مقام عظیم پیامبر(ص) (9) (و یخبرها عن أبیها و مکانه).
2. آینده ذریّه حضرت زهرا(س)(10) (و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریّتها).
3. حوادثی که رخ خواهد داد(11) (و لکن فیه علم ما یکون؛ ففیه ما یکون من حادث).
4. نامهای انبیا و اوصیا(12) (ما من نبی و لا وصی الاّ و هو فی کتاب عندی).
5. اسامی پادشاهان و پدرانشان(13) (و أسماء من یملک الی ان تقوم الساعة؛ لیس مِنْ مَلِکٍ یملک [الارض] اِلاّ و هو مکتوب فیه باسمه و اسم ابیه).
6. وصیت حضرت زهرا(ع)(14) (و لیخرجوا مصحف فاطمه؛ فان فیه وصیّة فاطمه).
این تمام محتوای مصحف فاطمه، به نقل از احادیث معتبر است، ولی یک حدیث از «ابن رستم طبری» در کتاب دلائل الامامه هست که به تفصیل به موضوعات دیگری که در مصحف وجود دارد، اشاره می‏کند. متأسفانه سند این حدیث ضعیف است، از این رو مطالب آن را جزء محتوای قطعی مصحف نمی‏توان به شمار آورد. نص این روایت چنین است:
ابوبصیر می‏گوید: از اباجعفر محمدبن علی [امام باقر(ع)] در باره مصحف فاطمه پرسیدم، فرمود: پس از مرگ پدرش [رسول‏ اللّه‏] بر ایشان نازل شده است.
گفتم: چیزی از قرآن در آن هست؟
فرمود: چیزی از قرآن در آن نیست.
ـ آن را برای من توصیف کن.
ـ دو جلد [رو و پشت] آن از زبرجد سرخ در طول و عرض است.
ـ فدایت شوم! برگش را برایم توصیف کن.
ـ برگ آن همچون مروارید سفید است، که به آن گفته شده: موجود باش، پس به وجود آمده است.
ـ فدایت شوم! چه [مطالبی] در آن [مصحف [است؟
ـ اخبار آن چه بوده، و آن چه تا روز قیامت خواهد بود؛ خبر آسمان در آن هست؛ شمار فرشتگان و غیر از آن چه در آسمانها است؛ شمار تمام خلق ‏اللّه‏ ـ از مرسلان و غیر مرسلان؛ و نامهای آنان و نام کسانی [امت ‏هایی [که به سوی آنها فرستاده شده ‏اند؛ اسامی کسانی که [رسالت را [تکذیب کردند و آنان که جواب [مثبت] دادند، و نام تمامی خلق ‏اللّه‏ ـ چه مؤمنان و چه کافران ـ از اولین و آخرین؛ و نام شهرها و ویژگی هر شهر ـ در شرق و غرب زمین ـ و شمار مؤمنان آن شهر و تعداد کافران آن جا؛ و ویژگی هر که (رسالت را) تکذیب کرده است؛ و ویژگی قرون اولیه و داستان آنها؛ و طاغوت هایی که فرمانروا شده ‏اند و مدت حکمرانی آنان و شمارشان؛ و اسامی
امامان و ویژگی آنان و آن چه دارایی هر کدام است، و ویژگی بزرگان آنها؛ و تمامی کسانی که در ازمنه بوده‏اند.
ـ فدایت شوم! ادوار (ازمنه) چقدر بوده است؟
ـ پنجاه هزار سال، که هفت ادوار بوده است. در این مصحف، نام تمام آفریده ‏های خدا و اَجَل آنها هست؛ و ویژگی بهشتیان و شمار کسانی که وارد آن می‏شوند؛ و تعداد مردمی که وارد آتش می‏شوند؛ در مصحف، دانش قرآن است ـ آن چنان که نازل شده است ـ و دانش تورات است ـ آن چنان که فرود آمده است ـ و علم انجیل است ـ آن گونه که نازل شده است ـ و دانش زبور است؛ و شمار هر درخت و جنبنده در تمام شهرها.
ابوبصیر می‏گوید: ابوجعفر[امام باقر(ع) در دنباله] گفت:
هنگامی که خدای تعالی خواست جبرئیل و میکائل و اسرافیل را بر او (حضرت فاطمه(س)) نازل کند، تا مصحف را بردارند و بر او نازل کنند، شب جمعه ـ در ثلث دومِ شب ـ بود. آنان (فرشتگان)مصحف را فرود آوردند، در حالی که او (حضرت فاطمه(س))ایستاده نماز می‏خواند. آنها (فرشتگان)ایستادند، تا او [نماز را تمام کرد و] نشست.
