معارف اسلامی

روزه داری در سیره بزرگان

ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و بندگی و ماه تعالی روح و روان انسان است؛ پربرکت‌ترین و زیباترین ماهی است که انسان می‌تواند خود را به خدا نزدیک کند. یکی از اعمال زیبای این ماه، روزه‌داری است و مؤمنان با روزه‌داری و عمل کردن به این رکن از ارکان دین مبین اسلام، بر مدعای خود (مسلمانی) صحّه گذاشته و در مسیر پیروی از دستورات الهی قرار می‌گیرند

حمزه سیدالشهداء(ع)
در جریان جنگ احد بحث سر این بود که مسلمان‌ها بیرون از شهر بجنگند و یا داخل شهر بمانند. جناب حمزه افسر رشید اسلام گفت: سوگند به کسی که قرآن بر او نازل شده است، امروز غذا نخواهم خورد، مگر اینکه در بیرون شهر با دشمن جنگ کنم. گفته‌اند: جناب حمزه روز جمعه و شنبه روزه بود و درحال روزه‌داری با دشمن به نبرد پرداخت و در همان حال به شهادت رسید.۱

جعفر طیّار
در جنگ موته (یکی از جنگ‌های صدر اسلام) که نیروی دشمن سی تا چهل هزار و رزمندگان اسلام یه هزار نفر بودند. جناب جعفر طیّار(ع) بعد از آغاز جنگ از اسب پیاده شد و شروع به نبرد کرد. دست راست او از بدن جدا شد و هفتاد تیر نیز به بدن او اصابت کرد، به شدت خون از بدنش می‌رفت، او را به خیمه‌ی مجروحین یعنی دارالحرب (بیمارستان سیّار) بردند.

«عبدالله بن عمر» می‌گوید: من همراه او بودن و او را به خیمه بردم، در حالی که رمق داشت؛ ولی چشمش بسته بود. من متوجه شدم او تشنه است. ظرف آبی نزد او آوردم و آرام شانه‌ی او را تکان دادم. او چشم‌های خود را به زحمت باز کرد، نگاهی به من کرد و گفت: چه می‌گویی؟ گفتم: آب آورده‌ام، میل داری؟ گفت: این آب را نگهدار تا موقع غروب ، اگر زنده ماندم از آن می‌نوشم و اگر زنده نماندم، با لب تشنه، به پیشگاه خدا می‌روم، گفتم: چرا تا مغرب؟ گفت: اکنون روزه‌ام و نمی‌خواهم روزه‌ی خود را افطار کنم.۲

و همین طور درباره‌ی محمد بن جعفر الصادق(ع) نقل شده است که از صوّامین بوده است.

در «بحارالانوار» می‌خوانیم: «وَ کانَ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَر عَلَیْهِ السَّلام شُجاعاً سَخِیّاً وَ کانَ یَصومُ یَوْماً وَ یُطْفِرُ یَوْما؛۳ محمد فرزند جعفر (صادق) شجاع و سخاوتمند بود، همیشه این‌گونه بود که روزی را روزه می‌گرفت و روزی افطار می‌کرد.»

ابوامامه و همسر او
«ابوامامه» صحابی رسول خدا(ص) و همسر و خادمش از روزه‌داران معروف در تاریخ اسلام می‌باشند: «کانَ اَبوُاَمَامَهُ وَامْرَاُتُهُ وَ خَادِمُهُ لایُلْقَوْنَ اَلّا صِیاماً، فَاِنْ رَأوا فِی دَارهِمْ نارَاً اَوْ دُخاناً عَلِمُوا اَنَّهُ قَدْ اعْتَرَاهُمْ ضَیْفٌ؛۴ ابوامامه، همسرش و خادمشان هیچ‌وقت ملاقات نشدند، مگر اینکه روزه‌دار بودند و هرگاه در خانه‌شان آتشی یا دودی دیده می‌شد، مردم می‌دانستند که برای ابوامامه مهمان رسیده [و مشغول پذیرایی هستند].»

نکته مهم
روزه‌داری اعضای خانواده با رضایت تمام اعضای خانواده خوب و مطلوب است؛ ولی اگر روزه‌داری برخی اعضای خانواده باعث تضییع حق عضو دیگر شود، مطلوبیت خود را از دست می‌دهد. در زمان امیر مؤمنان علی(ع)، زنی بسیار روزه می‌گرفت، و به این وسیله همسر خویش را از امور زناشویی و آمیزش محروم می‌ساخت، و هیچ‌گونه تمایلی نسبت به ادای حق شوهر نشان نمی‌داد، به ناچار مرد جریان همسرش را به محضر آن حضرت عرض کرد، امام(ع) فرمود: «لا صَوْمَ لَها إِلّا بإِذْنِکَ إِلّا فِی واجِبٍ عَلَیْها انْ تَصُومَه؛۵ روزه‌ی او صحیح نیست، مگر با اجازه و رضایت تو، جز روزه‌ی (واجب) که بر او واجب است (که دیگر آنجا اذن شما شرط نیست).»
مختار و روزه در میدان نبرد
هنگام شروع قیام مختار در کوفه که از لحظه‌ی طلوع فجر و با اقامه‌ی نماز جماعت شروع شد. جنگ تا مدتی از روز ادامه یافت. جنگ شدید و عرق ریختن فراوانی باعث تشنگی رزمندگان شده بود. در فراغتی مختصر از جنگ، مختار دستور داد به تمام سربازان آب بدهند. سربازان آب نوشیدند؛ ولی مختار آب ننوشید؛ زیرا او روزه بود. او در این روز مهم برای تقرّب به خدا و شکرگزاری از نعمت بزرگ جهاد در راه انتقام از قاتلان امام حسین(ع) روزه گرفته است.۶

اما مدتی نگذشت که بی‌وفایی کوفیان دوباره گل کرد و مختار در شصت و هفتمین بهار عمر خویش درحالی‌که غسل شهادت کرده، بدن خویش را خوش‌بو نموده بود، بعد از نبرد جانانه و شجاعانه – تا آنجا که دشمن مرگ ر در برابر چشمان خودمی‌دید – در محاصره دشمن قرار گرفت و پس از زخم‌های متعدد با دهان روزه به بزم عشق و حضور و شهود حضرت حق وارد شد، تا روزه‌ی خویش را بر سر سفره‌ی (عند ربهم یرزقون) بگشاید.۷

نفیسه خاتون و سی سال روزه
نفیسه، دختر حسن بن زید بن الحسن المجتبی – علیهم السلام- و همسر «اسحاق مؤتمن» فرزند امام صادق(ع) است که بانوی بسیار جلیله بوده و در وصف و گفته‌اند: «هِیَ السِّیِّدَهُ الْجَلیلَهُ وُرِدَتْ رَوایاتُ فی مَدْحِها؛ او زنی صاحب جلالت و فضیلت است که در مدحش روایات متعدد وارد شده.»

محدث قمی(ره) می‌نویسد: در کتاب «اسعاف الراغبین» آمده است که جناب نفیسه خاتون قبرش را با دست مبارک خویش حفر کرده، در میان آن نماز و قرآن می‌خواند، تا آنجا که در داخل آن شش هزار ختم قرآن داشته است.

او در ماه مبارک رمضان سال ۲۰۸ ق از دنیا رفت.

هنگام احتضار و فرا رسیدن مرگ، روزه‌دار بود. او را الزام کردندکه روزه‌‌ی خود را افطار کند، در جواب فرمود: واعجبا! من سی سال است که از خداوند خواسته‌ام که او را با زبان روزه ملاقات نمایم، [آیا شدنی است که] الآن افطار کنم؟ [خیر] این کار شدنی نیست [خداوند دعایم را مستجاب نموده]. سپس مشغول قرائت سوره‌ی مبارکه‌ی انعام شد، تا وقتی به آیه‌ی شریفه‌ی (لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِم)؛ “برای آنان در نزد پروردگارشان، خانه سلامت (و بهشت) است” رسید، فوت کرد.

بعد از وفات، همسرش اسحاق تصمیم گرفت او را به مدینه ببرد تا در قبرستان بقیع دفن کند؛ اما مردم مصر با اصرار زیاد خواهش کردند و پیشنهاد مال نمودند تا نفیسه خاتون را در مصر دفن کند، که مردم مصر به وجود او تبرّک جویند و کسب رحمت و برکت نمایند. جناب اسحاف راضی نگشت تا اینکه شب رسول خدا(ص) را در خواب دید. آن حضزت به او فرمود: «یا اِسْحاقُ لاتُعارِضْ اَهْلَ مِصرٍ فی نَفیسَهٍ فَاِنَّ الرَّحْمَهَ تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِم بِبَرْکَتِها؛ ای اسحاق! با اهل مصر درباره‌ی (دفن) نفیسه معارضه (ومقاومت) نکن؛ زیرا به برکت وجود او رحمت الهی بر مردم نازل می‌گردد.»

مرحوم محدث قمی(ره) به دنبال این جریان می نویسد: از شعرانی حکایت شده که شیخ محمد ابوالمواهب شاذلی (که از بزرگان علم و عمل بوده است) پیامبر اکرم(ص) را خواب دید، آن حضرت فرمود: «یا مُحَمَّدُ اِذا کانَ لَکَ الی اللهِ حاجَهً فَانْذِرْ لِنَفیسَهِ الطّاهرهِ وَ لَوْ بِدِرْهَم یقْضَی اللهُ تَعالی حاجَتُکَ؛ ای محمد (شاذلی)، اگر برای تو در پیشگاه الهی حاجتی بود، پس برای نفیسه‌ی پاکیزه، ولو (حتی) یک درهم نذر کن، خداوند حاجتت را برآورده خواهد نمود.»۸

نذر عجیب روزه‌داری
مرحوم کلینی(ره) روایت نموده است که: مردی به نام «کرّام» سوگند یاد کرده بود در روز طعام نخورد تا حضرت مهدی(عج) قیام فرماید. کرّام می گوید: نزد حضرت صادق(ع) رفته، عرض کردم: « رَجُلٌ مِنْ شِیعَتِکُمْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ أَنْ لَا یَأْکُلَ طَعَاماً بِنَهَارٍ أَبَداً حَتَّى یَقُومَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَقَالَ: فَصُمْ إِذاً یَا کَرَّامُ: وَ لَا تَصُمِ الْعِیدَیْنِ وَ لَا ثَلَاثَهَ التَّشْرِیقِ وَ لَا إِذَا کُنْتَ مُسَافِرا؛۹ مردی از شیعیان شما برای خدا نذر کرده که روزها غذا نخورد تا قائم آل محمد(ع) قیام کند. حضرت فرمود: ای کرّام، [متوجه شد که نذر مربوط به خود اوست] روزه بگیر؛ ولی در عید فطر و قربان و سه روز ایام تشریق (دهم الی دوازدهم ذی حجه) و هنگام مسافرت روزه نگیر!»

آیت الله بروجردی(ره) و نذر روزه
مورحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره) اوقاتی که در بروجرد بودند، جهت نگهداری خویش از تندی و عصبانیّت و جهت سرکوب هوای نفس، نذر می‌کند که اگر با کسی تندی کند، برای عقوبت نفس خود یک سال روزه بگیرد. اتفاقاً روزی در درس یکی از شاگردان اشکال نامناسبی کرد؛ مطلب ناروایی گفته بود، ایشان تندی می‌کنند و بعد ناراحت می‌شوند و برای وفای به نذر یک سال متوالی (جز ایام حرام) روزه می‌گیرند.۱۰

پدر شهید مطهری(ره) و روزه‌داری
استاد مطهری(ره) می‌گوید: «ما که بچه بودیم، در منزل خود ما – من از هفت و هشت سالگی کاملاً یادم هست – اصلاً اینکه ماه رجب دارد می‌آید، مشخص بود. می‌گفتند: یک هفته به ماه رجب مانده، سه روز مانده، امشب احتمالاً شب اول ماه رجب است و… مرحوم ابوی ما و مرحوم والده‌ی ما غیر از اول و آخر ماه رجب و غیر از ایام البیض پنچ‌شنبه‌ها و جمعه‌ها روزه بودند و بلکه مرحوم ابوی ما بعضی از سال‌ها دو ماه رجب و شعبان را پیوسته روزه می‌گرفتند و به ماه مبارک رمضان متصل می‌کردند.»۱۱

پی‌نوشت‌ها
بحارالأنوار/علامه مجلسی/تهران/دارالکتب الإسلامیه/ج۲/ص۱۲۴.
روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم/سید حسین موسوی راد/قم/دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم/چاپ اول/۱۳۶۴ ش/ص۲۳۲.
بحارالانوار/علامه مجلسی/ج ۴۷/ص ۲۴۲.
مسند احمد/احمد حنبل/بیروت/دار الاحیاء التراب العربی/ج۵/ص۲۵۵.
دعائم الاسلام/نعمان بن محمد تمیمی مغربی/قم/مؤسسه آل البیت – علیهم السلام – /چاپ دوم/۱۳۸۵ ش/ج ۱/ص ۲۸۵.
مختار ثقفی رایت امید/سید محمود مدنی بجستانی/قم/سازمان تبلیغات اسلامی/۱۳۸۷ ش/ص۱۰۳.
همان/ص ۱۷۳.
سفینه البحار/محدث قمی/تهران/انتشارات اسوه/۱۳۸۰ ش/ج ۸/ص ۳۰۱/حرف نفس.
کافی/شیخ کلینی/تهران/انتشارات اسلامیه/چاپ دوم/۱۳۶۲ ش/ج۱/ص ۵۴۳.
روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم/سید حسن موسوی راد/ص ۳۲۱.
آشنایی با قرآن/مرتضی مطهری/تهران/صدرا/۱۳۶۸ ش/ج ۸/ص ۲۳۳؛ منبع: ماهنامه مبلغان/معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی حوزه‌های علمیه/تیر – مرداد ۱۳۹۳ ش/ش ۱۷۹/صص ۲۸-۲۵.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا