لغات قرآن با حرف خا

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خُلُودِ

    ترجمه خُلُودِ : ماندگاری-جاودانگی (کلمه خلود به معنای برائت و دوری هر چیز از در معرض فساد بودن و باقی ماندنش بر صفت و حالتی است که دارد ، عرب هر چیزی را که زود فاسد نمی‏شود با کلمه خلود…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقْنَا

    ترجمه خَلَقْنَا : آفریدیم-خلق کردیم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلِیفَهً

    ترجمه خَلِیفَهً : جانشین

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقْنَاکُمْ

    ترجمه خَلَقْنَاکُمْ : شما را آفریدیم-شما را خلق کردیم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلِیلًا

    ترجمه خَلِیلًا: دوست بسیار نزدیک( کلمه خلیل از نظر مصداق ، خصوصی‏تر از کلمه صدیق است . چون دو نفر دوست همین که در دوستی و رفاقت صادق باشند ، کلمه صدیق بر آندو صادق است ، ولی باین مقدار…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقْنَاهُ

    ترجمه خَلَقْنَاهُ : اورا آفریدیم-اوراخلق کردیم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقْنَاهُم

    ترجمه خَلَقْنَاهُم : آنان را آفریدیم-آنان راخلق کردیم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقَنِی

    ترجمه خَلَقَنِی : من را آفریدی-من راخلق کردی(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خُلِقُواْ

    ترجمه خُلِقُواْ: آفریده شدند-خلق شدند(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خُلُقُ

    ترجمه خُلُقُ : اخلاقها – رفتارها(جمع خُلق که هم معنی با خَلق است با این تفاوت که خَلق مختص به هیئت‏ها و اشکال و صور دیدنی است و خُلق مختص به قوا و اخلاقیاتی است که با بصیرت درک می‏شود…

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقْتَ

    ترجمه خَلَقْتَ : آفریدی-خلق کردی(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خَلَقْتُ

    ترجمه خَلَقْتُ : آفریدم-خلق کردم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خُلِقَتْ

    ترجمه خُلِقَتْ : آفریده شد-خلق شد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)

  • لغتنامه قرآنبدون تصویر

    خِلْفَهً

    ترجمه خِلْفَهً : هر چیزی است که در جای چیزی دیگر نشسته باشد و به عکس ، و گویا مانند کلمه جلسه – که نوعی نشستن را می‏رساند – نوعی از جانشینی را افاده می‏کند

دکمه بازگشت به بالا