وقتی [حضرت فاطمه] از نمازش فارغ شد، بر او سلام کردند و گفتند: سلام. [خدای عادل] به تو سلام می‏رساند. آن گاه مصحف را در اتاق او نهادند. او [حضرت فاطمه] گفت: سلام، برای خدا و از او و به او است، و علیکم ‏السلام ای فرستادگان خدا!سپس آنان [فرشتگان] به آسمان رفتند و او [حضرت زهرا(س)] پس از نماز صبح تا زوال خورشید، مصحف را خواند، تا به آخرش رسید.طاعت او[حضرت زهرا(س)] بر تمامی خلق خدا، از جن و انس و پرنده و وحوش و انبیا و ملائکه واجب بود.
ـ فدایت شوم! پس از او (حضرت زهرا(س)) مصحف در دست کیست؟
ـ آن را [حضرت فاطمه] به امیر مؤمنان داد. پس از ایشان به حسن، سپس به حسین، و سپس به شایستگانِ مصحف رسید، تا آن را به صاحب‏ الامر بدهند.
ـ این علوم (موجود در مصحف)بسیارند!
ـ ای ابامحمد! آن چه برایت گفتم، در دو برگ اول مصحف بود. آن چه پس از برگ دوم است، برایت نگفتم و حرفی از آن نزدم.(15)
اندازه و تعداد صفحات مصحف
امام صادق(ع) می‏فرماید: مصحف، سه برابر قرآنِ شما است.(16)
ممکن است مقصود امام اندازه ظاهری مصحف نباشد، بلکه گستره وسیع دانشها و اطلاعات موجود در این مصحف باشد، همچنان که گاه عددهای شمرده شده در قرآن به معنای کثرت و وسعت عمل است؛ مانند «ان تستغفر لهم سبعین مرّة فلن یغفراللّه‏ لهم».(17) خداوند در این آیه می‏فرماید: اگر هفتاد بار برای منافقان استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمی ‏آمرزد. قطعا مقصود آیه، آمرزش منافقان، اگر پیامبر بیش از هفتاد بار استغفار کند، نیست، بلکه طلب آمرزش ـ هر چند بسیار باشد ـ سودی ندارد.
آیا فرشتگان با کسانی که پیغمبر یانبی نیستند، حرف می‏زنند؟
یکی از القاب حضرت فاطمه(ع) «محدَّثه» است؛ یعنی کسی که فرشتگان با او سخن می‏گفتند. گفتیم مصحف فاطمه از شنوده ‏های ایشان با ملائکه (جبرئیل) نوشته شد، ولی آیا فرشتگان با غیر پیامبران سخن می‏گویند؟
شیعه معتقد است ملائکه فقط با انبیا و رسولان سخن نگفته ‏اند، بلکه با امامان(ع) و حضرت فاطمه(س) نیز حرف زده‏ اند. این امر ممکن است، زیرا در قرآن آیاتی داریم که می‏گوید نزول وحی، مختص پیامبران نیست و خداوند یا فرشتگان با بشر سخن گفته‏ اند.
از جمله این اشخاص، مریم، مادر حضرت عیسی، علیهماالسلام است. در سوره آل‏ عمران، آیات 42 و 45 می‏خوانیم: و به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است … به یاد آورید
هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را به کلمه ‏ای [وجود باعظمتی] از طرف خودش بشارت می‏دهد، که نامش مسیح ـ عیسی پسر مریم ـ است …
همچنین در سوره مریم، آیات 17 ـ 21 می‏خوانیم: … در این هنگام، ما روح خود را به سوی او فرستادیم … گفت: من فرستاده پروردگار توأم …
از دیگر کسانی که فرشتگان با آنان سخن گفته ‏اند، ساره ـ زن حضرت ابراهیم ـ است. در سوره هود، آیات 71 ـ 73 می‏خوانیم: و همسرش ایستاده بود، از خوشحالی خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق و بعد از او یعقوب دادیم. گفت: وای بر من! آیا من فرزند می‏آورم در حالی که پیرزنم، و این شوهرم پیرمردی است؟! این راستی چیز عجیبی است! فرشتگان گفتند: آیا از فرمان خدا تعجب می‏کنی؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است؛ چرا که او والا و ستوده است. همچنین به مادر حضرت موسی وحی شد. در سوره قصص، آیه 7 آمده است: ما به مادر موسی الهام کردیم: او را شیر ده و …(18)
بنابراین هیچ گونه ملازمه ‏ای میان وحی و نبوت نیست؛ یعنی ممکن است فرشتگان با کسی سخن گویند و بر او وحی نازل کنند که پیامبر نیست. امام صادق(ع) می‏فرماید: «از آن رو به فاطمه، «محدَّثه» گفته شده، که فرشتگان از آسمان پایین می‏ آمدند و با او سخن می‏گفتند، همچنان که با مریم ـ دختر عمران ـ سخن می‏گفتند.»(19)
در احادیث دیگر آمده است: ملائکه با امامان(ع) نیز سخن می‏گفتند.
امام باقر(ع) به نقل از پدرانش(ع) نقل می‏کند: «رسول ‏اللّه‏(ص) فرمود: فرشتگان با دوازده کس از اهل بیت من سخن می‏گویند.»(20)
امام صادق(ع) «محدَّث» را این گونه معنا می‏کند: کسی است که صدا [ی فرشتگان] را می‏شنود، ولی آنان را نمی‏بیند.»(21)
گو این که در کتب اهل سنت اشخاصی برشمرده شده‏اند که به گمان آنان فرشتگان با آنها سخن می‏گفتند؛ از جمله:
خلیفه اول(22) و دوم(23) و عمران بن الحصین(24) و ابوالمعالی الصالح(25) و زکریا الناقد.(26)
آیا جبرئیل پس از وفات رسول‏اللّه‏ به زمین نازل شد؟
در برخی روایات آمده است: پس از وفات رسول‏ اللّه‏، جبرئیل با زمین وداع کرد و گفت: این آخرین باری بود که به زمین آمدم؛(27) در این صورت چگونه ممکن است جبرئیل با حضرت فاطمه سخن گفته باشد؟
«جلال‏ الدین سیوطی شافعی» (متوفی 911) که یکی از علمای بزرگ اهل سنت است، به این پرسش پاسخ گفته است. وی معتقد است: سند این حدیث و حدیث دیگری با همین مضمون،(28) بسیار ضعیف است، زیرا با اتفاق نظر مسلمانان در تضاد است.
وی می‏افزاید: جبرئیل در هر سال، در شب قدر ـ به همراه دیگر ملائکه ـ نازل می‏شود، و وحی با وفات پیامبر قطع نشد، بلکه برای جبرئیل وظایفی دیگر وجود دارد؛ زیرا مثلاً پس از کشتن دجّال به دست حضرت عیسی، جبرئیل بر او نازل خواهد شد.(29)
البته شکی نیست پس از وفات رسول‏ اللّه‏(ص) دیگر وحی به عنوان وحی نبوت بر کسی نازل نخواهد شد، اما نزول جبرئیل و سخن گفتن او با اولیاءاللّه‏ ممتنع نیست. سیدمحسن امین در کتاب اعیان‏ الشیعه در این باره می‏گوید: «ابن خلدون می‏گوید: از پیامبر(ص) روایت شده است: در میان شما کسانی هستند که فرشتگان با آنان سخن می‏گویند. نویسنده ارشادالساری(30) از یکی از صحابه روایت می‏کند: فرشتگان با من سخن می‏گفتند، تا آن جا که مرا ستودند. و برخی از صالحان [حضرت] خضر را دیده‏اند که عمر بن‏ عبدالعزیز را راهنمایی می‏کرد، ولی مردم او را نمی‏دیدند. به تمام اینها اشاره شد و همه آن از طریق غیر شیعه [اهل سنت] است. نویسنده سیره حلبیه(31) و کسانی دیگر، سخنانی گفته‏اند که دلالت دارد جبرئیل پس از وفات پیامبر نزد اهل بیت می‏آمد و به آنها تسلیت می‏گفت. آنها [اهل بیت(صدا)ی جبرئیل [را می‏شنیدند، ولی او را نمی‏دیدند.
آیا این گونه روایات شیعه و سنی، استبعاد وقوع کرامات از پاره تن پیامبر(ص) و بانوی زنان جهان و دیگر عترت طاهره را برنمی‏دارد؟»(32)
چرا سخنان مصحف برای فاطمه زهرا(س) گفته شد؟
اولین علت، تسلّی خاطر حضرت فاطمه بود، زیرا با فوت پدر، حزن و اندوه بسیاری دامنگیر حضرت شده بود. امام صادق(ع) در روایتی می‏فرماید: «هنگامی که خداوند متعال، جان پیامبرش را گرفت، فاطمه ـ پس از وفات پیامبر ـ دچار چنان حزنی شد که هیچ کس، جز خداوند عزّ و جلّ نمی‏داند. از این رو به سوی او فرشته ‏ای فرستاد، تا غم او را تسکین دهد و با او سخن گوید.»(33)
مصحف، نشانه‏ ای برای امامت است. این دومین علت نزول مصحف است. فیض الهی به حضرت فاطمه و همسرش و امام معصوم از نسل او، اقتضا داشت این مصحف ـ که در بر دارنده علوم غیبی است ـ نازل شود، تا نشانی بر امامت دارنده آن باشد. امام رضا(ع) در حدیثی، نشانه‏های امامت را چند امر برمی‏شمرد، که از جمله آنان داشتن مصحف فاطمه است.(34)
هنگامی که «محمد بن‏ عبداللّه‏ بن‏ حسن» ادعای امامت کرد، امام صادق(ع) از او مصحف فاطمه را خواست و فرمود: «باید مصحف فاطمه را بیاورند، که در آن وصیت فاطمه نوشته شده و همراه با آن سلاح رسول ‏اللّه‏ است. خداوند عزّ و جلّ می‏فرماید: ای کافران! کتابی آسمانی پیش از این یا اثر علمی از گذشتگان برای من بیاورید، که دلیل صدق گفتار شما باشد. اگر راست می‏گویید.»(35)
امام صادق(ع) در وقایعی که پیش می‏آمد، به مصحف حضرت فاطمه(ع) مراجعه می‏کرد و پیشامدهایی را که قبلاً در مصحف پیش‏بینی شده و حکم آن بیان شده بود، می‏دانست. او برای جلوگیری از انحرافاتِ مسلمانان به این کتاب مراجعه می‏کرد، زیرا چنین می‏نماید که اخبار آن معتبر و نزد مسلمانان پذیرفته بود. در زمان امویان، برخی از بنی ‏هاشم با «محمد بن‏ عبداللّه‏ بن‏ حسن» به عنوان مهدی بیعت کردند، ولی امام صادق(ع) از این کار سر باز زد و فرمود: «هنوز وقت ظهور مهدی نرسیده است. من به مصحف فاطمه نگریسته ‏ام و رد پایی از فرزند فلانی [محمد بن ‏عبداللّه‏ بن‏ حسن [ندیده ‏ام.»(36) همان گونه که گفتیم از جمله محتوای مصحف فاطمه، نام امامان و حاکمان و پدران آنها است. مقصود امام صادق(ع) در این حدیث آن است که اگر «محمد بن ‏عبداللّه‏» می‏توانست جزء این افراد باشد، به طور حتم نام او در مصحف می‏آمد.
مصحف فاطمه کجا است؟
از آن رو که مصحف فاطمه از نشانه‏ های امامت است، این کتاب در دست امامان است. روایاتی در تأیید مطلب وجود دارد؛ از جمله: امام صادق(ع) می‏فرماید: «مصحف فاطمه نزد ما است.»(37)
امام موسی کاظم(ع) می‏فرماید: «مصحف فاطمه نزد من است.»(38)
مصحف فاطمه پس از امامان حاضر، به حضرت مهدی ـ عجل‏ اللّه‏ فرجه ـ رسیده است. امام باقر(ع) در حدیثی ـ به طور ضمنی ـ می‏فرماید: «دوست دارد [قائم] به آن چه در آن (مصحف)است، عمل کند.»(39)
علامه تهرانی ـ نویسنده الذریعه ـ می‏گوید: «مصحف فاطمه از امانت های امامت نزد مولا و امام ما صاحب‏ الزمان است. در چندین حدیث از طریق امامان این امر روایت شده است.»(40)
آنچه گذشت:
1. مصحف فقط به قرآن گفته نمی‏شود.
2. مصحف (کتاب) فاطمه در بردارنده هیچ آیه یا موضوعی در باره قرآن یا احکام شرعی و اخلاقی نیست.
3. محتوای این کتاب از سوی خداوند، به وسیله جبرئیل و پس از وفات پیامبر بر حضرت فاطمه(ع) نازل شده، از این رو به نام آن حضرت (مصحف فاطمه(س)) است.
4. نویسنده این کتاب حضرت علی(ع) است.
5. محتوای این کتاب، مقام پیامبر و آینده ذریّه حضرت فاطمه و حوادث آینده و نام انبیا و اوصیا و اسامی پادشاهان و وصیت آن حضرت است.
6. این مصحف سه برابر قرآن است.
7. فرشتگان فقط با انبیا سخن نمی‏گویند، بلکه بر افراد دیگری ـ همچون مریم (مادر حضرت عیسی)، ساره (همسر حضرت ابراهیم) و مادر حضرت موسی، وحی نازل شده است. حضرت فاطمه(ع) نیز از شمار این افراد است، از این رو ایشان را «محدَّثه» (کسی که فرشتگان با او سخن گفته‏ اند) می‏گویند.
8. جبرئیل برای رساندن وحی نبوتی به پیامبر، و پس از ایشان به افرادی دیگر برای ابلاغ وحی غیر نبوتی نازل می‏شد.
9. سخنان این مصحف، برای تسلّی خاطر حضرت فاطمه ـ در مرگ پدر ـ نازل شد. گویی که یکی از نشانه‏ های امامت، وجود این مصحف نزد امام است.
10. این مصحف اکنون نزد امام زمان(ع) است.

عبداللّه‏ امینی
________________________________________
1 ـ بحارالانوار، مجلسی، ج26، ص41 ـ 42، ح73.
2 ـ همان، ص45، ح80.
3 ـ همان، ح79.
4 – همان، ص48، ح89.
5 ـ همان، ح47، ص271، ح3.
6 ـ همان، ص46، ح84.
7 ـ همان، ج26، ص39، ح10.
8 ـ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص240، ح2.
9 ـ بحارالانوار، مجلسی، ج26، ص41، ح72.
10 ـ همان.
11 ـ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص240، ح2؛ بحارالانوار، مجلسی، ج26، ص18، ح اول.
12 ـ بحارالانوار، مجلسی، ج47، ص32.
13 ـ بحارالانوار، ج26، ص18، ح اول؛ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص242، ح8.
14 ـ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص241، ح 4.
15 ـ دلائل الامامه، طبری، ص29 ـ 30؛ مسند فاطمة‏الزهرا، حسین شیخ‏الاسلامی، ص199 ـ 200.
16 ـ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص239، ح8؛ بحارالانوار، مجلسی، ج26، ص39، ح10.
17 ـ سوره توبه (9)، آیه 80.
18 ـ در ترجمه آیات از ترجمه قرآنی آیت‏اللّه‏ مکارم استفاده شد.
19 ـ دلائل‏الامامه، طبری، ص14.
20 ـ الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، ص66 ـ 67، تحقیق علی اکبر غفاری.
21 ـ المناقب، ابوجعفر رشیدالدین محمد بن علی بن شهر آشوب، ج3، ص336.
22 ـ صحیح بخاری، ج4، ص241، حدیث 3689.
23 ـ المصاحف، ابوبکر عبداللّه‏ بن ابی داود سلیمان بن اشعث سجستانی، ص6، تصحیح دکتر آثر جفری، چاپ الرحمانیه، مصر.
24 ـ طرح التثریب فی شرح التقریب، الامام زین‏العابدین ابوالفضل عبدالرحیم بن الحسین العراقی، ج اول، ص90.
25 ـ صفة‏الصفوة، ابن جوزی، تحقیق اخوین عطا، چاپ دارالکتب العلمیه، ج17، ص82.
26 ـ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چاپ دارالکتب العلمیه، بیروت، ج8، ص462.
27 ـ سیره حلبی، چاپ دار احیاء التراث العربی، ج3، ص353.
28 ـ همان.
29 ـ همان.
30 ـ ارشادالساری لشرح صحیح البخاری، ابوالعباس شهاب‏الدین احمد بن محمد القسطلانی (متوفی 923).
31 ـ علامه علی بن‏برهان‏الدین حلبی شافعی (متوفی 1044).
32 ـ اعیان‏الشیعه، چاپخانه الإنصاف، بیروت، چاپ سوم، 1370 ه••• ، ج اول، ص314.
33 ـ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص245، ح2.
34 ـ بحارالانوار، مجلسی، ج25، ص116، ح1.
35 ـ همان، ج26، ص43، ح76. آیه در سوره احقاف (46)، آیه 4 است.
36 ـ بصائر الدرجات فی فضائل آل‏محمد، شیخ ابوجعفر محمد بن حسن بن فرّوخ الصغار، ص169، ح7.
37 ـ اصول کافی، کلینی، ج اول، ص240، ح3.
38 ـ بحارالانوار، مجلسی، ج26، ص45، ح79.
39 ـ همان، ص51، ح98.
40 ـ چاپ دارالاضواء، بیروت، چاپ دوم، ج21، ص126.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا