نبوت در قرآن

چرا پیامبر اکرم (ص)، با علم لدنى خود از مردم سؤال نمی کرد؟

چرا پیامبر اکرم (ص)، با علم لدنى خود از مردم سؤال نمی کرد؟

از آیات قرآن کریم استفاده می شود که پیامبران(ع) از علم غیب و علوم لدنى برخوردار بودند: (تِلْکَ مِنْ أَمنبَآءِ الْغَیبِ نُوحِیهَآ إِلَیکَ مَا کُنتَ تَعْلَمُهَآ أَنت …)؛[4] این ها از خبرهاى غیب است که به تو [ اى پیامبر] وحى می کنیم، نه تو و نه قوم تو این ها را قبل از این نمی دانستید … . منتهى این آگاهى از طریق الهى و به مقدارى که خدا می خواست انجام می گرفت، در مورد سؤال پیامبر(ص) از مردم نیز از موارد بشرى و مواردى بود که مکلف بود بر اساس علوم بشرى با آنها برخورد شود، زیرا علم موهبتى آنها اثرى در اعمال شان و ارتباطى با تکالیف خاصه آنها نداشت. آنها مانند سایر افراد انسانى بنده خدا و به تکالیف و مقررات دینى مکلف و موظف می باشند و طبق سرپرستى و پیشوایى که از جانب خدا دارند، با موازین عادى انسان باید انجام دهند. آنها با داشتن شخصیت الهى و روح ولایت در زندگى شخصى و رویارویى با مردم و پیش آمدهاى اجتماعى و در مقام قضاوت و داورى، به علم عادى خود عمل می کنند. پیامبر اکرم(ص) با داشتن علم غیب از این سلاح در مواردى که اثبات نبوت و ولایت الهى به اِعمال آن نیاز دارد استفاده می کرد. در روایات نیز ملاک قضاوت و داورى آنان همان گواه ها و سوگندها و سؤال و جواب و عمل به سبب هاى عادى و صدور حکم ظاهرى بود.[5]
البته، مواردى هم اگر مصلحت و تکلیف باشد از علم غیب استفاده می کنند؛ مثلا در روایت می خوانیم که پیامبراکرم(ص) پیش از ماه رمضان خطبه اى در باره این ماه و برترى هاى آن ایراد کردند و در فرازى از آن به گریه افتادند! على(ع) گفت چرا گریه می کنید؟ فرمود: براى آن چه در چنین ماهى براى تو پیش می آید، گویا می بینم که در حال نماز هستى و شقى ترین مردم همتاى کشنده شتر صالح، محاسن تو را به خون سرت رنگین می کنند.[6]
—————
[4] هود، آیه 49.
[5] شیخ کلینى، کافى، ج 7، ص 414.
[6] بحارالانوار، ج 42، ص 190، باب 126.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا