لغات قرآن با حرف حا
-
لغتنامه قرآن
حَضَرَ
ترجمه حَضَرَ : حاضر شد – فرا رسید (در جمله”حَتَّیٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ﭐلْمَوْتُ”)
-
لغتنامه قرآن
حَضَرُوهُ
ترجمه حَضَرُوهُ : نزد او حاضر شدند
-
لغتنامه قرآن
حُطَاماً
ترجمه حُطَاماً : کاه و خس متفرق – گیاهی که از شدت خشکیدگی میشک
-
لغتنامه قرآن
حَطَب
ترجمه حَطَب: هیزم
-
لغتنامه قرآن
حَشَرْنَا
ترجمه حَشَرْنَا : گرد آوردیم(کلمه حشر به معنای بیرون کردن و کوچ دادن قومی از قرارگاهشان به زور و جبر است)
-
لغتنامه قرآن
حَشَرْنَاهُمْ
ترجمه حَشَرْنَاهُمْ : آنان را محشور کردیم(کلمه حشر به معنای بیرون کردن و کوچ دادن قومی از قرارگاهشان به زور و جبر است)
-
لغتنامه قرآن
حَسَنَهً
ترجمه حَسَنَهً : عملی است که مورد رضای خدای سبحان باشد(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حَصَادِهِ
ترجمه حَصَادِهِ : درو کردنش – چیدنش
-
لغتنامه قرآن
حَسُنَتْ
ترجمه حَسُنَتْ : نیکوست(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حَصَبُ
ترجمه حَصَبُ : آتش گیره – هیزم
-
لغتنامه قرآن
حُسْنُهُنَّ
ترجمه حُسْنُهُنَّ : زیبایی و نیکویی آنها(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حَصْحَصَ
ترجمه حَصْحَصَ : واضح وهویدا گشت -(حصه به معنای قطعهای است ازیک چیز یکپارچه ، و بجای بهره و نصیب استعمال میشود )
-
لغتنامه قرآن
حُسْنَیٰ
ترجمه حُسْنَیٰ : مؤنث أحسن : نیکوترین(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
-
لغتنامه قرآن
حَصَدتُّمْ
ترجمه حَصَدتُّمْ : درو کردید