مقدمه
دنیای ما دنیای اطلاعاتی و تبلیغات است. روزانه حدود سی و پنج میلیون کلمه به سراسر جهان مخابره میشود، دهها هزار ساعت، برنامه تلویزیونی از مراکز مختلف جهان پخش میشود و صدها نوع مطبوعات، به صورت روزنامه، مجله، کتاب و غیره چاپ و در اختیار انسانها قرار میگیرد. اطلاعاتی که در یک دهه، با وضع موجود به دست انسانها میرسد، برابر است با اطلاعاتی که در طول صدها سال در قرون گذشته به دست آنها میرسیده است. تا پنجاه سال پیش، حدود چهل سال طول میکشید تا اطلاعت علمی انسان، دو برابر شود، اما اکنون برای این امر، تنها چهار سال ، وقت لازم است. شاید به همین دلیل، دنیای امروز را دنیای اطلاعت نامیدهاند. آنچه که امروز، اهمیت فراوان دارد، شناخت علت گستردگی بیسابقه حجم اطلاعات است.
انسان، تشنه قدرت است و از زمانهای کهن تاکنون، همواره انسانهایی وجود داشته او دارند که خواهان کسب قدرت مطلق بودهاند و همیشه، این سوال مطرح بوده که مهمترین ابزار کسب قدرت، کدام است؟ تا قبل از قرن هفدهم میلادی، شیوه رایج برای کسب قدرت، استفاده از زور بوده است. پادشاهان و پهلوانان، پرقدرتترین افراد به حساب می آمدند؛ چرا که از زور و قدرت جسمانی بیشتری برخوردار بودند. اما با رشد سرمایهداری و مسلط شدن آن بر زیر بنای جامعه، نوع قدرت دگرگون شد و پول، منبع قدرت به حساب آمد تا قبل از این مرحله، مخالفان فرمانروایی قدرتمندی فوراً به قتل میرسیدند و مزاحمان از سر راه برداشته میشدند. این روش، تأثیری منفی بر افراد جامعه میگذاشت، ولی در مرحله مرکزیت پول، دیگر مخالفین کشته نمیشدند و یا دست کم در مرحله اول، چنین کاری انجام نمیگرفت بلکه پول بود که این مشکل را حل کاری انجام نمیگرفت بلکه پول بود که این مشکل را حل می کرد. این شیوه سرکوب مخالفین، نتایج خوبی را به بار آورد؛ زیرا اولاً دیگر کشتهای وجود نداشت تا برای دیگران اسطوره مقاومت باشد و ثانیاً به کمک پول، گاهی مخالفین هم به کمک پول، به جمع تابعین خود قدرتمند میپیوستند، اما این احتمال هم وجود داشت که دریافت کنند پول تحت فشار وجدان خود، از راهی که در پیش گرفته است، باز گردد و مجدداً در صف مخالفین قرار گیرد. مرحله سوم، استفاده از قدرت اطلاعات نقش اصلی را بازی میکند و مخالف را وادار میسازد تا دست از مخالفت بردارد. در این مرحله، علاوه بر این که کشتهای وجود ندارد، مخالفتی هم از سوی وجدان صورت نمیگیرد. از این رو، ابزار اطلاعات، بهترین و موثرترین ابزار کسب قدرت است؛ زیرا کمترین پیآمد منفی را داراست.
با در نظر گرفتن مراحلی که برای کسب قدرت ذکر شد، میتوان فهمید که چرا در دنیای امروز، اطلاعات تا این حد، اهمیت دارد. اطلاعات منبع قدرت است و آن کسی قدرتمندتر است که پیشرفتهترین و گستردهترین شبکه اطلاعاتی را در اختیار داشته باشد. 1
نبرد اسلام و کفر، نبرد حق و باطل است. این نبرد در طول تاریخ ادامه داشته و در هر دو جهبه، رهبرانی بودندهاند که به دعوت و تبلیغ مرام خود بپردازند، “ائمه یهدون بالحق” و “ائمه یدعون الی النار” این رویارویی در همه ادوار تاریخ وجود داشته است، امام آنچه که تغییر کرده است، روش تبلیغ است. زمانی یک نفر درمیدان مرکزی شهر میایستاد و به سخنرانی میپرداخت که در بهترین شرایط، تعداد کسانی که از سخنان او استفاده میکردند، از چند هزار نفر تجاوز نمیکرد. پس از آن، با گسترش پدیده چاپ و مطبوعات، مبلغان با نوشتن کتاب، مطالب خود را به دیگران میرساندند و در نتیجه، سخن آن به گوش افراد بیشتری میرسید، اما امروزه میتوان در کمترین زمان ممکن چند میلیارد نفر را مخاطب قرار داد و این، مسأله ای عادی و پیش پاافتاده به حساب میآید.
حاصل آنکه در دنیای ما که داشتن اطلاعات منبع قدرت به شمار میآید، حامیان کفر بهترین استفاده را از این منبع میبرند و برای مبارزه با حق از بهترین روشهای تبلیغی استفاده میکنند ، غافل از این که هنوز نیرویی در انسانها وجود دارد که نمیگذارد آنان زیر سلطه هیچ قدرتی قرار گیرند وبا بودن آن نیرو انسان احساس آزادی میکند و آن چیزی نیست جز اراده انسان. انسان را اراده خود آزاد و مستقل میماند و از تحت سلطه واقع شدن نجات مییابد. اگر انسان از اراده خود استفاده کند، هیچ حربهای اعم از زور، پول تبلیغ منفی نمیتواند او را شکست دهد.
در این مقاله، سعی شده است که ابعاد مختلف” فعالیت تبلیغاتی دشمنان اسلام در جهان” به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.
تبلیغات مذاهب ساختگی
در قرن هیجده و نوزده میلادی، زمانی که اروپاییان استعمارگر عملاً بر تمام کشورهای اسلام سلطه یافته بودند، برای ادامه و استمرار سلطه خود، مذاهبی را در جهان اسلام ایجاد کردند تا بدین وسیله بتوانند یکپارچگی و همبستگی مسلمانان جهان را از بین برده، توان دفاعی آنها را سرکوب کنند و نگذارند که آنان با استفاده از حقایق و معارف اصیل اسلام قدرت اتحاد خود را بشناسند و به مقابله با استعمارگران بپردازند. برای دستیابی به این هدف، سه فرقه ضالّه، در سه منطقه اسلامی تأسیس شد:
وهابیت در حجاز؛ بهائیت در ایران و قادیانیت در شبه قاره هند. گرچه انقلاب اسلامی در ایران توانست ریشه بهائیت را از ایران بکند2و همچنین قادیانیت نیز نتوانست به اهداف خود در شبه قاره هند دست یابد، اما وهابیت در حجاز، با کمک انگلیس و به رهبری نظامی سرهنگ لارنس، بر این منطقه، سلطه پیدا کرد3 و هنوز هم زمام امور این کشور در دست دارد.
با آغاز استخراج نفت در منطقه حجاز و سرازیر شدن سیل درآمدهای نفتی به عربستان، سردمداران وهابیت توانستند تبلیغات گسترده ای را در کشورهای اسلامی شروع و گروهی از مسلمانان را جذب این فرقه کنند. تأسیس مراکز به اصطلاح اسلامی، مدارس دینی و مساجد، بهترین تاکتیک به کار گرفته شده از سوی رهبران وهابیت است. غیر از کشورهای اسلامی، در اروپا و آمریکا نیز از این روش استفاده میشود و بدین وسیله، مسلمانان ساکن این کشورها زیر چتر تبلیغاتی وهابیت قرار میگیرند. سازمانهای مانند رابطه العالم الاسلامی در همین راستا فعالیت میکنند. موارد زیر را میتوان از اهداف تبلیغات وهابیها به شمار آورد:
1. تبلیغ تز جدایی دین از سیاست و در نتیجه، کمک به استعمارگران برای ادامه سلطه بر کشورهای اسلامی؛
2. ایجاد تفرقه و نفاق میان مسلمانان با صدور فتوا مبنی بر شرک و ملحد بودن دیگر مسلمانان؛
3. مبارزه با اسلام ناب و منزوی ساختن نیروهای اصیل اسلام؛
4. توجیه سلطه خود بر مراکز معنوی اسلام، نظیر بین الله الحرام و مسجد نبوی و همچنین تلاش برای از بین بردن روح حقیقی مراسم حج؛4
تبلیغات مسیحیت
در میان کسانی که در کشورهای اسلامی تبلیغ میکنند و در این کار، از سابقه طولانی برخورد دارند، مبلّغان میسحیت، مقام اول را دارند. اینان با آغاز دوره استعمارگری اروپا حملات خود را بر کشورهای اسلام آغاز کردند و در زمان به قدرت رسیدن استعارگران فعالیتهایی خود را به اوج رساندند. اکنون نیز چندین میلیون نفر به این کار اشتغال دارند و تعداد میسیونرهای مسیحی، همواره رو به افرایش است. تنها در کشورهای جهان سوم تعداد سازمانهای فعال مسیحیت، از سه هزار و چهارصد سازمان در سال 1972 به هیجده هزار سازمان در سال 1992 رسیده است. 5فقط پروتستانها در بین از صد کشور جهان حدود پنجاه هزار میسیونر دارند که برای تبلیغ دین مسیحیت (البته مسیحیت منحرف شده)، فعالیت میکنند و تنها آمریکا به این منظور، سالانه میلغ هفتصد میلیون دلار در اختیار آنها قرار میدهد. 6در اثر این تبلیغات، تعداد مسیحیان در جنوب آسیا از یکصد و شش میلیون نفر در سال 1980به یکصد و سی و چهار میلیون نفر در سال 1992و در شرق آسیا از شانزده میلیون نفر در سال 1980به هفتاد وپنج میلیون نفر در سال 1992رسیده است. 7در نتیجه این فعالیتهای گسترده مسیحیت که تا اوایل قرن حاضر، دین آمریکایی و اروپایی به شمار میآمد و %80 مسیحیان در مناطق مذکور زندگی میکردند، اکنون به عنوان دین جهانی از یاد میشود و حدود %60پیروان آن، خارج از آمریکای شمالی و اروپا زندگی میکنند. تعداد مسیحیان در آفریقا نیز که تا اوایل قرن حاضر از ده میلیون نفر تجاوز نمیکرد، اکنون به دویست و بیست و چهار میلیون نفر رسیده است. 8در حال حاضر سازمانهای جهانی مسیحیت برای دویست و چهل میلیون نفر از ساکنین کره زمین که هنوز تبلیغات مسیحیت را دریافت نکرده اند، برنامه ریزی میکنند و درهمین راستا پاپ ژان پل دوم، رهبر مسیحیان کاتولیک جهان، سال 2000میلادی را سال مسیحی شدن تمام مردم آفریقا اعلام کرده است. مسأله قابل توجه، این است که هیچ یک از کشورهای اسلامی از تبلیغ دین مسیحیت در امان نیست. به عنوان مثال، تنها در پاکستان تعداد میسیونرهای آمریکای شمالی و کانادایی که هر کدام جداگانه برنامههای تبلیغاتی خود را به صورت فرستادن مبلّغ و یا مطبوعات اجرا میکنند ، به هشتاد میرسد و چهار میلیون مسیحی در این کشور زندگی میکنند. 9اکثر مبلغان مسیحیت با پشتوانه مالی خود، در زمینه بهداشت و آموزش و پرورش، مردم بیبضاعت را به سوی خود جذب میکنند. در آفریقا چه بسیار کشیشانی وجود دارند که دهها سال بدون بازگشت به کشور خود، در جنگلها و در میان قبایل وحشی بسر میبرند تا آنان را به دین مسیحیت دعوت کنند که و یا بعضی از مبلّغان مسیحیت به مناطقی از هند میروند که حتی دولت محلی آن جا تاکنون قادر به نقشه برداری از آن مناطق نبوده است. این امر برای ما که عنوان مبلغ اسلام را داریم، بسیار آموزنده است.
غیر از مبلّغان فعال، دست کم چهار ایستگاه رادیویی در زمینه تبلیغ مسیحیت، فعال میباشند که یکی از آنها به نام (Trans World) برنامههای خود را با هفتاد زبان و دیگری به نام (Vatican Radio) به پنجاه زبان، پخش میکند. 10همچنین برای این منظور، راهاندازی کانال جهانی در دست اقدام است که بدین وسیله، مسیحیت خواهد توانست تمام جهان را زیر پوشش تلویزیونی قرار دهد.
با در نظر گرفتن مطالب فوق، این سوال به ذهن میرسد که آیا چنین تبلیغات گستردهای فقط برای ترویج دین مسیحیت انجام میگیرد و آیا هدفی غیر از این در کار نیست و آیا این امکان وجود ندارد که گروههای دیگری در پناه روحانیت مسیحی، اهداف خود را دنبال کنند؟ بررسی تاریخ، ما را به این مطلب میرساند که در طول تاریخ، مراکز مسیحیت برای جلب منافع تجار و استثمارگران، بیش از خود مسیحیت فعال بودهاند، از جنگ صلیبی گرفته که به گفته مورخین یکی از علل آغاز آن توسط مسیحیان، در خطر افتادن منافع تجار اروپایی خصوصاً تجار ونیز و ژونو، به علت تسلط مسلمانان بر بیت المقدس و مسدود شدن راه تجاری آنها از اروپا به شرق آسیا بوده است11تا رفتن کشیشان به هند، آفریقا و آمریکای لاتین که به ظاهر برای تبلیغ مسیحیت به سرزمینها میرفتند، اما همراه خود، استعمارگران را به این مناطق میبردند. با وجود این شواهد، به راحتی میتوان ادعا کرد که در طول تاریخ، همواره مسیحیت و مبلغان آن، حامی و همدست استعمارگران بوده اند. همچنین این مسیحیت بود که مایه معنوی برای رشد سرمایه داری را فراهم کرده است. تقابل سیر تاریخی مسیحیت با روند تکاملی سرمایه داری نشان میدهد که نهضت اصلاح گرایی مسیحیت آنچه را که هر مرحله از سرمایه داری نیاز داشته است، به وسیله تبلیغات مذهبی خود فراهم کرده است. 12و بدین ترتیب کلیسا جزیی از روند کلی سرمایه داری به حساب میآید.
در سیاست کنونی جهان نیز به خوبی مشاهده میشود که در مرحله خاصی از جنگ سرد برای مقابله با کمونیزم در بلوک شرق، رهبر کاتولیکهای جهان از کشور لهستان انتخاب میشود و تنها به کمک پاپ بود که لخ و لیسا، رهبر جنبش کارگران لهستان توانست به پیروزی دست یابد. 13با در نظر گرفتن مطالب فوق به نظر میرسد که مسیحیت در زمان حاضر نیز جزیی از روند کلی سرمایه داری و متحد آن است و در سیاست خود حتی آماده است تا با صهیونیستها همدست شده و به یاری آنها برخیزد. 14مسیحیت در بهترین نوع خود نظیر الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین چیزی جز یک عکسالعمل مذهبی در مقابل تبعیضات طبقاتی، لادینی و نادیده گرفتن احساسات مذهبی در جوامع غربی نیست، بنابراین، دشمن حقیقی اسلام، در حال حاضر، نه مسیحیت بلکه سرمایه داری و به طور کلی، فرهنگ غرب تحت عنوان لیبرالیسم است. و هرگز این به معنای نادیده گرفتن و یا بیاهمیت جلوه دادن مسیحیت نیست.
تبلیغات سرمایه داری و لیبرالیسم
برخلاف تبلیغات مسیحیت که از کانالهای مخصوص و با شیوه معمولاً آشنا صورت میگیرد، تبلیغات لیبرالیسم عمدتاً غیرمستقیم، با ابزارهایی نوین و بسیار پیشرفته میباشد و در حالی که دستگاه تبلیغاتی مسیحیت در قرن حاضر، برای گسترش عقاید خود تنها به تبلیغات اکتفا میکند و کمتر به قوه قهریه متوسل میشود، لیبرالیسم و سرمایه داری حریفی برای خود نمیشناسد و برای شکست دادن مخالفان خود از هیچ کوششی حتی تجاوز نظامی فروگذار نمیکنند. پس از پایان جنگ سرد و اضمحلال کمونیزم، لیبرالیسم، خود را تنها برنده جنگ ایدئولوژیک میداند و تمام توان خود را برای نابودی دشمن دیگر خود، یعنی اسلام، که در آن توانی بالقوه برای مبارزهای سخت میبیند، بسیج کرده است و هر ابزاری برای از نابود کردن پدیده اسلام گرایی که پس از انقلاب اسلامی ایران، بعد جهانی یافته است، استفاده است.
در این بخش گفتار، به وسایل و ابزارهای گوناگون تبلیغاتی لیبرالیسم و سرمایه داری اشاره خواهیم کرد و سعی میکنیم با بررسی این پدیده، خطوط اصلی و استراتژی تبلغاتی غرب را مشخص نماییم. اما این که چرا فصل جداگانهای به بحث درباره صهیونیسم اختصاص داده نشد، به این علت است که صهیونیسم همواره در سایه سرمایه داری، به فعالیتهای ضداسلامی خود میپردازد که نفوذ صهیونیستها در دولت آمریکا و سیاست انفعالی آمریکا در منازعه میان اعراب و اسرائیل را میتوان دلیلی بر این ادعا دانست. 15
مطالب این بخش را تحت چهار عنوان طرح میکنیم:
1. جریان خبری و خبرگزاریها
همان طور که گفته شد، دنیای امروز، دنیای تبادل اخبار و اطلاعات است و روزانه حدود سی و پنج میلیون کلمه خبر به سراسر جهان مخابره میشود. با مشاهده این گستردگی در تبادل اطلاعات، به نظر میرسد که به دلیل جریان کاملاً آزاد اطلاعات در دنیا، دیگر نمیتوان عدهای را بی خبر نگه داشته و آنان را اغفال کرد، اما این ظاهر است، زیرا از سی و پنج میلیون کلمه سی دو میلیون آن از طریق چهار خبرگزاری بزرگ جهان مخابره میشود؛ خبرگزاری آسوشیتدپرس هفده میلیون، یونایتدپرس یازده میلیون، فرانس پرس سه میلیون و پانصدهزار، و رویتر یک میلیون و پانصد هزار کلمه،16اگر ملاحظه کنیم که 4/3خبرهای غیر بومی پخش شده، در جهان سوم (که شامل کشورهای همسایه هم میشود) از سوی این چهار خبرگزاری جهان مخابره میشود، به تسلط کامل این خبرگزاریها بر جریان خبری جهان، پی خواهیم برد. از آنجا که وضعیت کشورهای اسلامی در اکثر موارد بدتر از کشورهای متوسط جهان سوم است، به آسانی میتوان برآورد کرد که جریان اطلاعات در این کشورها به چه آسانی میتوان برآورد کرد که جریان اطلاعات در این کشورهای به چه صورت میباشد. جهان سرمایه داری با در دست داشتن خبرگزاریهای بزرگ جهان، در حقیقت، کنترل جهان اسلام و بزرگترین منبع قدرت را در دست دارد و میتواند با تبلیغات خود، افکار عمومی را به هر سو که بخواهد، هدایت کند و از آن در راه رسیدن به اهداف خود استفاده نماید.
بعضی از اهدافی که جهان سرمایه داری به وسیله تبلیغات خبرگزاریها دنبال میکند، عبارتند از:
الف. ایجاد اختلاف، تضاد و ناهمگونی میان کشورهای اسلامی و بزرگ جلوه دادن اختلافهای جزیی میان این کشورها و از بین بردن همبستگی ملی آنها.
ب. ایجاد هراس و نا امیدی میان مسلمانان و تلقین این که کشورهای اسلامی قدرتی برای مقابله با کفر جهانی ندارند. در این تبلیغات و اخبار، چنین القاء میشود که همواره این کشورها در حال خشونت به سر میبرند و در اختلافاتشان از هیچ منطقی برخوردار نیستند و در مراحل ابتدایی کشورداری به سر میبرند.
ج. کمک به امپریالیسم سیاسی و رساندن اطلاعات به سازمانهای اطلاعاتی خود.
2. جریان فرهنگی (مطبوعات، رادیو، تلویزیون و فیلم)
در زمینه مختلف فرهنگی نیز جهان سرمایه داری، تسلطی کامل بر اوضاع جهانی دارد و تمام کشورها را تحت سیطره تبلیغات خود قرار داده است، صاحبان قدرت مالی جهان از امکانات جدید، مانند ویدیو و ماهواره برای ادامه سلطه خود استفاده میکنند و بر انحصارات خود میافزایند.
برای درک بهتر ابعاد این مساله، به این آمار توجه کنید:
الف. مجلات
طبق آمار موجود، حدود 38000مجله، در سراسر جهان منتشر میشود و در ظاهر، این امر نشان دهنده تبادل فرهنگی در جهان است، اما حقیقت این است که تنها نشریههای آمریکایی، تیراژ جهانی و ماهیت فراملی دارند. تایمز و نیوزویک دو مجله معروف آمریکایی مجموعاً با تیراژ ده میلیون نسخه، در هفته، خوانندگان خود را با سیاست و فرهنگ آمریکایی آشنا میکنند و فرهنگ لیبرالی را گسترش میدهند. 17مجله ریدرز دایجست با پخش ماهیانه سی میلیون نسخه، به هفده زبان دنیا پر تیراژترین مجله جهان به حساب میآید. 18غیر از این مجلات، دهها مجله دیگر با موضوعاتی گوناگون از قبیل ورزش، مد لباس، فیلم، تزیین خانه، سیاست، اقتصاد و… در کشورهای غربی منتشر میشود که به طور غیرمستقیم، به تبلیغ اهداف خود میپردازند. در مقابل این همه مجله و نشریه که به تخریب بنیادهای فرهنگی کشورهای اسلامی مشغولند، در تمام جهان اسلام حتی یک نشریه معتبر و جود ندارد که به نیمی از جهان اسلام دسترسی داشته باشد و بتواند افکار اسلام ناب را برای آنان تبیین کند.
ب. رادیو و تلویزیون
از اوایل 1900 به این طرف، صنعت رادیو و تلویزیون رشد فزایندهای داشته است و امروزه تقریباً تمامی کشورهای اسلامی از این ابزارهای فرهنگی استفاده میکنند، اما در حقیقت، تنها کشورهای غربی و سرمایه داران از این امکانات نفع میبرند، زیرا در همه کشورهای اسلامی از برنامه های ساخت کشورهای غربی استفاده میشود و در بعضی از این کشورها در صد برنامههای ساخت داخل به کمتر از %20 کل برنامهها میرسد، رادیو صدای آمریکا مدعی است که هر هفته 104میلیون نفر شنونده بزرگسال دارد، در حالی که بنگاه سخن پراکنی انگلیس، این افراد را 75میلیون نفر برآورد میکند. 19توجه به میانگین سالیانه ساعات برنامههای صادراتی تلویزیون این کشورها ما را در اثبات ادعای فوق کمک میکند.
کشور آمریکا با صد و پنجاه هزار ساعت برنامه صادراتی، در این زمینه، مقام اول را داراست. انگلیس و فرانسه هر یک با بیست هزار ساعت و آلمان با هشت هزار ساعت برنامه صادراتی مقامهای مقام بعد را در اختیار دارند. 20
ج. فیلمهای سینمایی و ویدئویی
ساخت فیلم، یکی دیگر از صحنههای فعالیت تبلیغاتی غرب است. فیلمهای ساخت کشورهای غربی، خصوصاً آمریکا به وسیله سینما، ویدیو و ماهواره تا دور افتارهترین نقاط کشورهای اسلامی رسوخ کرده و تاثیرهای زیانبار فرهنگی خود را بر این جوامع میگذارند و از سوی دیگر، موجب از بین رفتن سرمایههای هنگفتی از کشورهای اسلامی میشوند. 21
قبل از بررسی اهداف تبلیغاتی فرهنگی غرب، ذکر این نکته لازم است که همان طور که گفته شد، تبلیغ در عصر تکنولوژی، هرگز شکل سابق را نداد، زیرا تبلیغات امروزی بیشتر غیر مستقیم و چند بعدی است. همچنین باید توجه داشت که دشمنان اسلام تا حد امکان از انواع پوششها برای سرپوش گذاشتن بر روی فعالیتهای تبلیغی خود استفاده میکنند و به همین علت برماست که هوشیار بوده و همواره در صدد شناخت اهداف دشمنان اسلام باشیم. موارد ذیل را می توان از اهداف تبلیغات فرهنگی غرب دانست:
الف. تهی کردن افکار جوانان مسلمان از هرگونه ایدئولوژی و تربیت آنان به صورت افرادی لاابالی و بیهدف. بر اثر این تبلیغات، افراد، سراسر عمر، در آرزوهای سطحی و مادی به سر می برند و دیگر اثری از اهداف متعالی خلقت در آنها دیده نمیشود.
ب. ایجاد احساس بیگانگی در افراد و قطع ارتباط آنان با هویت مذهبی و ملی خویش که در اثر این تبلیغات احساس محرومیت شدیدی در افراد ایجاد، میشود و آماده پذیرفتن هر گونه انحراف فکری و عقیدتی میشوند.
ج. اگر توجه داشته باشیم که اکثر مطبوعات صاحب نام جهان و شرکتهای سازنده فیلم و نیز شبکه تلویزیونی، در دست یهودیان قرار دارند،22در این صورت ، بعد سیاسی قضیه، برای ما ملموستر خواهد بود و به خوبی در مییابیم که چرا فیلمهایی مانند”بدون دختر، هرگز” ساخته و پخش میشوند و سازندگان آنها جوایز بزرگی نیز دریافت میکنند.
ج. گاه و بیگاه، همین رسانههای گروهی، مفاهیمی مانند حقوق بشر، جهان سوم، دموکراسی و… را برای پیشبرد اهداف خود مطرح کرده و با دادن رنگ ارزشهای کلی و مطلق، از آنها در راه نیل به مقاصد خود، استفاده میکنند.
