لغات قرآن با حرف حا
-
لغتنامه قرآن
حَیَّهٌ
ترجمه حَیَّهٌ : مار بزرگ
-
لغتنامه قرآن
حِیتَانُهُمْ
ترجمه حِیتَانُهُمْ : ماهی های ایشان
-
لغتنامه قرآن
حَمَلَهَا
ترجمه حَمَلَهَا : آن را حمل کرد
-
لغتنامه قرآن
حِمْلِهَا
ترجمه حِمْلِهَا : بارآن (کلمه حِمْل وحَمْل چیزی که هست اگر با کسره خوانده شود مراد از آن باری خواهد بود که در ظاهر حمل میشود مانند بارهایی که به دوش کشیده میشود ، و اگر با فتحه خوانده شود…
-
لغتنامه قرآن
حَمْلَهُنَّ
ترجمه حَمْلَهُنَّ : بارشان(کلمه حِمْل وحَمْل چیزی که هست اگر با کسره خوانده شود مراد از آن باری خواهد بود که در ظاهر حمل میشود مانند بارهایی که به دوش کشیده میشود ، و اگر با فتحه خوانده شود مراد…
-
لغتنامه قرآن
حَمُولَهً
ترجمه حَمُولَهً : چارپایان بزرگسال( از این جهت آنها را حموله میخوانند که طاقت برداشتن حمل بار را دارند )
-
لغتنامه قرآن
حَمِیَّهَ
ترجمه حَمِیَّهَ : حمیّت (نیروی غضب وقتی فوران کند و شدت یابد)
-
لغتنامه قرآن
حَمِیدٌ
ترجمه حَمِیدٌ : همیشه ستوده شده به دلیل خوبیهای اختیاری
-
لغتنامه قرآن
حَمِیرَ
ترجمه حَمِیرَ : الاغها
-
لغتنامه قرآن
حَمِیم
ترجمه حَمِیم: خویشاوندی که نسبت به آدمی مشفق باشد -دوست – آب بسیار داغ و بسیار سوزنده -حرارت بسیار زیاد
-
لغتنامه قرآن
حَمِئَهٍ
ترجمه حَمِئَهٍ : گل سیاه – لجن (منظورازعین حمئه چشمهای دارای گل سیاه یعنی لجن است ،گاهی عین برای در یا نیز به کار می رود)
-
لغتنامه قرآن
حَنَاجِرَ
ترجمه حَنَاجِرَ : حنجره ها
-
لغتنامه قرآن
حَنَاناً
ترجمه حَنَاناً : مهربانی -عاطفه به خرج دادن و شفقت کردن
-
لغتنامه قرآن
حِنثِ
ترجمه حِنثِ : شکستن عهد و پیمان مؤکد به سوگند – گناه عظیم – گناه کبیره