لغات قرآن با حرف نون
-
لغتنامه قرآن
نُفُوراً
ترجمه نُفُوراً : نفرت و رمیدنی وصف ناشدنی
-
لغتنامه قرآن
نُفُوسُ
ترجمه نُفُوسُ : نفسها – جانها(کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً “نفس الانسان” یعنی خود انسان و”نفس الحجر” یعنی خود سنگ است)
-
لغتنامه قرآن
نُفُوسِکُمْ
ترجمه نُفُوسِکُمْ : نفسهایتان – جانهایتان- دلهایتان(کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً “نفس الانسان” یعنی خود انسان و”نفس الحجر” یعنی خود سنگ است)
-
لغتنامه قرآن
نَفِیراً
ترجمه نَفِیراً : نفرات (جمع نفر) – نفر و عدد رجال – تعداد مردان (نفر انسان و نفْر و نفیر و نافره به معنای گروهی است که او را یاری میکنند ، و با او کوچ میکنند )
-
لغتنامه قرآن
نَفْعاً
ترجمه نَفْعاً : نفع – سود
-
لغتنامه قرآن
نُقَاتِلْ
ترجمه نُقَاتِلْ : تا بجنگیم (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است )
-
لغتنامه قرآن
نَفَعَتِ
ترجمه نَفَعَتِ : سود بخشید – نفع داشت (دراصل نَفَعَتْ بوده که به دلیل تقارنش با حرف ساکن و تشدید دار در کلمه ی بعد حرف “ت”حرکت گرفته است)
-
لغتنامه قرآن
نَقْباً
ترجمه نَقْباً: نقب – رخنه – سوراخ
-
لغتنامه قرآن
نَفْعَلَ
ترجمه نَفْعَلَ: که انجام دهیم
-
لغتنامه قرآن
نَقَّبُواْ
ترجمه نَقَّبُواْ: رخنه کردند – سیر کردند (کلمه تنقیب که مصدر فعل ماضی نقبوا است ، به معنای سیر است)
-
لغتنامه قرآن
نَفْعَلُ
ترجمه نَفْعَلُ : انجام می دهیم
-
لغتنامه قرآن
نَقْتَبِسْ
ترجمه نَقْتَبِسْ: تا اقتباس کنیم – تا برگیریم (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است.از قبس به معنی شعله ای که به وسیله نوک چوب یا مانند آن از آتشی دیگر گرفته شود)
-
لغتنامه قرآن
نَفْعِهِ
ترجمه نَفْعِهِ : نفعش – سودش
-
لغتنامه قرآن
نَفَعَهَا
ترجمه نَفَعَهَا: به آن سود داد – به آن نفع رسانید