مقالات

ضابطه مورد قبول برای تشخیص قرائت صحیح

آن چه ما آن را ضابطه قبولی قرائت می دانیم،عبارت است از:موافقت باقرائت جمهور مسلمین جدا از قرائت قراء.زیرا قرآن در دو مسیر طی طریق نموده،نخست طریقه مردمی که مسلمانان سینه به سینه از پدران و اجداد خود،از شخص شخیص پیامبر صلی الله علیه و آله تلقی نموده و اخذ کرده اند و برای همیشه دست به دست داده تابه امروز برای ما رسانده اند.

این قرائت مردمی،موافق با ثبت(نوشته)تمامی مصحف های موجود (1) در تمامی قرون است و نمایان گر آن،قرائت حفص است،زیرا حفص همان قرائت جمهور را قرائت کرده و علی علیه السلام نیز همان را قرائت کرده که توده عظیم مردمی ازپیامبر صلی الله علیه و آله شنیده اند.این مسیر،مسیر تواتر است و قرآن به گونه تواتر به مارسیده است.ولی مسیر قراء و قرائات مسیر اجتهاد است(جز قرائت عاصم)که اجتهاد در نص قرآن روا نباشد و فاقد حجییت شرعی است.

اینک برای تشخیص قرائت صحیح و متواتر که بر دست جمهور نقل و ضبطشده،سه شرط ارائه می نماییم:

شرط اول:توافق با ثبت مصحف های موجود،که در تمامی قرون بر دست توانای مردمی ثبت و ضبط شده است.تمامی قرآن های خطی و چاپی،مخصوصادر گستره شرق اسلام،بدون هیچ گونه اختلافی ارائه شده و می شود.

شرط دوم:توافق با فصیح ترین و معروف ترین اصول و قواعد لغت عرب،زیراقرآن با فصیح ترین لغت نازل شده و هرگز جنبه های شذوذ لغوی در آن یافت نمی شود.شرط سوم:توافق با اصول ثابت شریعت و احکام قطعی عقلی،که قرآن پیوسته پایه گذار شریعت و روشن گر اندیشه های صحیح عقلی است و نمی شود که با آن مخالف باشد.

در این زمینه شرح و بسط بیش تری در التمهید(ج 2)داده ایم.

به علاوه سخنانی از ائمه معصومین در این رابطه وجود دارد که در ذیل یاد آور می شویم:

(سخنانی از اهل بیت علیهم السلام درباره قرائت قرآن)(2)
از ائمه اهل بیت علیهم السلام سخنانی درباره قرآن کریم وارد شده که به مهم ترین موضوعاتی که مورد بحث واقع شد، اشاره دارد،و حاکی از دقت نظر وژرف اندیشی است که ائمه اطهار علیهم السلام درباره این کتاب مقدس رعایت داشته اند.

هم چنین نشان دهنده میزان عنایت و اهتمام آنان به حفظ و حراست نص قرآن وجلوگیری از تحریف و تاویل آن است. گزیده ای از این سخنان در زیر نقل می شود:

1.محمد بن وراق می گوید:مجلدی را که حاوی قرآن بود،به جعفر بن محمدالصادق علیه السلام نشان دادم که علایم و نشانه گذاری آن باطلا و یکی از سوره های آخرین آن نیز باطلا نوشته شده بود.کاستی در آن یاد ننمود جز آن که فرمود: «دوست ندارم که قرآن با رنگی جز رنگ سیاه نوشته شود،همان گونه که در اولین بار نوشته شده است »(3).

این سخن،نشانه دقت و علاقه شدید امام نسبت به حفظ و سلامت قرآن است تا آن جا که در رنگ خط نیز ترجیح داده شده که به همان نحوی که اول بارنوشته شده،محفوظ و باقی بماند،تا بدین وسیله قرآن با چیزی غیر از قرآن،مانندزوائد و تحسینات اخیر،اشتباه نشود.

2.امام محمد بن علی الباقر علیهما السلام فرموده:«قرآن واحد است و از پیش گاه خدای یگانه و واحد فرود آمده است و این اختلافات از راویان بر آن وارد می شود»(4).این سخن،بدین معنا است که قرائت نازل شده از جانب خدا یکی است و قرآن به نص واحد نازل گشته است و اختلاف در روایت این نص بر حسب اجتهاد قاریان است.

حدیث بعدی،این معنا را توضیح می دهد:

3.امام جعفر بن محمد الصادق علیهما السلام می فرماید:«قرآن بر حرف واحد و از نزدخدای واحد نازل گشته است »(5) منظور نفی قرائت های متداولی است که مردم آن هارا متواتر از پیامبر صلی الله علیه و آله پنداشته اند.امام چنین مطلبی را انکار می کند،زیرا قرآن به نص واحد نازل شده است.اما اختلاف لهجه ها(بر حسب تفسیری که از حروف سبعه داشته ایم)از طرف امام نفی نمی شود،چنان که در روایات دیگر آمده و قبلانقل شد.

4.سالم بن سلمه گوید:شخصی در محضر امام صادق علیه السلام آیاتی از قرآن را قرائت کرد و به طوری که من شنیدم، قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود.ابو عبد الله علیه السلام به وی گفت:«از این قرائت خود داری کن و همان گونه که مردم می خوانند تو هم بخوان »(6).شاید این شخص بر حسب تفنن قراء،قرآن را به وجوه مختلف قرائت کرده است و از آن جا که این قبیل قرائت ها،به منزله بازی با نص قرآن کریم است،امام وی را نهی کرده است و دستور داده که همان قرائت معروفی را که مردم ملتزم به آن هستند اختیار کند،زیرا قرائت صحیح که در شریعت بدان امر شده،همان قرائتی است که هر نسلی از نسل پیش تا از پیامبر صلی الله علیه و آله و او از جبرئیل و او از خدای عز و جل،اخذ کرده است و توجهی به قاریانی که فن قرائت را همانند یک نو آوری و صنعت حرفه خود قرار داده اند،نباید کرد و تنها قرائتی که با قرائت عامه مسلمانان موافق باشد،باید مورد توجه قرار گرفته شود.

5.سفیان بن السمط می گوید:در مورد تنزیل قرآن از امام صادق علیه السلام پرسیدم،وی گفت:«همان گونه که آموخته اید، بخوانید»(7).

وی از نص اصلی که برای نخستین بار نازل شده سئوال کرده است،زیرا دیده است که قراء در این زمینه اختلاف دارند و امام پاسخ می دهد که نص اصلی همان است که امروز میان مردم متداول است و فرموده او(همان گونه که آموخته ایدبخوانید)به این معنا است که بر شما(یعنی عامه مسلمانان)واجب است قرآن راهمان گونه که خلفا عن سلف از پیامبر صلی الله علیه و آله فرا گرفته اید،بخوانید.

6.علی بن الحکم می گوید:عبد الله بن فرقد و معلی بن خنیس برای من نقل کردند که ما در محضر امام صادق علیه السلام بودیم و ربیعة الرای نیز با ما بود.در آن جاپیرامون فضل قرآن سخن به میان آمد.امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن راطبق قرائت ما نمی خوانده است،گم راه بوده است ».ربیعه گفت:گم راه؟امام علیه السلام گفت:«بلی، گم راه ».امام صادق علیه السلام،اضافه کرد:«ما قرآن را طبق قرائت ابی می خوانیم »(8).

