معارف اسلامی

چگونه باید خداوند را عبادت کنیم ؟

وش عبادت را باید از قرآن و عترت آموخت. آنگونه که آدرس هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت . آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام ، بهترین عبادت را کدام می دانند و چه اوصافی برای آن می شمارند؟ جواب را باید از قرآن و عترت دریافت . پس مروری به کلمات اولیاء دین می کنیم :

1. آگاهانه
در حدیث است: «رکعتان من عالم خیر من سبعین رکعة من جاهل »[1] دو رکعت نماز عالم ، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است.
و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است : از نماز، آن قسمتی مورد قبول است که انسان بر اساس تعقّل و آگاهی بخواند. [2]
در حدیث دیگر است: «المتعبد علی غیر فقه کحمار الطّاحونة» [3] عابدی که از روی فهم ودرک عبادت نکند، همچون الاغ آسیاب حرکت می کند ولی در جا می زند و پیش نمی رود.
نماز آگاهانه آنست که انسان بداند چه می کند، چه می گوید، با که صحبت می کند، حضور قلب و توجّه به خدا داشته باشد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دو رکعت نماز با توجّه ، از شب زنده داری غافلانه بهتر است [4].
قرآن می فرماید: «لا تقربوا الصلوة وأنتم سکری حتی تعلموا ما تقولون» [5] در حال مستی سراغ نماز نروید، تا بدانید که چه می گویید.
امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر که دو رکعت نماز بخواند و بداند با که سخن می گوید و چه می گوید، گناهانش بخشیده می شود. [6]

2. عاشقانه
آنگونه که بیمار، از غذای لذیذ، لذّت نمی برد، عبادت کنندگان بی شوق هم ، لذّتی از پرستش نمی برند. عبادت باید همراه محبت و عشق و نشاط و لذّت باشد، نه همراه کسالت و بی حالی و افسرده دلی . نشاط در عبادت ، امتیازی است که انسانهای شیفته دل از آن برخوردارند. زمینه آن را هم باید با معرفت و توجّه بدست آورد. عبادت زوری و تحمیلی ، بی نتیجه است .
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: «لا تکرهوا الی انفسکم العبادة» [7] عبادت را به خودتان تحمیل نکنید. آنگونه که برای دیدار یک شخصیت محبوب و بزرگ ، نشاط و شوق می یابیم ، برای دیدار با خدا و پرستش در آستان او هم باید قلبی مشتاق و با نشاط بیابیم . اولیاء دین و معصومین علیهم السلام، چنان شیفته لحظه دیدار با خدا بودند و چنان عاشقانه نماز و عبادت داشتند که شگفت آور است (به نمونه هایی در بحث های بعد اشاره می شود).

3. خالصانه
گوهر خلوص ، به عبادت ها ارزش و اعتبار می بخشد و عبادتی که خالص برای خدا نباشد و ریا، نفاق و شهرت طلبی و عوام فریبی باشد، فاقد ارزش است و نزد خداوند هم پذیرفته نیست .
قرآن می فرماید: «ولا یشرک بعبادة ربه أحدا» [8] (هر که به خدا و قیامت ایمان دارد) کسی را در عبادت ، شریک خدا نسازد.
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «من شهر نفسه بالعبادة فاتهموه علی دینه » [9] هر کس با طرح عبادت خویش در جامعه ، خود را مشهور می کند، نسبت به دین او بدبین باشید.
چنین کسانی از دین ، دامی برای فریب مردم می سازند. عبادت بی اخلاص ، همچون جسم بی جان و پیکر بی روح است . و به تعبیر قرآن ، مردم فرمان نیافته اند مگر آنکه با دینی خالص خدا را بپرستند: «ومآ أمروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین » [10]

4. خاشعانه
خشوع، آن توجّه قلبی به پروردگار و داشتن حالتی است که مناسب با عظمت خداوند است . پرستش خدا باید همراه با قلبی سرشار از احساس عظمت خدا و کوچکی و نیاز در مقابل او باشد. قرآن ، در وصف مومنان رستگار، «خشوع در نماز» را بیان می کند: «الذین هم فی صلا تهم خشعون » [11]
این خشوع قلبی ، باید سراسر وجود اهل عبادت را فرا بگیرد. راه بدست آوردن آن ، اینست که نمازگزار، چنان عبادت کند که گویا خدا را می بیند و ذلت و کوچکی خویش را در برابر قدرت و عظمت او حس ّ کند. در حدیث است : «اعبداللّه کانک تراه » [12] خدا را چنان عبادت کن که گویا او را می بینی .
در حدیث دیگر است: «فصلها لوقتها صلاة مودع» [13] نماز را در وقتش چنان بخوان ، که گویا آخرین نماز توست و تو از نماز و دنیا خداحافظی می کنی .

5. مخفیانه
انسان ، مصون از دام های شیطان نیست و عبادت های عابد، چه بسا با عجب و ریا و خودنمایی تباه می شود. راه غلبه بر این آفت ، عبادت های پنهانی است .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اعظم العبادة اجرا اخفاها» [14] پاداش عبادتی بیشتر است که مخفی تر باشد.
البته این در مواردی است که خود اسلام ، دستور به عبادت های علنی (مثل نماز جماعت و جمعه و حج) نداده باشد، چرا که نماز جماعت در مسجد، برتر از نماز فرادی در خانه است . عبادت مخفیانه بسیاری اوقات ، جلوی ریا و تباه شدن عبادت را می گیرد.

پی نوشت:
[1] . سفینة البحار، کلمه «عبد»
[2] . محجة البیضاء، ج‏1، ص‏366
[3] . سفینة البحار، عبد
[4] . بحارالانوار، ج‏84، ص‏259
[5] . نساء، آیه 43
[6] . وافى، ج‏2، ص‏10
[7] . اصول کافى، ج‏2، ص‏83
[8] . کهف، آیه 110
[9] . بحارالانوار، ج‏70، ص‏252 ؛ وسائل ‏الشیعه، ج‏1، ص‏58
[10] . بیّنه، آیه 5
[11] . مؤمنون، آیه 3
[12] . مصباح الشریعه، ص 8
[13] . بحارالانوار، ج‏84، ص‏223
[14] . بحارالانوار، ج‏70، ص‏251

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا