عقل و نقل گواهی میدهند که هر انسانی در روز رستاخیز پاداش اعمال نیک خود را خواهد دید. قرآن میفرماید: ‹‹فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره›› (زلزله/7): هرکس به اندازه وزن ذرهای کار نیک انجام دهد آن را خواهد دید. نیز میفرماید:‹‹و ان سعیه سوفیری× ثم یجزاه الجزاء الاوفی›› (نجم/41): سعی و تلاش او قطعا مشهود گشته و سپس به طور کامل پاداش داده میشود. از آیات فوق برمیآید که اعمال زشت آدمی، اعمال نیک وی را از بین نمیبرد. درعین حال باید دانست کسانی که مرتکب بعضی از گناهان خاص (نظیر کفر و یا شرک) میگردند یا راه ارتداد در پیش میگیرند، گرفتار حبط عمل میشوند و در نتیجه اعمال نیکشان تباه شده و در آخرت گرفتار عذاب ابدی میگردند، چنانکه میفرماید:‹‹و من یرتدد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الآخره واولئک اصحاب النار هم فیها خالدون›› (بقره/217): هرکس از شما، از دین خویش برگردد و به همان حالتبمیرد، اعمال وی در دنیا و آخرت تباه میگردد، و این گونه کسان برای همیشه در آتش خواهند بود. با توجه به آنچه گفتیم ، هر انسان با ایمانی در سرای دیگر پاداش کارهای نیک و بد خود را میبیند، مگر در صورت ارتداد و نظایر آن که در کتاب و سنت مایه نابودی و حبط اعمال نیک انسانها قلمداد شده است. در خاتمه یادآوری این نکته لازم است که، هرچند خداوند درباره کارهای نیک به مؤمنان «وعده» پاداش داده و متقابلا درباره کارهای بد نیز «وعید» کیفر داده است، ولی از نظر حکم عقل این دو – وعده و وعید با هم فرق دارند. چه، لزوم عمل به وعده یک اصل عقلی است و تخلف از آن قبیح است. اما در مورد «وعید» چنین نیست، چون کیفر دادن حق کیفر دهنده است، و او میتواند از حق خود بگذرد. ازینروی هیچ مانعی ندارد که برخی از کارهای نیک، زشتی وتبعات کارهای بد را بپوشاند که در اصطلاح به آن «تکفیر» میگویند. (1) در قرآن برخی از اعمال نیک مایه تکفیر اعمال بد شمرده شده، که یکی از آنها اجتناب شخص از گناهان بزرگ است. چنانکه میفرماید: ‹‹ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم وندخلکم مدخلا کریما›› (نساء/31): چنانچه از گناهان بزرگ دوری جویید ما گناهان کوچکتان را میپوشانیم وشما را به جایگاه ارجمندی وارد میکنیم. اعمالی همچون توبه (2) ، صدقه پنهانی (3) و غیره نیز دارای چنین اثری هستند. پینوشتها 1. کشف المراد ص 413، مقصد6، مسئله7. 2. تحریم / 8 3. بقره / 271 منشور عقاید امامیه صفحه 208 استاد جعفر سبحانی