لغات قرآن با حرف زا
-
لغتنامه قرآن
زَکَوٰهٍ
ترجمه زَکَوٰهٍ : طهارت و پاکی – نُمو صحیح و پاک – صدقه – زکات (صدقه را هم از این جهت زکات گفته اند چون باعث پاکی انسان می شود)
-
لغتنامه قرآن
زَکِیّاً
ترجمه زَکِیّاً : طاهر- پاک
-
لغتنامه قرآن
زَکِیَّهً
ترجمه زَکِیَّهً : طاهر- پاک – بی گناه
-
لغتنامه قرآن
زِلْزَالًا
ترجمه زِلْزَالًا: زلزله (کلمه زلزال مانند کلمه زلزله مصدر و به معنای نوسان و تکان خوردن پی در پی است و این که در عبارت “إِذَا زُلْزِلَتِ ﭐلْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ” فرمود زمین زلزلهاش را سر میدهد به ما میفهماند که…
-
لغتنامه قرآن
زُبُرِ
ترجمه زُبُرِ : کتابها – جمع زبور و زبور به معنای زبور به معنای کتابی است که مشتمل بر حکمتها و مواعظ باشد
-
لغتنامه قرآن
زَرْعٍ
ترجمه زَرْعٍ : کشت – زراعت – روییدنی غیر از درخت
-
لغتنامه قرآن
زَبُورِ
ترجمه زَبُورِ : کتابی که مشتمل بر حکمتها و مواعظ باشد (در قرآن به کتاب حضرت داوود علی نبینا وعلیه السلام اطلاق شده و زبور مشتمل بر پیشگوییها و حمد و تمجید و دعا بوده است )
-
لغتنامه قرآن
زُرْقاً
ترجمه زُرْقاً : جمع ازرق است که به معنای کبود است (چون چشم وقتی بینائیش از بین میرود کبود میشود به کور هم اطلاق می گردد)
-
لغتنامه قرآن
زُجَاجَهٍ
ترجمه زُجَاجَهٍ : شیشه
-
لغتنامه قرآن
زَجْراً
ترجمه زَجْراً: باز داشتنی همراه با اجبار(“زجر”یعنی کسی را با تهدید به مذمت و یا کتک ، از کاری و یا راهی منصرف کنی . )
-
لغتنامه قرآن
زَجْرَهٌ
ترجمه زَجْرَهٌ : نهیب – فریاد (“زجر”یعنی کسی را با تهدید به مذمت و یا کتک ، از کاری و یا راهی منصرف کنی اینکه نفخه دوم را زجره خوانده ، از این جهت بوده که انسان با این نهیب…
-
لغتنامه قرآن
زُحْزِحَ
ترجمه زُحْزِحَ : دور شد (زحزح در اصل به معنای این است که چیزی را به عجله و پیدرپی به سوی خود بکشی )
-
لغتنامه قرآن
زَحْفاً
ترجمه زَحْفاً: نزدیک شدن به آرامی و آهسته آهسته
-
لغتنامه قرآن
زُخْرُفَ
ترجمه زُخْرُفَ : زینت – بهجت- طلا (کلمه زخرف به معنای کمال زیبایی هر چیز است و از همین جهت طلا را هم زخرف میگویند )