3. موسسههای تحقیقاتی و دانشگاهه
با پیچیده شدن زندگی اجتماعی و گستردگی اطلاعات، دانش فنی و متخصصین علوم اهمیت بیشتری یافتهاند و اگر در قرن گشته سیاستمداران، حاکم اصلی به شمار میرفتند، اکنون دنیا در دست تکنوکراتها قرار دارد و دانشگاهها و موسسههای تحقیقاتی، منبع قدرت و شاخص قدرت ملی به حساب میآیند. مراکز علمی غرب، به خاطر داشتن سابقه طولانی، اطلاعات بیشتر و گستردگی منابع مالی، بر مراکز مشابه، در کشورهای دیگر برتری کامل دارند و کشورهای جهان سوم، خصوصاً کشورهای اسلامی برای آموزش کادر مدیریتی و اجرایی خود، شدیداً به این نوع مراکز وابستهاند. برای مدیران دولتی، در بیشتر کشورهای اسلامی و حتی متاسفانه، در کشور جمهوری اسلامی ایران، ورود به دانشگاهها و مراکز علمی غرب، افتخاری بزرگ به حساب میآید. تحقیقات انجام شده درباره منابع مالی این دانشگاهها و مراکز علمی نشان میدهد که تقریباً تمام مراکز یاد شده از بنیادهایی مانند فورد، راکفلر و کارنگی یا داد تامین میشوند. 23و در مواقع لزوم، سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا، به کمک این مراکز میشتابد.
با در نظر گرفتن این مطالب، به این نتیجه میرسیم که شایستهترین افراد از کشورها اسلامی و جهان سوم به طور غیرمستقیم، ابزار دست کسانی میشوند که خود، دشمن اصلی اسلام و مستضعفین جهانند. 24بدون شک، از سوی چنین مراکز و موسسههایی سنگین بر اسلام وارد شده است. در اینجا بخشی از نتایج فعالیت تبلیغاتی موسسههای مذکور بر ضداسلام را ارائه میکنیم:
الف. تحریف عقاید و افکار اسلامی
در بیشتر تبلیغات غرب علیه اسلام، عقاید و افکار اسلامی، برای افراد عادی به گونهای بیان میشوند که در نظر آنها اسلام چیزی جز مجموعهای از خرافات و افکار باطل جلوه نمیکند. در این زمینه، از مسائلی مانند تعدد ازواج، وجوب جهاد، اعتقاد به غیبت و رجعت استفاده میکنند. در تبلیغات بنیادیتر، اصول فلسفی و اعتقادی اسلام را زیر سوال میبرند و یا افرادی با عنوان مستشرق، مامور دست بردن در تاریخ اسلام میشوند تا به این وسیله، سابقه علمی و فرهنگی اسلام را تحریف کنند.
ب توجیه علمی برای مقابله با اسلام
یکی از اهداف مهم این موسسات، توجیه علمی سیاستهای استعماری کشورهای سلطه جو و استعمارگر است. هر گاه که رهبران سیاسی این کشورها تصمیم مهمی اتخاذ میکنند ، این مراکز علمی به توجیه آن میپردازند و از این راه، اهداف و اعمال آنان را مشروع جلوه میدهند. به عنوان مثال، نظریه پردازی به نام “ساموئل هانتینگتون” نظریه “رویارویی تمدنها” را ارائه میدهد و در آن، بنیادگرایی اسلامی را خطری جدی برای قرن آینده معرفی میکند. 25این قبیل متفکران و نظریه پردازان، با استفاده از منابع مالی بینادهای مانند راکفلر، فورد و کارنگی، طی سی سال گذشته، تحقیقات گستردهای را درباره موضوع توسعه سیاسی و اقتصادی انجام دادهاند که در نتیجه عمل به نظریه هانتینگتون و دیگر همکاران او مانند لوسین پلی، راستو و کولمن، کشورهای اسلامی و جهان سوم، در گرداب استقراض خارجی به گونهای گرفتار شدند که در حال حاضر، مبلغ استقراض خارجی آنها به 3/1تریلیون دلار بالغ میشود. در همین راستا نظریه پرداز دیگری به نام “فرانسس فوکوهاما” نظریه معروف “پایان تاریخ” را ارائه میدهد و در آن، لیبرالیسم را تنها فاتح جنگ ایدئو لوژی قرار داده و پیروزی آن را جشن میگیرد. 26
همچنین برای نیل به این اهداف شوم، با استفاده از محققین اسلامی، تحقیقاتی درباره اسلام انجام میشود و از این تحقیقات در راه مقابله با اسلام استفاده میشود، نظیر سمینار “بنیادگرایی”. 27
آنچه گذشت، بخش کوچکی از تبلیغات گسترده دشمنان اسلام، در جهان بود روز به روز بر ابعاد آن افزوده میشود، اما آنچه که واقعیت دارد، این است که گرچه غرب توانسته است به وسیله حاکمان نالایق کشورهای اسلامی بر این کشورها سلطه یابد، ولی هنوز نتوانسته است امت اسلامی و تودههای مسلمان در کشورهای اسلامی را زیر نفوذ و سلطه خود در آورد و هنوز در میان مسلمانان جهان، عواملی وجود دارند که بتوانند بار دیگر از ملتهای بیش از پنجاه کشور اسلامی ، امت واحد بسازند و علی رغم تمام تبلیغات زهر آگین بر علیه اسلام، روز به روز اسلام در حال گسترش است. پیدایش نهضتهای اسلامی، در الجزایر، مصر، سودان، تونس، عراق، لبنان، ترکیه، افغانستان، پاکستان، و… دلیلی قاطع بر این ادعاست. همچنین تجاوز مکرر آمریکا به کشورهای اسلامی نشان دهنده افزایش اسلام گرایی، در میان مسلمانان جهان است و حتی در کشور آمریکا نیز، اسلام به تدریج نفوذ خود را گسترش میدهد. 28——————————————————————————–
پینوشتها
1. آلوین تافلر تغییر ماهیت قدرت، ترجمه شاهرخ بهار(تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب)، ص 6.65.
2. بعد از پیرزوی انقلاب اسلامی، بهائیت مرکز خود را به اسراییل منتقل کرد و هم اکنون در اسرائیل متمرکز است. رجوع کنید به:
. Inquiry isarel – bahai links London September 1987 p 59
3. ر. ک. به: حمید احمدی، ریشههای بحران در خاورمیانه(تهران؛ انتشارات کیهان، (1369، سید داود، سیاست و حکومت در عربستان سعودی (تهران: نشر کتاب سیاسی، (1360، روبرت لاسی، سرزمین سلاطین، ترجمه فیروزه خلعت بری، (تهران، (1363، شامیه، جبران، آل سعود، (ریاض: الرئیس مشارکه المحدوده، 1986. )
4. ر. ک. به: جعفر سبحانی ، الوهابیه فی المیزان، (قم: موسسه النشر اسلامی).
5. Ralph d. winter, perspective on world Christian movemert, (California, William
carey library,Pasadena,1992), p. d – 49.
6. lbid. p. b -191.
7. mission hand book,( michigon, regency refrency librare 1989), p. 13.
8. the Guinness encyclopedia, ( Milan, Guinness publishing ltd 1990 ), p. 476.
9. patrik johnstone, oper tion world, (michigon, zondewan publishing house, 1993. p. 120
10. دکتر حمید مولانا، جریان بین المللی اطلاعات، ترجمه یونس شکر خواه، ( تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، 1371، ص 101.
11. جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه محمود تفضلی، ( تهران: انتشارات امیر کبیر، چاپ هشتم، 1366)،ج1، ص 387.
12. ماکس وبر، اخلاق پروتستانی و روحیه سرمایه داری. ترجمه غلامعلی خوشرو، (تهران: سمت، 1371. )
13. مجله سیاست خارجی، دیپلماسی واتیکان، (سال هفتم، شماره 11372، ص285.
14. کیهان، 12خرداد، 1372 شماره 14782.
. Inquiry the unholy alliance, februay 1988, p 1450
15. کیهان، شماره 14416، 5 اسفند 1370.
16. حمید مولانا، پیشین، ص 47.
17. کیهان هوایی، شماره 1060، 17آذر 1372.
18. oxford childen encyclopedia, ( glawgow, university press), magagin. Oxford
19 و 20. حمید مولانا، پیشین، ص98-80.
21. در یک مورد تولید کننده تا 700میلیون دلار درآمد داشته است.
22. مجله حوزه، نگرشی بر رسانههای گروهی جهان، شماره 6، ذی الحجه 1404، ص 111.
23. برمن، ادوارد: کنترل فرهنگ، نقش بنیادهای کارنگی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی آمریکا، حمید الیاسی، (تهران، نشرنی، 1366)، ص146.
24. ر. ک. به: هوفمن، ویلیام: راکفلر، ترجمه رضا سندگل، (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368).
25. اطلاعات سیاسی، اقتصادی، رویارویی تمدنها، خرداد و تیر 1372، ص 4.
26. همان، پایان تاریخ و آخرین انسان، آذر و دی 1371، ص22.
27. تشیع، مقاومت، انقلاب، (تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368)
28. مجله سیاست خارجی، شماره 4 سال هفتم.
علی مرتضی زیدی
مترجم: عبدالرسول یعقوبی