شاید در آن مجلس درباره قرائت های غیر متعارف ابن مسعود بحث می شده وامام علیه السلام به آنان تذکر داده که این قرائت ها جایز نیست و قرائت صحیح،همان قرائت عامه مسلمانان است و کسی که از این روش متداول عامه تخطی کند گم راه است،زیرا چنین کسی از روش مسلمانان که نسلا بعد نسل از پیامبر فرا گرفته اند،عدول وتخطی کرده است.و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت می کرده است(به فرض صحت نسبت)گم راه است،زیرا طریق میانه، طریقی است که جامعه مسلمانان در آن مشی می کنند و کسی که از این راه میانه گام برون نهد،هرکس که باشد گم راه خواهد بود.

اما این گفته امام که ما قرآن را بر طبق قرائت ابی می خوانیم،اشاره است به دوران یک سان شدن مصحف ها در عهد عثمان که ابی بن کعب قرآن را املاء می کرد،وگروهی آن را بر وفق املاء او می نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلی اختلاف داشتند، برای رفع اختلاف به وی مراجعه می کردند و مصحف موجود که مورد قبول عامه مسلمانان است.بر طبق املاء ابی بن

کعب است و قرائت منطبق بر قرائت ابی بن کعب،کنایه از التزام به چیزی است که هم اکنون عامه مسلمانان برآنند.ا] 7.صدوق از امام جعفر بن محمد الصادق و او از پدران خود علیهم السلام روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:«قرآن را با همان کیفیت عربی آن بیاموزید و از نبردر قرآن(یعنی مبالغه در اظهار همزه)بپرهیزید»(9).

امام صادق علیه السلام فرمود:«اظهار همزه به منزله اضافه کردن بر قرآن است،مگرهمزه های اصلی،مانند:«الخبا»در آیه(الا یسجدوا لله الذی یخرج الخبا)(10) و یا(لکم فیها دف ء)(11) و نیز(فاداراتم)(12).

در برخی نسخه ها کلمه «النبر»به زای یعنی «النبز»نوشته شده که اشتباه است وهمان طور که قبلا از نهایه ابن اثیر نقل شد،صحیح آن «نبر»است و کسائی به «نبر» قرائت می کرده است.این که در احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است قرآن را به کیفیت عربی خالص قرائت کنید(13)،از نظر علاقه شدیدی است که به حفظ لغت اصیل قرآن داشته اند و لغت اصیل،همان لغت فصیح عرب و لهجه رایج آن است،تا قرآن ازهر گونه تغییر و غلط خوانی مصون باشد و دگرگونی در آن راه نیابد.

پی نوشتها:

1- در مراکزی که نشر و پخش مصاحف و قرائات از آن جا نشات گرفته،مانند کوفه و بصره و دیگر مناطق شرق بلاد اسلامی.
2.این سخنان از کافی،تالیف ثقة الاسلام کلینی،استخراج شده است.ر.ک:به جلد دوم کافی،کتاب فضل القرآن،باب النوادر، شماره های 8 و 12 و 13 و 15 و 23 و 27،ص 627.
3.«لا یعجبنی ان یکتب القرآن الا بالسواد کما کتب اول مرة »
4.القرآن واحد نزل من عند واحد و لکن الاختلاف یجی ء من قبل الرواة »
5.«و لکنه نزل علی حرف واحد من عند الواحد».
6.«کف عن هذه القراءة اقرا کما یقرا الناس ».
7.«اقرؤوا کما علمتم ».
8.«ان کان ابن مسعود لا یقرا علی قراءتنا فهو ضال ».فقال ربیعة:ضال؟فقال علیه السلام:«نعم،ضال ».ثم قال ابو عبد الله علیه السلام:«اما نحن فنقرا علی قراءة ابی ».
9.قال رسول الله:«تعلموا القرآن بعربیتة و ایاکم و النبر فیه،یعنی الهمز»(صدوق،معانی الاخبار،چاپ نجف، ص 237).
10.نمل 27:25.
11.نحل 16:5.
12.بقره 2:73.ر.ک:معانی الاخبار،ص 98.
13.ر.ک:وسایل الشیعه،جلد 6،ص 222،باب 30 از ابواب قرائت قرآن شماره 1.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا