لغات قرآن با حرف تا
-
لغتنامه قرآن
تَقْضِی
ترجمه تَقْضِی: حکم می کنی(از کلمه قضاء به معنای حکم است)
-
لغتنامه قرآن
تَقَبَّلَهَا
ترجمه تَقَبَّلَهَا : قبولش کرد
-
لغتنامه قرآن
تُقَطَّعَ
ترجمه تُقَطَّعَ : که کاملاً بریده شود( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
لغتنامه قرآن
تَقْتُلَنِی
ترجمه تَقْتُلَنِی : که مرا بکشی
-
لغتنامه قرآن
تَقَطَّعَ
ترجمه تَقَطَّعَ : از هر سو گسیخته شد-از هر سو بریده شد( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
لغتنامه قرآن
تَقْتُلُونَ
ترجمه تَقْتُلُونَ : می کشید
-
لغتنامه قرآن
تَقَطَّعَتْ
ترجمه تَقَطَّعَتْ : از همه سو بریده شد( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
لغتنامه قرآن
تَفُورُ
ترجمه تَفُورُ : فوران می کند
-
لغتنامه قرآن
تَفِیءَ
ترجمه تَفِیءَ: تا برگردد
-
لغتنامه قرآن
تَفِیضُ
ترجمه تَفِیضُ : لبریز می شود(از کلمه فیض به معنی لبریز شدن بر اثر پری است ، وقتی گفته میشود فاض الاناء بما فیه معنایش این است که ظرف از آنچه که در آن است لبریز شد )
-
لغتنامه قرآن
تُفِیضُونَ
ترجمه تُفِیضُونَ : آنچنان سرگرم (آن کار) شدید که از هر چیز دیگری غافل شدید.
-
لغتنامه قرآن
تَقِ
ترجمه تَقِ : نگه داری(جزمش به دلیل شرط شدن برای جمله بعدی است)
-
لغتنامه قرآن
تُقَاهً
ترجمه تُقَاهً : پرهیزکاری – تقیه – احتیاط و مراقب بودن
-
لغتنامه قرآن
تُقَاتِلُ
ترجمه تُقَاتِلُ : می جنگد